پیشکسوت استقلالیها این روزها در بستر بیماری افتاده و نیازمند توجه و حمایت است، بهخصوص اینکه در این روزها هزینههای درمان بهشدت افزایش پیدا کرده و علی چینی دستتنها و نگران روزهای پیشروست و اعتقاد دارد باید برای او همه دست به دعا بشوند تا اتفاق بدی رخ ندهد چون با این مخارج و هزینههای سرسامآور دیگر توانایی ادامهدادن را ندارد. اعتقاد دارد که از باشگاه توقعی ندارد و اگر کمک کنند دمشان گرم اما به نظر میرسد باشگاه به هرحال وظیفه دارد تا به داد پیشکسوت خود برسد و او را در این وضعیت تنها رها نکند.
این درحالی است که علی یک پدر کارگر دارد و در این فوتبال هم به پول قابلتوجهی نرسید. خودش میگوید خجالت میکشد از کسی کمک بخواهد. درخصوص آخرین وضعیت چینی دقایقی با او همکلام شدیم اما درخصوص گذشتههای نهچندان دور و آخرین شرایط استقلال هم سوالاتی را از وی پرسیدیم. گفتوگو با چینی را در ادامه میخوانید.
اهالی فوتبال نگران وضعیت شما هستند. جواب آزمایشها آمده است؟
جواب آزمایش خونم آمده اما هنوز نمونهبرداری از کلیهام نیامده و اینطور که پرسوجو کردم قرار است امروز و فردا بیاید. انشاءالله به محض اینکه پاسخ آزمایش جدید بیاید آن را به همراه جواب آزمایش خونم به همراه یک آزمایش کلی دیگر که پسفردا خواهم داد برای پزشکان ارسال خواهم کرد تا درنهایت در رابطه با آزمایشهایم و پاسخ آنها تصمیم لازم گرفته شود که روند درمانی در ادامه به چه صورتی پیش برود، البته از آزمایش خون چیزی سر در نمیآورم اما منتظر هستم تا پاسخ سایر آزمایشها بیاید تا انشاءالله طی روزهای آینده همه آنها را باهم جمع کرده و به پزشک متخصص مراجعه کنم تا ببینم چه تصمیمی گرفته میشود و پزشکان چه کاری باید بکنند.
حال عمومی شما چطور است؟ نسبت به چند روز گذشته بهتر شدهاید؟
حال عمومیام را میتوان گفت هم خوب است و هم خوب نیست و نوسان زیادی دارم. یک آن خوب میشوم و یک آن هم بد. فعلا باید منتظر باشم تا پاسخ آزمایشها بیاید و الان هم قرصها و آمپولها و سایر داروهایی را که دادهاند، مصرف میکنم اما تا زمانی که پاسخ همه آزمایشهای من نیاید نمیتوان در این مورد با قاطعیت نظر داد و درباره آینده حرفی زد.
از چه زمانی دوباره متوجه شدید با این مشکل مواجه هستید و مجبورید بستری شوید؟
۱۵سال پیش کلیهام را پیوند زدم اما حدود ۲۰ روز پیش وقتی که فشارم روی ۲۹ بود از آنجایی که خیلی بالا بود و پاهایم ورم داشت بلافاصله به تهران آمدم و به دکتر مراجعه کردم که اعلام کرد باید سریع بستری شوم. بعد از اینکه بستری شدم یکسری اقدامات درمانی را انجام دادم و بعد فهمیدند که مشکل کمخونی هم دارم و تا جواب آزمایشهایم بیاید بهدلیل اینکه ایمنی بدنم پایین بود و رفتوآمد زیادی در بیمارستان وجود داشت، پزشکم اعلام کرد که باید ادامه درمان را در منزل سپری کنم تا جواب آزمایشهایم بیاید تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است.
