در جشنواره فیلم فجر، در بخش فیلمهای کوتاه، اثری به نام «هرگز، گاهی، همیشه» حضور دارد که شما آن را کارگردانی کردهاید. از این فیلم بگویید.
آذر سال ۱۳۹۸ بود که فیلمبرداری فیلم کوتاه «هرگز، گاهی، همیشه» انجام شد و سال ۱۳۹۹ هم نمایش داده شد. درست قبل از همهگیری ویروس کرونا کارهای تولید ما هم تمام شد. اولین اکران جهانی این فیلم در جشنواره بینالمللی «بوسان» بود و پس از آن هم در جشنوارههای بینالمللی فیلم «فرایبورگ» سوئیس، فیلم کوتاه «سائوپائلو» برزیل و «فلیکرز رود آیلند» آمریکا به نمایش درآمد. همچنین جایزه بهترین فیلمنامه را از جشنواره فیلم کوتاه تهران را دریافت کردیم. باتوجه به اینکه فیلم کوتاه است، مدت زمانی ۱۵ دقیقهای دارد.
در این فیلم بازی هم میکنید؟
بله، فیلمنامه را خودم نوشتم و در آن بازی هم کردهام. آرین وزیر دفتری هم تهیهکنندگی کار را انجام داد.
فیلم چه قصهای را روایت میکند؟
این فیلم قصه دختری را به تصویر میکشید که از طرف پدر و مادرش به مدرسه خواهر کوچکترش میرود و در آن جا با خبری روبهرو میشود که باید تصمیمگیری کند.
جشنواره شامل بخشهای فیلم بلند داستانی، فیلم کوتاه و مستند است؛ اما توجه مخاطبان، برگزارکنندگان و اهالی رسانه بیشتر به سمت فیلمهای بلند میرود. از نظر شما اینکه در جشنواره بخشی برای نمایش فیلم کوتاه باشد، میتواند تاثیری در جریان فیلم کوتاه داشته باشد؟
کارگردان فیلم اولی امسال مانند آرین وزیردفتری به این علت توانسته فیلم بلند خودش را بسازد که سابقه کاری در فیلم کوتاه داشته است. یعنی فیلمهای کوتاهی که ساخته بود موجب شد تا تهیهکنندگانی همچون هومن سیدی و سعید سعدی هم برای ساختن یک اثر سینمایی بلند به او اعتماد کنند. امید شمس کارگردان فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» نیز پیشتر در حوزه فیلم کوتاه شناخته شده بود. معتقد هستم که تمام فیلم اولیها، کم و بیش از راه همان فیلم کوتاه وارد شدهاند. به همین دلیل حضور فیلم کوتاه در چنین جشنوارهای اهمیت بسیاری دارد؛ اما به اندازه فیلمهای بلند به این حوزه توجه نمیشود. حتی فیلمهای کوتاه هنوز نشست خبری در خانه جشنواره فیلم فجر ندارند و این مشکل درشان جشنواره ما نیست. تمام جوانی و روحیهای که به فیلمهای بلند داستانی تزریق میشود از طریق اهالی فیلم کوتاه است؛ بنابراین توجه و اهمیت دادن به فیلم کوتاه مانند سرمایهگذاری میماند و نتیجهاش چند سال بعد مشاهده میشود. مانند برخی فیلم اولیهای امسال که زمانی انجمن فیلم کوتاه ایران از آنها حمایت کرد و دیده شدند.
یکی از ویژگیهای این دوره از جشنواره، حضور ۷ فیلم اولی در بخش رقابت و سودای سیمرغ است و خودتان هم به این موضوع اشاره کردید. آیا وجود این تعداد فیلم اولی را میتوان حرکتی رو به جلو به حساب آورد؟
در ذهن من وجود تعدادی فیلم اولی از بین ۲۲ فیلم بخش رقابت فیلمهای بلند، اتفاق مثبتی و خوب است. همیشه و در هر حالتی فکر میکنم روحیه جوانتر، به سینمای ایران نشاط تزریق میکند. در همه زمینهها از بازیگری گرفته تا تدوین و کارگردانی این اتفاق خوبی است. در دیدگاه من وجود جوانها موجب حرکت و جنب و جوش در سینما میشود.
