مدیران تیم فوتبال تراکتور با انتشار بیانیهای آمادگی خود را برای واگذاری مالکیت باشگاه اعلام کردهاند. تیم تبریزی در سال ۹۷ بهطور رسمی به محمدرضا زنوزی واگذار و از آن زمان «خصوصی» شد. این یکی از پرسروصداترین مصداقهای خصوصیسازی در فوتبال ایران بود. زنوزی با وعدههای جذاب و شیرین عنان کار را در تراکتور بر عهده گرفت. قرار بود او تیمی بسازد که علاوه بر قهرمانی در لیگ برتر ایران، در آسیا هم حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. قرار بود او پای ستارههایی را به فوتبال ایران باز کند که در تاریخ نظیرش را ندیده بودیم.
با این همه اما ۴۳ ماه بعد از واگذاری تراکتور به زنوزی، هیچکدام از این آرزوها محقق نشده است. به ویژه امسال تراکتور وضعیت بسیار عجیبی دارد و در آستانه پایان نیمفصل اول، در منطقه سقوط قرار گرفته. در لیگ ۱۶ تیمی فوتبال ایران، تیم محبوب تبریزی با ۱۱ امتیاز در رده سیزدهم قرار گرفته است. آنها با تیمهای فجرسپاسی و نفت مسجدسلیمان همامتیاز هستند و تنها تیم نگونبخت پدیده را پایینتر از خود میبینند. میانگین امتیازگیری تراکتور در لیگ بیستویکم حتی به عدد یک هم نمیرسد. آنها در ۱۲ بازی ۱۱ امتیاز گرفتهاند و این یعنی «۹۱/ ۰» امتیاز در هر مسابقه. تراکتور این هفته هم باید به مصاف پرسپولیس برود و به نظر میرسد در ورزشگاه آزادی کار سختی در پیش خواهد داشت.
آنچه مسلم است اینکه زنوزی به عنوان مالک تراکتور عملکرد موفقیتآمیزی نداشته است. امروز آسانترین کار دنیا «نقد شخص» است و میتوان او را بابت تصمیمات اشتباهش ملامت کرد، اما شاید رفتار درستتر، «نقد سیستم» باشد. اینکه هیچیک از سرمایهگذاران بخش خصوصی در فوتبال ایران موفق نمیشوند، بیارتباط با ساختار اقتصادی نادرست این رشته ورزشی نیست. شما زمانی میتوانی در این فوتبال دخل و خرج کنی که مسیرهای درآمدزایی باز باشد. آیا در ایران چنین امکانی موجود است؟ مسلما نه.
حق پخش تلویزیونی به عنوان مهمترین منبع درآمد در فوتبال حرفهای جهان، در ایران محلی از اعراب ندارد. وصول سایر منابع درآمدی هم با مشکلات پرشماری مواجه است. بنابراین کار برای مالکان بخش خصوصی بسیار دشوار است. آنها تا چه زمانی میتوانند از جیب هزینه کنند و نتیجه هم نگیرند؟ در نتیجه پس از مدتی دلسردی و ناامیدی حاکم میشود؛ شبیه شرایطی که امروز در تراکتور وجود دارد و حتی بخش خصوصی برای برگرداندن تیم اعلام آمادگی کرده. امروز مدیران باشگاه در شرایطی آماده انصراف هستند که حتی وضع تراکتور از سه سال پیش هم بدتر است. حداقل تفاوت تراکتور امروز و دیروز، انبوه بدهیهای ارزی است که گریبان باشگاه را گرفته و طبیعتا مالکان بعدی را نیز دچار دردسر خواهد کرد. این هم یک تجربه ناموفق دیگر در خصوصیسازی، تجربهای تنها با یک پیام مهم؛ اول راه درآمدزایی را باز کنید، بعد باشگاهها را به بخش خصوصی بسپارید.