مسعود کیمیایی در حالی فیلم «خائن کشی» را در چهلمین جشنواره فجر رونمایی میکند که به اندازه دستکم دو دهه در این رویداد سینمایی حضور داشته ولی خودش فقط یک بار موفق به کسب جایزه شده است.
کیمیایی از فیلمسازانی است که در اولین دوره جشنوارهی فیلم فجر که به صورت بینالمللی هم برگزار شد، شرکت کرده بود. او بهمن سال ۱۳۶۱ فیلم «خط قرمز» را به بخش مسابقهی این جشنواره فرستاد که در آن دوره برای بخش حرفهای هیچ برگزیدهای معرفی نشد. در سال ۶۱ کمال حاج سیدجوادی معاون هنری وزارت ارشاد بود و همزمان سرپرستی معاونت سینمایی را هم برعهده داشت. آن مقطع با وزیری سیدمحمد خاتمی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه بود و جشنوارههای فیلم و تئاتر فجر نیز همزمان برگزار شدند، حتی آیین افتتاحیهی آنها یکی بود که در تالار وحدت برگزار شد.
چهار سال بعد در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر کیمیایی با «تیغ و ابریشم» فقط در بخش “فیلمهای بلند مرور یک سال سینمای ایران” حضور داشت. این دوره از جمله سالهایی بود که فیلمسازانی از دو نسل مختلف سینما به جشنواره آمده بودند، یعنی یک سو ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی و مسعود کیمیایی بود و در سویی دیگر کارگردانهای نسل جدید همچون ابراهیم حاتمیکیا، کیومرث پوراحمد، رسول ملاقلیپور، کیانوش عیاری، مسعود جعفری جوزانی، پوراندرخشنده و عزیزالله حمیدنژاد.
دو سال بعد یعنی در هفتمین دوره به دبیری سید محمد بهشتی، کیمیایی با «سرب» به جشنواره آمد که در چند شاخه نامزد دریافت سیمرغ بلورینی شد که تازه در همان دوره، سیمرغ توسط ابراهیم حقیقی به عنوان نماد جشنواره طراحی شده بود. «سرب» نامزدی بهترین بازیگر نقش دوم مرد را برای زنده یاد فتحعلی اویسی به همراه داشت و برای نقش اول مرد نیز هادی اسلامی نامزد شد که جایز ه این بخش را عزتالله انتظامی برای «گراندسینما» گرفت. همچنین به فریماه فرجامی برای بازی در این فیلم دیپلم افتخار داده شد. ایرج رامینفر نیز برای صحنهآرایی «سرب» نامزد شده بود که جایزه را محسن مخملباف برای «بایسیکلران» گرفت. جلال معیریان هم با «سرب» برنده سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی و محمود کلاری برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری شدند.
سال بعد یعنی بهمن ۶۸ در هشتمین دوره جشنواره فجر مسعود کیمیایی باز هم فیلمی را به بخش مسابقه سینمای ایران آورد و این بار در شرایطی که رقبایی همچون «آخرین پرواز» احمدرضا درویش، «ای ایران» ناصر تقوایی، «تمام وسوسههای زمین» حمید سمندریان، «پول خارجی» رخشان بنیاعتماد، «ریحانه» علیرضا رئیسیان، «ساوالان» یداله صمدی، « عبور از غبار» پوراندرخشنده، «کلوزآپ» عباس کیارستمی، «مادر» علی حاتمی، «هامون» داریوش مهرجویی و «مهاجر» ابراهیم حاتمیکیا را داشت و کیمیایی با فیلم «دندان مار» در جشنواره شرکت کرد.
در این دوره که حضور کارگردانهایی مثل علی حاتمی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و عباسکیارستمی جالب توجه بود، «دندان مار» هیچ جایزهای دریافت نکرد و تنها فرامرز صدیقی برای بازیگری در نقش اول نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد. جایزه این بخش در نهایت به خسرو شکیبایی برای «هامون» رسید.
سال ۶۹ و در نهمین دوره جشنواره مسعود کیمیایی با فیلم «گروهبان» در بخش خارج از مسابقه حضور داشت. در بخش مسابقهی آن دوره حضور فیلمسازان مهم، مثل چند دوره قبل چندان برجسته نبود و تنها ۱۲ فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران پذیرفته شده بودند.
در یازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر یعنی سال ۱۳۷۱ که باز هم با دبیری سیدمحمد بهشتی همراه بود، ساختهی جدید مسعود کیمیایی برای شرکت در بخش مسابقه سینمای ایران انتخاب شد و «رد پای گرگ» این فیلمساز با فیلمهایی همچون «هنرپیشه»، «یک بار برای همیشه»، «مهاجران»، «آبادانیها»، «آذرخش»، «از کرخه تا راین»، «بندر مه آلود»، «دو همسفر» و «سارا» رقابت کرد. تدوین «رد پای گرگ» توسط مهدی رجاییان تنها بخشی بود که توانست جایزه بگیرد ولی در بخشهای بازیگری نقش اول مرد (فرامرز قریبیان)، فیلمبرداری (محمود کلاری) و صدابرداری (یداله نجفی) نامزد جایزه شد.
دو سال بعد – سیزدهمین دوره – کیمیایی با فیلم «تجارت» به جشنواره آمد تا با «بوی خوش زندگی»، «حمله به اچ ۳»، «روسری آبی»، «روز شیطان»، «بهخاطر هانیه»، «سلام سینما»، «کیمیا»، «میخواهم زنده بمانم»، «مهریه بیبی»، «پری»، «در کمال خونسردی»، «دیدار» و «روز واقعه» رقابت کند. اما باز هم در این دوره دست کیمیایی از جایزه کوتاه ماند.
میانههای دههی ۷۰ فیلمهای کیمیایی رنگ و بوی دیگری گرفتند، هرچند شاخصههای سینمای کیمیایی از آن جدا نشده بود. او در سال ۷۴ در چهاردهمین دوره جشنواره فجر با «ضیافت» به این رویداد آمد؛ دورهای که ابراهیم حاتمیکیا با «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو»، مجید مجیدی با «پدر»، سیروس الوند با «چهره»، کیومرث پوراحمد با «خواهران غریب»، داریوش فرهنگ با «دیپلمات»، رسول ملاقلیپور با «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان»، کیانوش عیاری با «شاخ گاو»، علیرضا داوودنژاد با «عاشقانه»، محسن مخملباف با «گبه»، کمال تبریزی با «لیلی با من است»، سیامک شایقی با «مادرم گیسو»، ابوالفضل جلیلی با «یک داستان واقعی» و سیفالله داد با «بازمانده» حضور داشتند. در آن سال تعداد فیلمهای بخش مسابقه سینمای ایران ۴۰ اثر بود و این دوره برخلاف دورههای قبل از دوم تا یازدهم اسفند ماه و به دبیری عزتالله ضرغامی برگزار شد. این دوره هم برای کیمیایی جایزهای نداشت و فقط مسعود ولدبیگی برای چهره پردازی نامزد دریافت جایزه شد.
یک سال بعد در دوره پانزدهم کیمیایی با «سلطان» متقاضی حضور در جشنواره فجر شد. در آن دوره نیز در بخش مسابقه سینمای ایران باز هم تعداد زیادی فیلم حضور داشتند و باز هم فیلم کیمیایی در رقابت با فیلمهایی مثل «بچههای آسمان» مجیدی، «سرزمین خورشید» درویش و «لیلا» مهرجویی هیچ جایزهای دریافت نکرد، اگرچه «سلطان» از جمله فیلمهایی بود که به همراه «لیلا» مورد استقبال مردم قرار گرفت.
در دوره هفدهم نام مسعود کیمیایی و فیلم «فریاد» در بخش مسابقه سینمای ایران ثبت شد و این بار فیلم او رقبایی همچون «رنگ خدا» مجیدی، «روبان قرمز» حاتمیکیا، «شیدا» تبریزی، «قرمز» جیرانی، «مردی از جنس بلور» سهیلی، «مصائب شیرین» داودنژاد، «هیوا» ملاقلیپور، «زشت و زیبا» معتمدی، «دو زن» میلانی و«دختری با کفشهای کتانی» صدرعاملی را داشت. در آن سال باز هم دست کیمیایی و عوامل فیلمش از سیمرغ کوتاه ماند.
سال ۱۳۷۸ کیمیایی فیلم «اعتراض» را ساخت که به بخش مسابقه سینمای ایران در جشنواره هجدهم با دبیری سیف الله داد راه یافت. «اعتراض» یکی از نامزدهای دریافت جایزه بهترین فیلم جشنواره بود ولی این بار هم موفقیتی برای این فیلمساز حاصل نشد و «بوی کافور عطر یاس» فرمانآرا برنده شد. کیمیایی برای سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی هم نامزد بود، اما این جایزه را هم فرمانآرا برد. «اعتراض» در بخش بهترین بازیگر نقش دوم مرد با بازی مهدی فتحی نامزد جایزه شد. همچنین اسحاق خانزادی در بخش صدابرداری و صداگذاری، و مجید انتظامی برای موسیقی متن «اعتراض» از دیگر نامزدهای دریافت جایزه بودند.