در این مدت پیشکسوتان و مدیران باشگاه استقلال از شما عیادت کردند و هواداران این باشگاه نیز در فضای مجازی سعی کردند برایتان انرژی مثبت بفرستند و به شما روحیه بدهند اما به نظر میرسد این همه کار نباشد و نیاز به کمکهای مالی هم داشته باشید.
صددرصد همینطور است. من قبل از هر چیزی باید از همه دوستانم و هواداران استقلال تشکر کنم، همه پیشکسوتان و دوستان فوتبالیام تا آنجاییکه توانستند با من تماس گرفتند، هرچند بهخاطر شیوع دوباره ویروس کرونا خیلیها نتوانستند به بیمارستان بیاید. هرچند برخی از عزیزان لطف کردند و در بیمارستان هم عیادت کردند اما برخی دیگر از دوستان مثل سردار آجرلو یا آقای نامداری، محمد مومنی، محمد نوری، سردار یعقوبی و سایر دوستان زمانیکه به منزل خواهرم آمدم از من عیادت کرده و به بنده روحیه دادند و از آنها ممنونم و دست تکتک آنها و هواداران استقلال را میبوسم که همیشه در مواقع سخت پشت پیشکسوتان خود ایستاده و جای تقدیر و تشکر دارد. دوستانی که به عیادت آمدند به من گفتند تا آخر درکنارت هستیم و نگران هیچ چیزی نباش و انشاءالله درکنار هم این بیماری را شکست میدهیم و باید ببینیم در ادامه چه اتفاقی میافتد. در این میان دکتر نوروزی هم جویای احوالم بود و برخی کارهای پزشکی من را دنبال کرد و از ایشان هم تشکر میکنم.
شنیده شد مدیرعامل استقلال قولهایی را درخصوص روند پروسه درمانی و کاری شما داده است.
بله درست است ایشان زحمت کشیدند و دکتر حبیبی رئیس دپارتمان پزشکی باشگاه استقلال را هم دعوت کردند و آجرلو از او خواست تا پیگیر امور درمان من شده و با پزشک من در ارتباط باشد و حتی به من گفت اگر میتوانی کار کنی همین الان تو را در یکی از بخشها مورد استفاده قرار بدهیم که به وی اعلام کردم بهخاطر شرایط جسمانیام این امکان برایم الان وجود ندارد. با همه این تفاسیر اول از هر چیز برایم سلامتی مهم است چون به قول حضرت علی(ع) سلامتی تاجی است بر سر مومن که قدرش را نمیداند و زمانی که مریض میشویم تازه میفهمیم سلامتی چقدر حائزاهمیت است. پس از همهچیز واجبتر فعلا سلامتی است و فعلا همه دوستان و بیشتر از همه خودم باید دعا و تلاش کنیم و دست به دست هم بدهیم و این بیماری را شکست بدهیم و بعد از آن هر اتفاقی که افتاد، دم همه گرم و دست همه آنهایی را که پیگیری کردند میبوسم.
سالهای سال با علیرضا منصوریان کار کردی و حتی با او در استقلال به مربیگری پرداختید اما در ادامه منصوریان ترجیح داد در کادر خود دیگر از شما استفاده نکند. از او ناراحت نیستید؟ اصلا هنوز با او در ارتباط هستید؟
اتفاقا هنوز با یکدیگر در تماس و ارتباط هستیم. هشتسال من با علیرضا منصوریان که مثل برادرم میماند، کار کردم اما بالاخره کار همینجور است و یک مدت باهم هستیم و یک مدت دیگر شاید جدایی پیش بیاید و الان نیز اگر فوتبال روز دنیا را ببینید پنج سال یک سرمربی با یک مربی کار میکند اما بعد از پنج سال دستیار خود را عوض میکند و این یک امر طبیعی است اما رفاقت ما هنوز پابرجاست و اتفاقا علیرضا بندهخدا چند روز پیش تماس گرفت و اعلام کرد که ما یکشنبه بازی داریم و بعد از این بازی در روز دوشنبه برای عیادت به تو سر خواهم زد. ما در قدیم بچه محل یکدیگر بودیم و با هم بودیم، حالا در کار به قول معروف ایشان تشخیص داد که بعد از هشت سال جدا شویم و مشکل خاصی وجود ندارد.
