ساخت یک سریال تلویزیونی – حتی یک سریال متوسط یا حتی ضعیف ترین آن ها- کار دشواری است اما سخت تر از همه ساخت سریالی است که یک اثر راضی کننده و بی نقص در زمینه داستان پردازی و فیلمسازی است، سریالی که هر فصل بهتر از قبل باشد.
سریال های که فصل به فصل بهتر می شوند بسیار بسیار نادر هستند، به ویژه در فرهنگ استریمینگ امروزی که سریال های جدید تا پیش از اینکه فضایی برای نفس کشیدن پیدا کنند کنسل خواهند شد. اما سریال های خوبی که سال به سال بهتر می شوند نیز وجود دارند و بسیاری از آن ها اغلب اوقات در فهرست بهترین سریال های تاریخ تلویزیون قرار دارند.
از کلاسیک های محبوب شبکه HBO تا کمدی های انیمیشن دیوانه گونه و درام های فلسفی، سریال هایی که در این مطلب به آن ها اشاره خواهد شد، همگی راهی پیدا کرده اند که هر سال بهتر از سال قبل باشند و تم هایشان را با اعتماد به نفس بیشتر پیش برده، شخصیت هایشان را با عمق بیشتری ترسیم کرده و مرزهای چیزهایی که داستان هایشان می توانسته ارائه دهد را تغییر داده اند. این شما و این ۱۰ سریال بی نقص تاریخ تلویزیون که هر فصل بهتر و بهتر می شوند.
۱۰- Succession
تازه ترین سریال موفق شبکه HBO با نام Succession داستان خانواده لوگان را روایت می کند، خانواده های ناکارآمد و تشنه قدرت که هر یک از فرزندان آن برای به کنترل درآوردن کمپانی رسانه ای بزرگ خانواده بعد از وخیم شدن شرایط جسمانی پدر خانواده، دست به هر کاری می زنند. در هنگام نوشتن این مطلب سه فصل از سریال منتشر شده است، درام هیجان انگیزی که حاوی برخی از بهترین بازی های دوران حرفه ای بازیگرانی مانند جرمی استرانگ، سارا اسنوک، کیران کالکین و برایان کاکس است و هر اپیزود (جدای از هر فصل) جذاب تر و هیجان انگیزتر و غافلگیر کننده تر از اپیزود قبلی است. سریال Succession که به شدت بر توسعه دقیق شخصیت ها، دیالوگ های هوشمندانه و غیرقابل پیش بینی بودن تکیه دارد، از همان روز اول انتشار بدون نقص بوده است و هر فصل پس از دیگری نشان داده که چیزی در آستین برای جذب کرده و غافلگیر کردن مخاطبان دارد.
۹- Barry
سریال Barry که توسیل الک برگ و بیل هیدر خلق شده با سروصدای بسیار اندکی منتشر شد اما به یکی از محبوب ترین کمدی های اخیر تلویزیون است که هنوز پخش می شود. همانند سریال Succession، تاکنون از این سریال نیز سه فصل منتشر شده و هنوز مانعی بر سر راه موفقیت آن دیده نمی شود. این سریال کمدی که دائماً تاریک تر می شود، هیدر را در نقش یک آدمکش افسرده و خسته از حرفه خود دارد که امیدوار است گذشته اش را فراموش کرده و بازیگر شود و نتیجه یک کمدی بسیار بامزه و به شدت خشن است اما از زمان انتشار، هر فصل این سریال ترسناک تر، هوشمندانه تر و تکان دهنده تر از قبل بوده است. با ترکیب داستانی خنده دار با مجموعه ای از بازیگران بااستعداد، سریال Barry به عنونا یک کمدی بامزه و باکیفیت کار خود را شروع کرد اما از آن زمان به بعد به یک درام کمدی مطمئن با هوشمندی و ساختاری بی نقص تبدیل شده که همیشه به سراغ بهترین گزینه ممکن می رود.
۸- Mad Men
اولین فصل سریال Mad Men تصویری بی نقص از یک مرد به نام دان دریپر خلق می کند، مردی که زندگی اش بر اساس یک دروغ ساخته شده و به سرعت همه چیز فاش می شود. این سریال یک مطالعه شخصیت پیچیده است که آرام آرام مخاطب را در خود غرق می کند، استانداردی که برای هر سریال دیگری می توانست کیفیتی بسیار بالا و دست نیافتنی باشد. اما برای سریال Mad Men، این تنها آغاز سریال بود و هر فصل بهتر از قبل می شد. با شخصیت هایی که بیش از پیش با هم درگیر می شدند، بازیگرانی که احساس امنیت بیشتری می کردند و تم هایی (مانند سرمایه داری، نقش جنیست ها، هویت و روابط جنسی) که پیچیده تر و حیاتی تر می شدند، هر فصل چیزهای بیشتری برای ارائه نسبت به فصل قبل داشت. سریال Mad Men که با روایت پردازی مطمئن و صبورانه، استعاره های هوشمندانه و پیچش های داستانی قوی تقویت شده بود، شاید پرجزییات ترین و غنی ترین درام عصر طلایی تلویزیون باشد که جوایز تلویزیونی بسیاری را در این مسیر بدست آورد.