مسعود کیمیایی پس از چند دوره غیبت در سال ۸۲ و در بیستودومین دوره با فیلم «سربازهای جمعه» به جشنواره فجر برگشت. در آن سال فیلمهایی همچون «مهمانمامان»، «مارمولک»، «دوئل»، «شهر زیبا»، «قدمگاه»، «رسم عاشق کشی»، «ننه گیلانه»، «اشک سرما»، «خداحافظ رفیق»، «شاه خاموش»، «شمعی در باد» و «گاوخونی» از دیگر فیلمهای حاضر در بخش مسابقه بودند. در رقابت نهایی فقط مریلا زارعی از «سربازهای جمعه» بود که برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین دریافت کرد. البته بیژن امکانیان هم از نامزدهای بهترین نقش دوم بود که جایزهای نگرفت و اسحاق خانزادی هم برای صدابرداری این فیلم نامزد دریافت جایزه شده بود.
«رئیس» بیستوششمین فیلم سینمایی مسعود کیمیایی بود که سال ۸۵ در بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر به دبیری علیرضا رضاداد در بخش مسابقه حضور داشت ولی بعد به دلیل مشکلات فنی و به خواست کارگردان از این بخش خارج و نمایش آن متوقف شد.
اما سرانجام چهار سال بعد یعنی در بیستونهمین دوره جشنواره فجر که بهمن سال ۸۹ به دبیری مهدی مسعودشاهی برگزار شد، طلسم ناکامیها برای کیمیایی شکست و این بار سیمرغ بلورین بهترین فیلم سینمایی به نام «جرم» و به مسعود کیمیایی رسید. کیمیایی پس از آن که اولین جایزه خود را از جشنواره فجر گرفت در یک سخنانی کنایهآمیز گفت: «نمیدانم این سیمرغ از ۳۰ سال پیش تا به حال جا مانده و حالا به من رسیده! و نمیدانم چه اتفاقی افتاده بعد از مدتها یاد من افتادهاند. خوشبختانه هیات داوران سینمای مستقل را دیدند و به منِ تنها که بدون سرمایهای از جای دیگر فیلم میسازم و به جایی وابسته نیستم جایزه دادند. این داوران این بار حرمت استقلال را نگاه داشتند.»
او برای کارگردانی «جرم» هم نامزد دریافت جایزه بود، اما در آن سال اصغر فرهادی برای ساخت «جدایی نادر از سیمین» سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را گرفت. حامد بهداد نیز به عنوان بازیگر نقش مکمل مرد و کارن همایونفر برای ساخت موسیقی، ایرج رامینفر برای طراحی صحنه و لباس و اسحاق خانزادی و علی ابوالحسنی در بخش صداگذاری برای «جرم» سیمرغ بلورین گرفتند. ضمن اینکه تورج منصوری برای فیلمبرداری «جرم» و اسحاق خانزادی برای صدابرداری و محمدرضا قمی برای چهرهپردازی نامزد دریافت جایزه بودند.
کیمیایی سه سال بعد یعنی در ۱۳۹۲ که با اولین دورهی حضور مدیران سینمایی دولت یازدهم همزمان بود، با فیلم «متروپل» به جشنواره فجر آمد و این مقطع را میتوان شروع یک دوران متفاوت و پرحاشیه برای این فیلمساز قدیمی قلمداد کرد. «متروپل» در جشنواره سیودوم نه تنها بجز یک نامزدی در بخش تدوین جایزهای به دست نیاورد، بلکه نمایش آن در سالن رسانهها – برج میلاد – با انتقاد بیشتر مخاطبان بخاطر کیفیت پایین فیلم روبرو شد و خود کیمیایی هم برای نشست مطبوعاتی فیلمش نیامد که به همین دلیل نشست لغو شد.
کیمیایی در سال ۹۵ فیلم جدیدی ساخت و با «قاتل اهلی» در سیوپنجمین دوره جشنواره فجر حضور داشت، اما حاشیههای این فیلم چنان زیاد شد که کار به دعوا کشید و یک نشست مطبوعاتی جنجالی را در تاریخ جشنوارههای فیلم فجر رقم زد.در نشست این فیلم که با حضور کیمیایی و پسرش پولاد – بازیگر فیلم – و نیز منصور لشگری قوچانی (تهیهکننده) همراه بود و تا ساعت دو و نیم بامداد هم طول کشید، دربارهی نسخهی پخش شده، نوع تدوین و خندههایی که “سازماندهی” شده عنوان میشد بحث شد.