آخرین نتایج و وضعیت استقلال را هم با وجود شرایطی که دارید هنوز دنبال میکنید؟
بله صددرصد استقلال خانه ماست و مگر میشود ما وضعیت خانواده خود را دنبال نکنیم. استقلال جزئی از بدنه ماست و هنوز هم با بردهای این تیم میخندیم و شاد میشویم و با باختهایش گریه میکنیم و غصه میخوریم اما در هر صورت پشت تیم خود هستیم.
حتما متوجه شدهاید که چند نفر از بازیکنان استقلال کرونا گرفتند اما در رسانهها برخی مسئولان تیمهای حریف استقلال در این مدت اعلام کردند که چهبسا بهخاطر واهمه از برگزاری این دیدارها، استقلالیها کرونانمایی کردند.
چرا باید استقلال از تیمی بترسد؟ اصلا چه لزومی دارد تیمی که ابرقدرت آسیایی است و در آسیا از این تیم وحشت دارند، از پیکانی بترسد که بهتازگی به همین تیم سه گل زده است؟ چه لزومی دارد این اتفاق بیفتد؟ اتفاقاتی میافتد و متاسفانه یکسری شیطنت میکنند و این موضوعها را بر حساب ترس میگذارند اما مطمئن باشید ترسی وجود نداشته است. استقلال در آسیا از هیچ تیمی نمیترسد دیگر در ایران بماند و اصلا هیچ وحشتی وجود ندارد؛ چراکه استقلال قدرت برتر ایران و آسیا بهشمار میرود. در این چند سال یک مقدار بدبیاری آورده اما همیشه اسمش بهعنوان یک ابرقدرت و توفان در آسیا مطرح بوده اما بالاخره این مریضی هم که آمده ابتلای بازیکنان این تیم دست آنها نبوده و اگر این بازی انجام میشد، خدای نکرده این بیماری، تیم به تیم چرخیده و با این وضعیت لیگ ایران کلا میخوابید. اینطوری بهتر بود که لیگ کلا تعطیل شود یا اینکه یکی، دو بازی عقب بیفتد تا بازیکنان دوباره به شرایط سلامتی و عادی خود برگشته و بتوانند تیم را همراهی کنند؟ شاید این اتفاق برای هر تیم دیگری ازجمله پیکان میافتاد، انشاءالله که نیفتد اما این اتفاق احتمال دارد برای هر تیمی رخ بدهد و باید بازیهای هر تیمی را لغو کنند و فقط استقلال نیست. این بیماری خطرناک است و در این مدت خیلیها بهخاطر کرونا عزیزان خود را از دست دادند.
با برتری پرسپولیس مقابل فولاد، نفسهای این تیم پشت گوش استقلال احساس میشود. فکر نمیکنید با این اتفاق کار استقلال برای کسب عنوان قهرمانی در ادامه راه سخت شده باشد؟
در هر صورت پرسپولیس راه و مسیر خود را میرود و استقلال هم به همین شکل مسیر خودش را و به نظر من برد پرسپولیس مقابل فولاد و همامتیازشدن این تیم با استقلال، هیچ ربطی به مسیر سخت استقلال برای قهرمانی در ادامه مسیر ندارد. استقلال باید کار خودش را به بهترین شکل پیش ببرد و به فکر بازیهای خودش باشد و هر بازی برای این تیم در نیمفصل دوم یک فینال است و باید بازی به بازی فکر کند و انشاءالله در آخر فصل موفق باشد.
