فرهاد تهییج میشود هر هفته ضریب قدرت نیروی هوایی خود را بالاتر ببرد.
روزگاری نه چندان دور منتقدان امیر اردشیر قلعهنویی در مذمت پلنهای او که منتج به پیروزیهای مداوم میشد به یک تاکتیک قدیمی و منسوخ شده اما تاثیرگذار اشاره میکردند و از پسر نازیآباد خرده میگرفتند که چگونه است تیمش به جای نمایش چشمنواز و فانتزی در چمنزار به شکار امتیازات از طریق آسمان میاندیشد و به تاکتیکی نخنما شده متوسل میشود. نقشه راهی که فرنگیها سالهاست نام «کیکاند راش» را بر آن نهادهاند.
به عبارت کاملا سلیس «کیکاند راش» به ارسال توپهای هوایی بلند از سوی سنگربان یا مدافعان برای توپچیهای خط آتش گفته میشود که در این شیوه، توپ به سرعت از قلب کارزار گذر میکند. به جای اینکه توپ ارسالی روی پای تفنگداران خط آتش فرود بیاید، معمولا یک درگیری هوایی بین فورواردهای سرزن و سیم خاردارهای قشون مقابل شکل میگیرد و هر دو گروه تلاش میکنند توپ ارسالی را مال خود کنند. این راهکار میتواند عصای دست ارتشهایی باشد که شکارچیان بالا بلندی دراختیار دارند.
در حالی که بسیاری از منتقدین این تاکتیک را ملالانگیز و کسالتبار قلمداد میکنند، هنوز هستند فرماندهانی که روی به آن میآورند و از مردان خود میخواهند با اجرای آن در کمترین زمان و با صرف انرژی نه چندان زیاد از دیوار بِتُنی پیش روی خود رد شوند. این تاکتیک تقریبا همان چیزی است که استقلال مدل ۱۴۰۰ در دستور کار خویش قرار داده و با اتکا به آن حریفان نگونبخت را یکی پس از دیگری از پای در میآورد تا به دقیقه اکنون بر ستیغ خوشبختی بایستد. فرهاد مجیدی در قامت یک سکاندار بافراست و با تکیه بر پرندگانی که نزد خود دارد به خوبی با اجرای «کیکاند راش» رقیبان را از گردونه خارج کرده و به آنچه در ذهن میپروراند جامه عمل میپوشاند. کم نیست. او نبض بلندقامتترین و درشت هیکلترین ارتش لیگ را در دست گرفته. ژستد فرانسوی با ۱۹۳ سانتیمتر قد، آرمان رمضانی با ۱۹۲ سانتیمتر، سیاوش یزدانی با ۱۹۱ سانتیمتر، یانگا با ۱۸۷ سانتیمتر و روزبه چشمی با ۱۹۰ سانتیمتر. کوتاهقامتترین عنصر تهاجمی آبیها ارسلان مطهری است که ۱۸۰ سانتیمتر قد دارد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد دیگر نیازی نباشد شاگردان فرهاد در مستطیلهای باتلاقگونه غرق شوند و بیهوده توپ را در طول و عرض میدان به حرکت درآورند و از راه زمین به آتش زدن قفس حریفان بیندیشند. آنها دیگر مهدی قایدی را هم ندارند که یک تنه روی زمین جادو کند و با دریبلها و فرارهای خود مهرههای دفاعی را به میان شمشادها بفرستد. پس با فرمان فرهاد توپ از خط دروازه و خط دفاعی به محوطه هجده قدم تیم مقابل ارسال میگردد تا نیروی هوایی ارتش لاجوردی در جدال با سیمخاردارهای پیش روی خود به پرواز درآیند و دیوار صوتی را بشکنند و درنهایت تور دروازه رقیب را بلرزانند تا بساط هلهله و هورا برپا شود و صدرنشین لیگ بیاعتنا به زمینهایی که به کار چوگان هم نمیآید، کلک تیمهای پرادعا را بکند. کاملا منطقی است وقتی فرهاد مجیدی یک دو جین پرنده خوشخرام و رعنا دراختیار دارد قید نمایش زمینی متکی به دریبلینگ را خواهد زد و از مدافعان بیدار خود میخواهد با ارسالهای بلند، مهرههای پیش تاخته را صاحب توپ کنند.
اینچنین میشود که بلندقامتان استقلال نقش اول را در به ثمر رسیدن گلها ایفا میکنند و فرهاد تهییج میشود هر هفته ضریب قدرت نیروی هوایی خود را بالاتر ببرد. او در این مسیر آرمان رمضانی را نیز از نیمکت آزاد میکند تا یک سرزن قهار دیگر به جمع سرزنانی که در طرفـهالعـینی رقیب را محزون میکنند اضافه شود. حتی اگر یک منتقد در صفحه شخصیاش از تاکتیک سنتی «کیکاند راش» با عنوان بزن زیرش (!) نام ببرد و علامت سوالی به بلندای قامت مجیدی پیش روی وی قرار دهد، بعید است مرد شماره یک آبیها از این شیوه امتیازآور دست بشوید و از بیم اتهام فوتبال علی اصغری که روزگاری سلطان صاحبقران دیکته میکرد دست از آن بکشد. ناخدای آبیها خواسته یا ناخواسته ابزار لازم را برای تسخیر آشیانه تیمهای حاضر در لیگ برتر در آستین خود دارد و با توسل به حربهای کارساز فیالفور به خال میزند و در صعبترین شرایط گرهها را باز میکند تا تیمش هر هفته به جام نزدیک و نزدیکتر شود.
صد البته او مردانی چون مهدی مهدیپور را نیز در اردوگاه خود دارد که اگر نیروی هوایی تحت سیطرهاش دیوار صوتی را نشکند، یکی مثل پسر نصف جهان با شلیکی مرگبار از دوردست قفلها را باز میکند و ماه را در پهنای صورت سرمربی جوانی که ثابت کرده محال است بطالت روزهای سرد را با تشویش تاخت بزند خواهد نشاند. «کیکاند راش» این اسم رمز ارتش فاتحی است که در جر جر توفان به سلامتی از خاکریز گردانهایی که با دماغ باد کرده قدم در آوردگاه میگذارند عبور میکند.