تهیهکننده باسابقه سینمای ایران معتقد است که اگر پلتفرمهای نمایش خانگی نبودند، کسر قابل توجهی از اهالی فرهنگ و هنر طی دو سال اخیر که کشور درگیر شرایط کرونا بود، بیکار میماندند و کسی به دادشان نمیرسید.
مدتی است که بحث نظارت بر عملکرد پلتفرمهای شاغل در عرصه نمایش خانگی به یکی از محورهای اساسی و مناقشهبرانگیز رسانههای مختلف دیداری و شنیداری تبدیل شده است. مسئلهای که این روزها در قامت چالشی جدی و قابل اعتنا میان ساترا و پلفترمهای نمایش خانگی، ابعاد و زوایای تازهای به خود گرفته است. برخی بر این باورند که تشدید سختگیری و نظارت ساترا بر عملکرد پلتفرمهای نمایش خانگی باعث بروز اخلال در روند کاری آنها شده و چالشهای تازهای را پیشروی آنها قرار داده است. در مقابل، گروهی دیگر نیز اعمال و تشدید چنین سختگیریهایی را از سوی ساترا، لازم و موجه قلمداد کرده و معتقدند که این نهاد، بهعنوان نهاد متولی عرصه صوت و تصویر فراگیر در کشور، باید بر محتوای عرضه شده از سوی پلتفرمها نظارت تام و تمام داشته باشد و در مواقع لزوم، بتواند محتوای نامناسب ارائه شده توسط پلتفرمها را تصحیح و پالایش کند.
برای بررسی این مسئله و ابعاد و زوایای پیدا و پنهان آن به سراغ حسین فرحبخش تهیهکننده باسابقه سینمای ایران رفتیم و نکات و نظرات او را در این زمینه جویا شدیم. فرحبخش که به صراحت و صریحاللهجگی معروف است، این بار نیز به شیوه همیشگی خود به توصیف و نقد وضعیت حاکم میان ساترا و پلتفرمهای شاغل در عرصه نمایش خانگی پرداخت.
این تهیهکننده در پاسخ به این پرسش که شرایط کنونی حاکم بر شبکه نمایش خانگی را چگونه ارزیابی میکند، گفت: فعالیت در حوزه نمایش خانگی باید اقتصادی باشد؛ در غیر اینصورت دلیل و توجیهی ندارد که تولیدی در این حوزه اتفاق بیفتد. طبیعتا عوامل تولید هر سریال یا محصول تولید شده در نمایش خانگی باید دستمزد دریافت کنند و هیچکس مجانی کار نمیکند. کسی در این حوزه سرمایهگذاری میکند، باید سرمایهاش بازگردد و منافع مورد انتظارش تأمین شود.
وی افزود: از زمانی که اختیارات این حوزه به ساترا تفویض شد و باتوجه به سابقه رفتارهایی که از ساترا سر زده است، به نظر میرسد که ساترا قصد دارد بساط نمایش خانگی را جمع کند. بگذارید برایتان مثالی بزنم؛ فردی گفت که میخواهم مادرم را به بازار ببرم و بفروشم! اطرافیانش با حیرت به او گفتند که مگر کسی مادرش را میفروشد؟! او گفت قیمتی رویش میگذارم که کسی او را نخرد! حکایت ساترا و نمایش خانگی هم همینطور است. ساترا میگوید من موجودیت نمایش خانگی را میپذیرم اما من ممیزیهایی را تعریف و اعمال میکنم که دیگر نه کسی بتواند در این شبکهها به تولید اثر بپردازد و نه اگر کسی اثری ساخت، بتواند برایش پروانه نمایش بگیرد. اگر هم قرار شد به کسی پروانه نمایش بدهم، به قدری اثرش را ممیزی میکنم که به شیری بییال و دم تبدیل شود و کار به جایی برسد که دیگر مخاطب پسش بزند و قید دیدنش را بزند.
فرحبخش تأکید کرد: همانطور که اشاره کردم، تحلیل من این است که امر، بر جمع شدن بساط نمایش خانگی واقع شده است. از شواهد و قرائن موجود، اینگونه برمیآید که در آینده نزدیک شاهد وقوع این اتفاق خواهیم بود. البته اینگونه نیست که به یکباره بیایند و بگویند که دیگر به پلتفرمهای شاغل در نمایش خانگی اجازه فعالیت نمیدهیم. اگر بخواهند اینچنین صریح و آشکار چنین موضعی اتخاذ کنند، برایشان تبعات و بازخوردهای بدی به دنبال خواهد داشت. بنابراین به تدریج و گام به گام دست به چنین اقدامی خواهند زد.
