امیر عابدینی مدیرعامل سابق پرسپولیس میگوید سرمربی این تیم باید پایان فصل خداحافظی کند.
با امیر عابدینی میتوان هم درباره تیم ملی و اتفاقات حول و حوش فدراسیون حرف زد و هم پیرامون پرسپولیس و مشکلاتی که در ماههای اخیر دامنش را گرفته. او با رزومه سالها مدیرعاملی در باشگاه پرسپولیس و همچنین ریاست فدراسیون فوتبال، صحبتهای جالب و بیپردهای درباره ادامه همکاری دراگان اسکوچیچ با تیم ملی، حاشیهای که در مورد دستمزد کریم باقری به وجود آمده و همچنین استعفاهای گاه و بیگاه یحیی گلمحمدی انجام میدهد. از نظر عابدینی، دستمزدی که باقری در تیم ملی و پرسپولیس دریافت میکند، بسیار کمتر از کاری است که او بر عهده دارد. از نظر رئیس سابق فدراسیون فوتبال، باشگاه پرسپولیس و یحیی گلمحمدی در انتهای فصل باید از یکدیگر خداحافظی کنند و مربی جدیدی روی نیمکت سرخها بنشیند.
مصاحبه با شما را از تیم ملی و شرایط مبهم پیرامون ادامه همکاری با دراگان اسکوچیچ شروع کنیم. تیم ملی با اسکوچیچ به جام جهانی صعود کرد اما از آن تاریخ به بعد، شایعههای بسیاری درباره قطع همکاری با این مربی کروات شنیده شده. نظر شما چیست و آیا باید تیم ملی با مربی دیگری به جام جهانی ۲۰۲۲ برود؟
من واقعاً تعجب میکنم از صحبتهایی که درباره اسکوچیچ مطرح میشود. متأسفانه بساط فوتبال ما به گونهای متزلزل است که واسطهها و دلالها دست بردار نیستند و تا جایی که باید تصمیمگیری شود، نفوذ دارند و البته هدایت سیستماتیکی در ابعاد مختلف انجام میدهند. بیایید بگوییم اسکوچیچ اصلاً نام و نشانی نداشته اما امروز نام و نشان دارد یا نه؟ بستری را برای اسکوچیچ فراهم کردیم و او هم این پتانسیل را داشت تا تیم ملی را به جام جهانی برساند. آن هم در شرایطی که همه نا امید بودیم و کسی باور نمیکرد اسکوچیچ بتواند از بازیکنان بزرگ به بهترین شکل ممکن استفاده کند و وفاق و یکدلی به وجود بیاورد. تنها با یک شکست به جام جهانی رسیدیم و با قاطعیت صدرنشین گروه شدیم. حالا این مربی چه چیزی را از دست داده؟ جز این است که موفقیتی به دست آورده؟ ما زمانی که به قول دوستان، اسکوچیچ رزومهای نداشت به او اعتماد کردیم اما الان که چیزی در آستین دارد، میگوییم نباشد؟
بروید ببینید در این رفت و آمدها چه کسانی منتفع میشوند و به پول میرسند. گروه تیم ملی در جام جهانی سنگین است و بازیهای سختی پیش رو داریم اما با این بازیکنان شک ندارم خوب ظاهر میشویم و میتوانیم نتیجه بگیریم. بنابراین باید این شایعهها را دور ریخت و در این مدت کوتاه از اسکوچیچ حمایت کرد.
پس شما با قاطعیت میگویید اسکوچیچ باید بماند.
به نظر من باید بماند و به کارش ادامه بدهد. من اسکوچیچ را یک بار هم از نزدیک ندیدهام اما فوتبال ایران و شرایط بازیکنان تیم ملی را تعقیب میکنم. بازیکنان ما با کسی تعارف ندارند. آنها منش دارند و خوب فکر میکنند، بنابراین اگر حضور کسی به ضرر تیم ملی باشد، آن را به زبان میآورند. حالا شاید در رسانهها حرفی نزنند اما به گوش مسئولان فدراسیون فوتبال میرسانند. پس بهتر از هر کسی آنها میتوانند درباره اسکوچیچ قضاوت کنند. او بدون زیادهخواهی موفقیت بزرگی را برای تیم ملی رقم زد. اگر من تصمیمگیرنده بودم، حتماً با اسکوچیچ به جام جهانی میرفتم.
این حمایت از اسکوچیچ به دلیل علاقه شما به مربیان کروات نیست؟
من درباره کارنامه صحبت میکنم. نتایج اسکوچیچ خوب بوده و توانسته با تیم ملی در سطحی بالا ظاهر شود. شما کارنامه مربیان غربی در ایران را ببینید و با شرقیها مقایسه کنید. از رایکوف، استانکو و ایویچ بگیرید و به برانکو و سوکوموروخوف برسید. همه آنها حرف برای گفتن داشته و در فوتبال ایران به موفقیت رسیدهاند. اسکوچیچ هم نمونه جدیدش. تازه او در تیم مقابل ما یعنی ملوان مربیگری میکرد. البته تا یادم نرفته بگویم که بابت صعود احتمالی ملوان خوشحالم. حق این شهر و مردم فوتبالدوست آن حضور در لیگ برتر است. همانطور که معتقدم حق رشت هم هست که در لیگ برتر نماینده داشته باشد.