در فیلم سینمایی «بیرویا» نیز به عنوان بازیگر حضور دارید. از این فیلم بگویید؟
در فیلم سینمایی «بی رویا» نقش مکملی به نام «زیبا» را در کنار طناز طباطبایی که نقش اصلی بود، ایفا کردم. بسیار نقش دشوار و پیچیدهای بود و باید بگویم که سختترین نقشی بود که تاکنون با آن روبهرو بودم و در هیچ مختصاتی نمیتوانم آن را تحلیل کنم. با کاراکتر بسیار کلنجار رفتم و مدتها سعی کردم آن را برای خودم تحلیل کنم تا توانستم بازی کنم. از همان طرح و ایده فیلمنامه در جریان کار بودم و آرین وزیردفتری مرا برای کاراکتر «زیبا» انتخاب کرده بود، و تمام نسخههایی که نوشته و بازنویسی میشد را میخواندم. با این حال، نزدیک یک سال درگیر تحلیل و در آوردن نقش بودم. بازی کردن این نقش برای من همانند آزمون سختی بود زیرا «زیبا» کاراکتر بسیار مهمی در فیلم «بی رویا» است و اگر به درستی درنمیآمد موجب میشد که فیلم ناقص شود.
از خروجی کار راضی هستید؟
بله خوشبختانه از خروجی کار خیلی راضی هستم و فکر میکنم همان طور که انتظار داشتم، به تصویر کشیده شده است.
فکر میکنید که نقشتان به همان اندازه در جشنواره فیلم فجر هم دیده میشود؟
از نظر من جنس بازیام در فیلم «بی رویا» کمی از جنس رایج بازیگری در سینمای ایران متفاوت است. حال نمیدانم این تفاوت خوب است یا بد. زیرا متفاوت بودن همیشه تیغ دو لبه است و ممکن است بسیار خوب دیده شود و ممکن است نقش درک نشود. امیدوارم که بازیهای فیلم دیده شود.
درباره ژانر فیلم «بی رویا» بحثهای متفاوتی است. این فیلم در کدام دسته از ژانر و موضوع قرار میگیرد؟
فیلم ژانری معمایی و روانشناختی دارد و در اصل جزو فیلمهایی چند ژانری است که مدام در ژانر فیلم به مخاطب رو دست میزد. به شخصه اگر جزو عوامل فیلم هم نبودم، «بی رویا» برایم فیلم جالبی بود.
در «بی رویا» با طناز طباطبایی و صابر ابر همبازی هستید. چقدر در ایجاد حس کاراکترها و پیشبرد بازی با هم همکاری داشتید؟
حضور در این فیلم و در کنار این ترکیب تجربه بسیار جالبی بود. طناز طباطبایی و صابر ابر کارهای مشترکی با هم کار کرده بودند و من بین آنها تازه وارد بودم. با صابر ابر آشنایی داشتم؛ اما فیلم «بی رویا» نخستین همکاری من با طناز طباطبایی بود. از همان ابتدا خیلی خوب با هم ارتباط گرفتیم و جلو رفتیم زیرا ارتباط سه نفری ما به خصوص با طناز طباطبایی در فیلم «بی رویا» بسیار مهم بود و تا نقشها دربیایند. اوایل به دلیل ناآشنا بودن نگرانی داشتم اما خوشبختانه این اتفاق افتاد و هر دو نفر بسیار حامی بودند و به من کمک کردند. طناز طباطبایی و صابر ابر هر دو بازیگران درجه یکی هستند و من از آنها بازیهای درخشانی دیدهام اما باید بگویم که بازی طناز طباطبایی در فیلم سینمایی «بی رویا» آدم را حیرتزده میکند و از صمیم قلب امیدوارم که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را ببرد چرا که درخشان کار کرده است.
این روزها در حوزه بازیگری مشغول چه کاری هستید؟
این اواخر در سریال «مردم معمولی» رامبد جوان بودم و فیلم سینمایی «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار را در نوبت اکران دارم. پس از بازی در سریال «مردم معمولی» پروژه جدیدی را نپذیرفتم و اکنون پیشنهاداتی دارم اما کمی صبر میکنم. زیرا معتقد هستم که در بازیگری بیشتر از کمیت، کیفیت مهم است. کیفیت است که میتواند که کار بازیگر را جلو بیندازد.