این تهیهکننده سینما عنوان کرد: اکنون نمایش خانگی به رقیبی جدی برای تلویزیون تبدیل شده است. به هرحال تلویزیون ما رسانه بیخاصیتی است و اینک کمتر کسی به تماشای سریالها و تولیدات تلویزیونی مینشیند. در چنین شرایطی طبیعی است که آقایان نخواهند رقیب قدرتمندی مثل نمایش خانگی در میدان حضور داشته باشد و در مقابل تلویزیون قد علم کند. بنابراین به هر ضرب و زوری که شده تلاش میکنند چوب لای چرخ فعالیت پلتفرمهای شاغل در عرصه نمایش خانگی بگذارند و فعالیتهای پلتفرمها را مختل کنند. به همین دلیل هم بود که اختیار نمایش خانگی را به هر ترفندی که بود از دست وزارت ارشاد خارج کردند و البته این کار را به زور و به شکل غیرقانونی انجام دادند.
فرحبخش ادامه داد: ساترا مبنای عملگری خود را در حوزه صوت و تصویر فراگیر تعریف کرده است. این در حالی است که حوزه نمایش خانگی در قلمروی صوت و تصویر فراگیر جا نمیگیرد.
منظور از صوت و تصویر فراگیر، این است که شما در خانه خود تلویزیون یا رادیو را روشن کنید؛ در این صورت شما دریافتکننده امواج رادیویی و تلویزیونی هستید. براین اساس، پلتفرمهای نمایش خانگی ذیل صوت و تصویر فراگیر قرار نمیگیرند؛ چراکه در دسترس عموم مردم قرار ندارند و هرکس بخواهد مخاطب آنها شود، باید ابتدا به سایتشان مراجعه کند و نسبت به ایجاد حساب کاربری و خرید اشتراک، اقدام کند؛ در غیر اینصورت مخاطب این پلتفرمها نخواهد بود. بنابراین پرواضح است که پلتفرمهای نمایش خانگی مشمول صفت فراگیری نمیشوند. آقایان از خودشان تعریفی جدید درآوردهاند و حوزه نمایش خانگی را به غلط ذیل صوت و تصویر فراگیر تعریف کردهاند.
وی مطرح کرد: طی دو سال اخیر که به دلیل فراگیری ویروس کرونا در کشور شاهد رکود اقتصاد فرهنگ و هنر، بهویژه اقتصاد سینما بودیم، پلتفرمها نقش موثری ایفا کردند و با اشتغالزایی برای هنرمندان، اجازه ندادند که بسیاری از اهالی سینما بیکار بمانند. به جرأت میتوانم بگویم که اگر پلتفرمهای نمایش خانگی نبودند، کسر قابل توجهی از اهالی فرهنگ و هنر طی دو سال اخیر بیکار میماندند و کسی نبود که به دادشان برسد.
فرحبخش در پاسخ به این پرسش که اکنون وضعیت گردش سرمایه در پلفترمهای شاغل در نمایش خانگی را چگونه ارزیابی میکند، گفت: پلتفرمها در آغاز فعالیتشان شرایط اقتصادی خوبی داشتند و از گردش مالی مناسبی برخوردار بودند اما اخیرا به دلیل سختگیریهای وافر و ممیزیهای مفرطی که از سوی ساترا اعمال شده، مخاطبان پلتفرمها نیز کاهش پیدا کرده است و برخی از پلفترمها به خسارتدهی رسیدهاند.
این تهیهکننده سینما در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: از زمانی که پلتفرمهای نمایش خانگی وارد میدان شدند، کسر قابل توجهی از مخاطبان شبکههای ماهوارهای نیز از این شبکهها رویگردان شده و به تولیدات پلتفرمها اقبال پیدا کردند. اما در صورتی که روند فعلی ممیزی و محدودیتزایی برای پلتفرمها ادامه داشته باشد، مخاطبان بار دیگر به سوی شبکههای ماهوارهای کشیده خواهند شد.