بازیگر«خوشنام» با توجه به جدی بودن نقشش در این سریال گفت: تا به حال بیشتر در کارهای کمدی و طنز ظاهر شده بودم و دوست داشتم ژانرهای دیگر را هم تجربه کنم.
هومن حاجی عبدالهی، بازیگر سریالهای پایتخت، علی البدل، نون،خ و بیمار استاندارد این شبها سریال خوشنام را در حال پخش دارد. معروفترین نقش وی در عرصه بازیگری رحمت الله امینی شالیکار هزارجریبی بوده و حالا پس از اتمام مجموعه پایتخت ساخته سیروس مقدم وارد فضای جدیدی شده است. او که در نقش شهرام ظاهر شده در گفت و گو با خبرنگار تلویزیون ایرنا میگوید: خیلی منتظر فرصت بودم تا این اتفاق برایم بیفتد.
مشروح مصاحبه با این بازیگر موفق در ادامه آمده است.
برای پذیرش پیشنهاد بازی در نقش «شهرام» چه معیارهایی داشتید؟
انگیزه ای که باعث شد نقش شهرام را قبول کنم متفاوت بودن نقش بود. من تا حالا بیشتر در کارهای کمدی و طنز ظاهر شده بودم. دوست داشتم ژانرهای دیگر را هم تجربه کنم. نقش شهرام جدی بود. خیلی منتظر فرصت بودم تا این اتفاق برایم بیفتد. میخواستم در بازیهای جدی هم خودم را نشان دهم. وقتی آقای نجف زاده به من پیشنهاد کرد، سریع پذیرفتم. از قبل فیلمنامه را خوانده بودم و اشراف داشتم.
«شهرام» همچون لات و خلافکارهای دیگر نمایشی هیکل درشتی ندارد و شما بیشتر با بیان و رفتار به این شخصیت نزدیک میشوید. خودتان در طراحی این کاراکتر چه نکاتی را مدنظر قرار دادید؟
جواب این سوال را با یکی از دیالوگ های شهرام می دهم. او می گوید لات بودن به هیکل نیست. به جربزه و جیگره. خود من فیزیک درشتی ندارم که بخواهم فیزیک یک آدم بزن و لات را بازی کنم. سعی کردم در بازی ام نشان بدهم که این آدم خیلی باجربزه و با دل و جگر و دعوایی و کله خراب است. از بازتاب ها فکر می کنم این اتفاق تا حدودی افتاده است.
راجع به زندگی افراد جنوب شهر و سنتی چه شناختی داشتید؟
من خودم بچه جنوب شهر هستم. در جنوب شهر از این صحنه ها و چنین آدم هایی دیده ام. این آدم ها متعلق به یک کره و سیاره دیگر نیستند. فکر نکنیم که این ها وجود خارجی ندارند. اگر اطرافمان را نگاه کنیم شاید آدم های این رنگی مثل شهرام باشند. من سعی کردم از این آدم ها یک مدلهایی را بردارم تا شخصیتم را به شهرام نزدیک کنم.
سعی کردم جدی بازی کنم
با توجه به این که بار طنز بیشتر بر دوش بازیگرانی چون حمید لولایی و عباس جمشیدیفر و … است، نقش خودتان در سریال خوشنام را کمدی می دانید یا جدی؟
نقش من جدی است. اگر موقعیتهایی به وجود میآید، صرفا به خاطر نوع زندگی این آدم است. در زندگی آدم های جدی هم شاید موقعیت های کمدی وجود داشته باشد. یک سری اتفاقات میافتد که آدم وقتی به آن فکر میکند میخندد. من سعی کردم جدی بازی کنم. اگر در طول کار یک سری اتفاقاتی رخ می دهد که تماشاگر میخندد، به خاطر موقعیت کار است. من تا جایی که می توانستم جدی بازی کردم.
شما این شانس را داشته اید که چند سریال تان در زمان های طلایی روانه آنتن شده است. زمان پخش در دیده شدن بازی بازیگر چه تاثیری دارد؟
قطعا زمان پخش خیلی تاثیر دارد. در نوروز و ماه رمضان مردم بیشتر تلویزیون می بینند. چون فراغ بال دارند و می توانند سریال ها را دنبال کنند. مردم بیشتر دور هم جمع میشوند و نتیجه اش بیشتر دیده شدن کار بازیگر است.
سعی کردیم بازیمان دو دست نشود
کرونای دسته جمعی و تعطیلی موقت پروژه چه تاثیری بر روی بازی بازیگران گذاشت؟
تاثیر خاصی نداشت. در طول این مدت غم زیادی را تجربه کردیم. همکاران مان را در پروژههای دیگر زیاد از دست دادیم. بسیاری از بازیگران و هنرمندانی که سن و سال زیادی نداشتند از بین ما رفتند. ما مرگ این عزیزان را تحمل و کار می کردیم. برخی از دوستان مان هم در این پروژه بیمار شدند و تا موقع بازگشتشان غمگین بودیم. دعا میکردیم خدا کند که اتفاقی برایشان نیفتد و مشکلی پیش نیاید. بیش از هشت ماه کار کردیم و در این مدت سعی کردیم بازیمان دو دست نشود و راکوردمان حفظ بشود.
به نظر شما در جامعه ما اگر فردی بدنام بخواهد گذشته اش را جبران کند جامعه توبهاش را میپذیرد؟
این سوال را نسبی می شود جواب داد. بعضیها قبول میکنند و بعضیها قبول نمیکنند. وقتی فرصت به یک آدمی مثل شهرام داده شود و طرف مقابل هم عملکردش را ببیند، دست آخر همه راضی و مجاب می شوند. همه شاد هستند که آن آدم توانسته برگردد و زندگی خوبی را شروع کند. زمان خیلی چیزها را مشخص میکند.
زوج شما و عباس جمشیدیفر خیلی موفق عمل کرد. ممکن است این ترکیب دوباره در کارهای دیگر هم تکرار شود؟
در سینما و تلویزیون هر کار و نقش موفقی وقتی دیده می شود، به سمت کلیشه شدن میرود. نمی خواهند به خودشان زحمت بدهند و آدم های دیگری را بیاورند و کارهای دیگری انجام دهند. سریع می روند به این سمت که این دو نفر زوج را برداریم و در یک کار دیگر جلوی دوربین ببریم. من خیلی لحظه شماری می کنم که با عباس جمشیدی فر همبازی شوم. ولی فکر نمی کنم که عباس هم راضی بشود دوباره همین ترکیب را جای دیگری تکرار کنیم. مگر این که کاری به لحاظ متن، کارگردان، خیلی ویژه و فوق العاده باشد. در این صورت شاید وسوسه بشویم که این کار را انجام بدهیم.