درمورد رفت و برگشت لک باید گفت برای پرسپولیسیها و بهخصوص کادرفنی این عدمثبات و نبودن در کنار تیم، کمهزینه نداشته است.
روزگاری علی پروین میگفت: «اگر احمدرضا با یک پا هم بتواند درون دروازه بایستد، انتخاب او قطعا خودِ عابدزاده خواهد بود.» اما سالیانی است که بعد از رفتن عقاب آسیا از پرسپولیس، هنوز هم آرامش در درون دروازه سرخها دیده نمیشود و جز علیرضا بیرانوند و نیلسون برزیلی، دیگر سرخپوشان پایتخت هیچگاه در پست شمارهیک، از داشتن یک سنگربان مطمئن و به اصطلاح ششدانگ، آسودهخاطر نبودهاند و عدم ثبات عملکرد دروازهبانان در این تیم که میتوان عمده دلیل آن را از حواشی خارج از زمین بازی دانست، به یکی از بزرگترین آفتهای سرخها در سالهای اخیر تبدیل شده است، گرچه فشارهای بیرونی و انتظارات بالای هواداران هم میتواند از عللهای اصلی اینمعضل بزرگ تلقی شود.
اما این نکته مهم در یکدهه اخیر بیش از پیش در تیم پرسپولیس دیده شده است، نقطهای که باید به یک شاخصه مثبت در تیم تبدیل میشد، با توجه به کیفیت نازل فنی غالب دروازهبانان پرسپولیس در این سالها، از قفستوری سرخها یک آشیانه ناامن ساخت، شاید بهترین مثال، حضور گلرهایی چون میثاق معمارزاده و سوشا مکانی و… بود که عملکرد نهچندان مطلوب آنها، روزهای سختی را برای هواداران پرسپولیس رقم زد.
اما آمدن حامد لک بعد از جدایی بیرانوند، که بیشک سهم عمدهای در گلات قهرمانی پرسپولیس داشت و در ادامه درخشش او بهخصوص در بدو حضورش در پرسپولیس و بازیهای آسیایی که صرفا با دو گل خورده آن هم از روی نقطه پنالتی بود، گشایش روزنه امیدی بود برای هواداران این تیم که سالهای متمادی کم از خط دروازه ضرر ندیده بودند. گرچه حامد لک هیچوقت قبل از حضور در پرسپولیس گلر ششدانگی از خود نشان نداده بود ولی بعد از پوشیدن این پیراهن و دوری از حواشی، کمکم جایگاه نسبتا محکمی برای خود دستوپا کرد اما درنهایت مساله لک هم شاید شبیه خیلی دیگر از گلرهای پرسپولیس ادامهدار شد و شباهت به دوران حضور آنها در پرسپولیس شکل گرفت، افت شدید او که به تدریج آغاز شده بود، در این فصل اوج گرفت و نداشتن یک ذخیره مطمئن و عدمایجاد رقابت درونتیمی هم کار را برای کادر فنی در بازی دادن به او سختتر کرد. درنهایت هم تصمیم به خرید گوهری که هم جوان است و هم فعلا شاخصهای یکگلر کاربلد در همین سطح لیگ برتر خودمان را هم ندارد، شاید از روی ناچاری و افت فاحش لک بود که اتفاق افتاد.
اما درمورد رفت و برگشت لک باید گفت برای پرسپولیسیها و بهخصوص کادرفنی این عدمثبات و نبودن در کنار تیم، کمهزینه نداشته است. هر چند اگر کنار گذاشتن او را در وادی مربیگری و تمرد او از دستورات کادرفنی قابل ستایش بدانیم اما باید در برگشت او کمی تامل کنیم تا دلیل آن را متنبه شدن بازیکن و بازگشت به دوران اوج او دانست یا سرگیجه کادر فنی در اعتماد به گلرهای جوان تیم است که باتوجه به خبرهای شنیده شده از تمرینات این تیم و حتی بازیهای تدارکاتی پرسپولیس، به نظر میرسد که کادر فنی به نوعی حداقل در کوتاهمدت از آنها ناامید شده است.
اما دلیل بازگشت حامد لک اگر از روی گزینه اول بوده باشد میتوان به او و ادامه کارش در این تیم امیدوار بود؛ چراکه بازگشت او با این شرایط قطعا به جبران اشتباهات میانجامد و اگر غیر از این باشد هیچ بعید نیست، پرسپولیسیها باید در این ۶ بازی هم مانند قبل همچنان تن و بدنشان از هرکدام از حملات حریفان روی دروازه این تیم بلرزد. حالا باید دید و زمان داد عاقبت کار پرسپولیس و این دروازهبانان چه میشود؟
درمورد گوهری که حضور او بهعنوان گلر دوم محتمل است و موضوعی غیرطبیعی نیست، اما نکته اصلی در مورد لک است که باید دید چه اتفاقاتی برای او رقم خواهد خورد، ضمن اینکه گمانهزنیها درمورد حضور بیرانوند و نیازمند هم شروع شده که این خود میتواند از بعد انگیزشی و اثبات تواناییها و کمکی برای پیشرفت لک باشد و برعکس هم میتواند او را همچنان در افول و عدم اعتمادبهنفسی که این اواخر پیدا کرده بود، نگه دارد.