خیلی از هواداران جوان استقلال زمان بازیگری شما را در این تیم یادشان نمیآید که بهطور مثال بعد از بازی دربی که در فینال جام حذفی بود و بازی را واگذار کردید چطور گریه میکردید یا دیدار دراماتیک مقابل جوبیلیو ایواتا در فینال جام باشگاههای آسیا در تهران که در استقلال با بدشانسی قهرمان نشدید که چقدر با تعصب برای این تیم به میدان میرفتید.
بله در آن سال هم در دیدار نیمهنهایی و هم در دیدار فینال بازی کردم، در هر صورت در آن سالها مباحث مالی هم خیلی وجود نداشت که بگوییم بهخاطر پول در استقلال بازی میکردیم بلکه با عشق و با تمام وجود پیراهن این تیم را میپوشیدیم و برای استقلال بازی میکردیم. حتی در فینال آسیا که به آن اشاره کردید هیچ موقع یادم نمیرود که ۱۲۰هزار نفر با پیراهن آبی به ورزشگاه آزادی آمدند تا جاییکه وقتی خودمان به زمین آمدیم و این منظره را دیدیم وحشت کردیم چون تا بهحال چنین جوی را ندیده بودیم، حتی در دربیهایمان در آن زمان این اندازه جمعیت نمیآمد که در فینال جام باشگاههای آسیا این اندازه هوادار به ورزشگاه آمد اما متاسفانه با بدشانسی نتوانستیم این دیدار را با پیروزی پشتسر بگذاریم.
اگر بخواهید فقط به یک دلیل عدمقهرمانی استقلال در آن سالها اشاره کنید این یک مورد چه بود؟ برخیها اشاره کردند بهخاطر نیمکتنشینی پرویز برومند توسط ناصر حجازی و بهدلیل اختلافاتی که در آن زمان وجود داشت و لجبازی با برومند، استقلال در این بازی شکست خورد، تایید میکنید؟
خیر اینطور نبود و لجبازی وجود نداشت بلکه بیدقتی مهاجمان ما باعث شد این بازی را نبریم بهطور مثال علی موسوی راحت میتوانست در آن بازی ۶ گل بزند یا فرد ملکیان میتوانست سه گل فقط خودش بزند. بازی عجیب و غریبی بود و ما سراسر حمله بودیم اما روی دو ضربه ایستگاهی متاسفانه بازیکنان حریف روی سر رضا حسنزاده گلزنی کردند که بعد از بازی رضا میگفت آفتاب توی چشمم افتاد و توپ را ندیدم. ژاپنیها روی دو ضربه ایستگاهی به ما گل زدند و دو بر صفر عقب افتادیم اما در ادامه یکی از این دو گل را سیروس دینمحمدی جبران کرد اما در ادامه هرچه زدیم به در بسته خورد و چپ و راست ارسال میکردیم و از توی عمق میرفتیم و همه کاری کردیم اما متاسفانه بازی دو بر یک به سود جوبیلیو ایواتا و قهرمانی این تیم و نایبقهرمانی ما به پایان رسید. ما در این دیدار واقعا بدشانس بودیم.
درباره اشکهایت بعد از شکست در دربی سال ۷۸ در فینال جامحذفی هم صحبت کنید. تا سالهای سال عکسی که گریه میکردید همچنان در روزنامهها چاپ میشد.
بله درست است. بالاخره ما دوستان پرسپولیسی زیاد داریم و اکثرا با هم رفاقت داریم و از قدیم با یکدیگر همبازی بودیم اما برخی به پرسپولیس رفتند و برخی هم به استقلال آمدند اما بالاخره دربی همیشه حساسیتهای خاص خودش را دارد چه برسد به اینکه این دیدار در فینال جام حذفی برگزار شود. به شخصه نمیتوانم هیچ موقع شکست را بپذیرم، بهخصوص اینکه جلوی رقیب دیرینه این اتفاق بیفتد. وقتیکه ما جام حذفی را باختیم ناخودآگاه گریهام گرفته بود و همینطور اشک میریختم چون واقعا روی تیممان و رنگ آبی تعصب داشتم