برسیم به بحث آمادهسازی تیم ملی در مسیر حضور در جام جهانی. این روزها صحبت از بازی با نامهای بزرگی مثل آرژانتین و برزیل است اما فعلاً تا حدودی بازی با نیوزیلند قطعی شده و از باقی دیدارها خبری نیست. آیا این وعدهها فقط در حد حرف است؟
خدا کند در حد حرف نباشد. ما و شما به عنوان افرادی که دغدغه فوتبال را داریم، امیدواریم تیم ملی محک خوبی مقابل رقبا بخورد و سپس به جام جهانی برود. تیم ملی هم نیاز به حریفان بزرگ دارد، هم متوسط و هم کوچک. مقابل بزرگان محک جدی میخوریم، برابر متوسطها نقاط ضعف را برطرف میکنیم و در بازی با تیمهای کوچک هم میتوانیم تمرین گلزنی انجام بدهیم. باید آرزو کنیم این شرایط اتفاق بیفتد.
با شرایطی که فدراسیون فوتبال دارد، آیا این اتفاق میافتد؟
وقتی حرفی را میزنند، ابتدا باید به توان مدیریتیشان نگاه کنند و بعد بودجهای که در اختیار دارند. گفتم که فقط امیدوارم.
هر وقت با شما صحبت کردهام، همیشه از کریم باقری به نیکی یاد کردهاید. طی روزهای اخیر اما صحبتهای بسیاری درباره دستمزد ۱۰۰ میلیونی او به ازای هر بازی تیم ملی مطرح شده و خیلیها از این موضوع انتقاد کردهاند. نظر شما چیست؟ آیا این، رقم بزرگی برای حضور باقری در اردوی تیم ملی است؟
من یک سؤال دارم. الان قرارداد بازیکنان چقدر است؟ شما دیگر نمیتوانید مبلغ انتقال بازیکنان تیم ملی را در لیگ ایران تأمین کنید. درآمد تمام لژیونرها، الحمدلله و خدا را شکر بالا است. یک روزی ۱۰۰ میلیون تومان خیلی پول بود اما امروز چقدر است؟ میشود حدود ۳ ، ۴ هزار دلار. با توجه به اینکه درآمد تیم ملی دلاری است و در صورت صعود به جام جهانی، پاداش خود را به دلار میگیرد، من دریافتی کریم باقری را خوب نمیبینم. کریم خیلی قانع است وگرنه میتوانست بیشتر از اینها حقوق بگیرد. فکر میکنم کل قرارداد او برای حضور در تیم ملی، روی هم ۲ میلیارد بوده. این عددی است که احتمالاً به کریم میدهند. آیا این عدد قابل مقایسه با مربیان دیگر است؟
اما منتقدان میگویند چون باقری از پرسپولیس هم دستمزد میگیرد و البته در تیم ملی بیشتر مدیریت میکند، این رقم قابل توجه است.
میگویید مدیریت. آیا کار کوچکی است؟ آیا جمع کردن حواشی تیم ملی، آن هم با ستارههایی که داریم کار آسانی است؟ میدانید سایه کریم باقری در تیم ملی چقدر مؤثر است؟ متأسفانه به آدمهای بزرگ پول کمی میدهیم اما حاضریم برای افراد کوچک خوب هزینه کنیم. نمیدانم چرا. منتقدان لطفاً دریافتی کریم باقری را با مربیان دیگر مقایسه کنند.
با کدام مربیان؟
باز هم سؤالی از شما دارم. پرسپولیس برای انتقال یحیی گلمحمدی چقدر به پدیده یا شهر خودرو بدهکار شد؟
حدود ۹ میلیارد تومان.
حالا قرارداد کریم باقری چقدر است؟ من فکر میکنم دو میلیارد و نیم یا کمی بیشتر. قرارداد تکتک بازیکنان را ببینید. آنوقت میآییم به یک مربی باشخصیت که هم از نظر مدیریت و هم برخورد منطقی و سلامت جزو نوادر است، پیله میکنیم. بگذارید جور دیگری به موضوع نگاه کنیم. حضور علی دایی در مراسم قرعهکشی جام جهانی چقدر برای ما ایرانیها غرورآفرین بود؟ علی کریمی، مهدی مهدویکیا، کریم باقری، جواد نکونام، احمدرضا عابدزاده در گذشته و علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، مهدی طارمی و امیر عابدزاده در حال حاضر. اینها برای ما غرورآفرین هستند. چرا نمیخواهیم اینها را ببینیم و به وجودشان احترام بگذاریم؟ چرا مدام دنبال راهی میگردیم تخریبشان کنیم تا مردم دوستشان نداشته باشند؟ بیایید هوای ستارهها را داشته باشیم.