مسعود کیمیایی خطاب به اهالی رسانه گفت: این آمدن و نشستن با شما تبعات دارد که بخشی از آن را در سالن دیدیم. یک اتفاق مهمی که افتاده این است که با دنیای مزدوری در سینما و هنر آشنا میشویم و این مزدوری یعنی اینکه جنس خندیدنها، ترسیدنها و حتی قیمتها را از آن میفهمیم. فیلم «قاتل اهلی» برای نترسهاست. کسی که این فیلم را میبیند نترس است مثل سازندهاش. این فیلم برای کوچکی فکر ساخته شده است. برای اینکه اندازههای دانستگی را بالا ببرد.
اگرچه حاشیههای این فیلم تا مدتها ادامه داشت، اما کیمیایی را از فیلمسازی دور نکرد و او سه سال بعد فیلمی با نام «خون شد» را ساخت که تهیهکنندهاش جواد نوروزبیگی بود . این فیلم در سال ۹۸ متقاضی حضور در سیوهشتمین دوره جشنواره فجر شد تا یک سال ویژه حول نام مسعود کیمیایی باشد.
دوره سیوهشتم یکی از پرحاشیهترین سالهای نمایش فیلمی از کیمیایی در جشنواره فجر بود. او مدتی پیش از شروع جشنواره، به نشانهی اعتراض به اتفاقهای اجتماعی و سیاسی چند ماه قبلش در تهران و برخی شهرهای کشور، با انتشار یک ویدیو از شرکت در جشنواره فیلم فجر انصراف داد. انصراف او اگرچه موجی را به راه انداخت اما تهیهکننده فیلم (جواد نوروزبیگی) موافق این کار نبود و در آخر فقط خود کیمیایی از حضور در جشنواره کنارهگیری کرد. با این حال غیبت کیمیایی تمام ماجرا نبود و چند روز بعد شهاب حسینی که در آن سال به عنوان بازیگر و تهیهکننده در جشنواره حضور داشت، با انتشار مطلبی در اینستاگرام خود به این کار کیمیایی اعتراض کرد. واکنشها به نوشته حسینی چنان تند بود که سبب شد او در نشستی برای فیلم «شین» درخواست کرده بود، جواب همه انتقادها به خودش را بدهد و اگرچه نشست پرسش و پاسخ فیلم «خون شد» کیمیایی برگزار نشد، اما جلسه خبری شهاب حسینی آنقدر با حاشیه و تنش همراه بود که بیش از هر چیز چهره عصبانی او از آن نشست به یادگار ماند.
حسینی در آن جلسهی نیمه شبی بیان کرد: «من نمیتوانم ساکت بنشینم که استاد پیشکسوت سینما که روند کاریاش پیش روی تماشاگر است امسال باز هم فیلمی میسازد که مطمئن است برخورد بدی با اثرش میشود و آن روغن ریخته را نذر امامزاده میکند و سنگ بنایی را میگذارد که نتیجهاش چیزی جز نفرتپراکنی نیست و بقیه را هم در یک آمپاس اخلاقی قرار میدهد. این بیانصافی است که آدم انقدر خودخواه باشد و به نوعی حرف بزند که ملاحظه هیچکس را در آن نکند.»
این گفتههای شهاب حسینی اگرچه اعتراضهای متفاوتی را در پی داشت، اما شاید جالبترین پاسخ را خود کیمیایی داده که با وجود همه انتقادها و حاشیهها، پس از دو سال یک فیلم تازه را با نام «خائن کشی»، با یک ترکیب متنوعی از بازیگران و آن هم در دوران کرونا ساخته و به چهلمین جشنواره فیلم فجر رسانده است. بیشک فیلم او این بار هم بیاتفاق و حاشیه نیست ولی فارغ از اینکه طرفدار سینمای کیمیایی باشیم یا نباشیم، حضور کارگردانی با ۸۰ سال سن که پس از ۶ دهه کار مداوم در سینما خودش به تنهایی بخشی از تاریخ هنر این سرزمین است، در جای خود میتواند متمایز و منحصربفرد باشد.
* بخشی از این گزارش برپایه اطلاعات درج شده در کتاب سی سال سینمای ایران، گرداوری شده توسط مسعود نجفی تنظیم شده است.