شما تصمیمگیرنده بودید چه رقمی را برای حضور کریم باقری در تیم ملی در نظر میگرفتید؟ بیشتر از ۱۰۰ میلیون به ازای هر بازی؟
قطعاً خیلی بیشتر از این رقم را به کریم میدادم. من موقعیت، شرایط، رزومه و توانایی افراد را در نظر میگرفتم و بر اساس بودجه رقمی به آنها پرداخت میکردم. شما فکر میکنید اگر الان یک مربی خارجی مثل کیروش را برای تیم ملی بیاوریم، چه رقمی درخواست میکند؟
الان شاید یک میلیون دلار.
خب رقم زیادی میشود اما نمیدانم چرا همیشه مرغ همسایه برای ما غاز است. قرارداد استانکو با تیم ملی ۲۰۰ هزار مارک بود. آنوقت برای مربیان تیم ملی هم حقوقی ۲۰۰ هزار تومانی پرداخت میکردم. یکی از روزنامهها نوشت این پولها را از کجا میآورید و من هم گفتم بودجه داریم. یا در پرسپولیس قرارداد کریم باقری و علی دایی ۶ میلیون تومان بود و مهدی مهدویکیا ۳ میلیون. عادت داشتم به هر کسی بابت تواناییهایش پول بدهم و الان هم به همین دلیل از کریم باقری حمایت میکنم. چون مربی توانایی است.
یادم میآید وقتی رضا درویش به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب شد، شما حرفی در این رابطه نزدید و گفتید چند ماه دیگر درباره عملکرد او صحبت میکنید. الان وقت آن نرسیده که عملکرد درویش را بررسی کنید؟
مدیریت در پرسپولیس، استقلال یا باشگاههای بزرگ خارجی در تمام دنیا روتین است. یک سازمانی دارد، مرامنامهای دارد، برنامهای دارد و بودجهای دارد. برای ما اما یک اتفاق عجیب و غریب میافتد که کسی هم دربارهاش حرفی نمیزند. طرف میآید مدیرعامل میشود اما نه از طریق هیأتمدیره بلکه با دستور مستقیم رئیس مجمع. او با علاقه میآید اما به یکباره متوجه میشود که باشگاه در ۳ موضوع مختلف ۶۰ میلیارد تومان بدهکار است. یکهو متوجه میشود که مالیات را ندادهاند. به یکباره میفهمد باشگاه بازیکنی جذب کرده که استپ نمیتواند بکند اما میلیاردی پول میگیرد. از طرف دیگر میبیند سرمربیاش هر روز ساز جدایی کوک میکند. او میخواهد این مسائل را هدایت کند اما ابزارش را ندارد. این بخصوص برای افرادی است که با علاقه مدیرعامل پرسپولیس شدهاند. پس معلوم است موفقیت آقای درویش دستخوش حوادث میشود. من فکر میکنم ایشان آمده و در یک موقعیت قرار گرفته که یکی یکی مشکلات، خودشان را نشان میدهند. بنابراین شاید مجبور به انجام کاری دیگر شود.
مثلاً چه کاری؟
وقتی درویش این همه مشکلات را ببیند، ممکن است نتواند به فعالیت ادامه بدهد. البته در این مسیر بیشتر از اینکه او مقصر باشد، افرادی تقصیر دارند که این بستر گلآلود را تحویل او دادهاند.
اما به نظر میرسد درویش هم کجدار و مریز جلو میرود تا ببیند در پایان فصل چه اتفاقی رخ میدهد. به عنوان نمونه برخوردش با یحیی گلمحمدی و قهرهای گاه و بیگاه او فعلاً چکشی نیست.
الان یحیی دیگر پاسخگوی شرایط نیست. لیگ که تمام شد باید با او خداحافظی کنند. مثلاً روز بازی با استقلال، عصبانیت و شلوغکاریاش تمرکز را از او گرفت. یحیی به جای داخل زمین به حاشیه و بیرون فکر کرد. تمام انرژیاش را روی برخورد با داور گذاشت. درست است که داور در برخی موارد اشتباه کرد اما او نباید تمام فکر و ذکر خود را روی اعتراض به سیدعلی میگذاشت. این که مربیگری نمیشود. آقا یحیی اشتباه کرد که استعفا داد و از آن بدتر، بازگشت بعد از استعفا بود. وقتی استعفا میدهی باید بروی و دیگر برنگردی. امروز بنده به عنوان کسی که سالها مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بودم و دغدغه موفقیتش را دارم، معتقدم پرسپولیس در پایان فصل باید با گلمحمدی خداحافظی کند.