۷- Archer
سریال Archer که اخیراً برای فصل مورد انتظار سیزدهم نیز تمدید شده است، شاید یکی از معدودترین سریال هایی باشد که به طور مداوم کیفیت خود را از زمان انتشار فصل اول حفظ کرده است. داستان ساده سریال با هر ماجراجویی که استرلینگ آرچر و تیمش در پیش می گیرند، آن را به ارتفاعات کیفیتی جدید و خلاقانه ای می برد. ترکیب بی نقص سریال Archer از شوخی های بی احساس و کلیشه های ژانر کمدی، باعث شده تماشای سریالی در مورد ماجراجویی های یک تیم ناکارآمد جاسوسی و کارهای به شدت تاریک آن ها لذت بخش باشد. دنیای این سریال چنان غنی و پر از پتانسیل است که می توانید تصور کنید برای سال های متمادی ساخت آن ادامه داشته باشد. چه به تمسخر گرفتن فیلم های جیمز باند باشد، چه شوخی کردن با بحران های سیاسی جهانی، مسیرهای انحرافی سورئال به ذهن ناخودآگاه شخصیت آرچر یا خلق فصلی کامل در مورد فیلم های Sunset Boulevard و Alien، سریال Archer هر بار که نویسندگانش قلم به دست می گیرند بهتر و بهتر می شود.
۶- Rick & Morty
با نگاه به دستاوردهای سریال Rick & Morty تنها در ۵ فصل، سخت است به سریالی رسید که این همه شیرین کاری کرده و با خودش شوخی می کند. ماجراجویی های بدفرجام سوررئال یک نابغه مست و نوه از همه جا بی خبرش به همین زودی به نمادی از سریال های کمدی انیمیشنی موفق و باکیفیت تبدیل شده است. داستان سریال در دنیای می گذرد که ریک سانچز باهوش ترین انسان زنده در آن است و اکنون او و خانواده ناکارآمدش با یک هیولای بین بُعدی، توطئه های مرگبار دولتی، جهان های موازی، مشکلات مدرسه ای و البته یکدیگر درگیر می شوند. سریال Rick and Morty سریالی به شدت خنده دار و به شکل باورنکردنی هوشمندانه است که بین کمدی سیاه و اکشن بیرحمانه خود توازن برقرار کرده و آنچنان پرطرفدار و محبوب شده که به تازگی ساخت ۷۰ اپیزود دیگر از آن تایید شده است و این بدان معناست که تازه آغاز راه این سریال انیمیشنی بامزه است.
۵- Peaky Blinders
سریال Peaky Blinders که توسط استیون نایت خلق شده، در ابتدا به نظر می رسد نسخه بریتانیایی سریال Boardwalk Empire باشد، یک درام جنایی پیچیده و پرتنش که در برهه ای غنی از تاریخ ملی و پرتنش بریتانیا روایت می شود. اما از بخت خوش طرفداران، بعد از فصل اولی نه چندان باکیفیت، این سریال در مسیر تکرار روایت سریال آمریکایی مذکور پیش نرفت. به یکباره ارزیابی های جذاب از جنبه های بسیار نادیده گرفته شده تاریخ گذشته بریتانیا، یک درام خانوادگی ویرانگر و یک تریلر جنایی خشن ظاهر شد که پنج فصل دیگر را با اعتماد به نفس به بررسی درگیری های سیاسی، جنایات سازمان یافته و نبرد بین طبقات اجتماعی یک صد سال پیش جامعه بریتانیا ادامه داد. هر فصل شخصیت های جذاب و رازهای بیشتری را وارد داستان می کرد و در طول مدت پخش کوتاه اما خوشایندش، سریال Peaky Blinders هرگز مسیر تم ها یا شخصیت پردازی هایش را گم نکرد. همه چیز به شکلی زیبا با هم جفت و جور شده و یک تصویر بسیار بی نقص و بی همتا در این سریال خلق شد.
۴- The Leftovers
سریال The Leftovers تنها سه فصل ادامه داشت اما در همین مدت کوتاه یکی از تکان دهنده ترین تصویرسازی های تلویزیونی از فاجعه و عزاداری را ارائه داد. در دنیایی که دو درصد از جمعیت ناپدید شده اند، شهری کوچک تصمیم دارد از این فاجعه بگذرد اما نتایج تکان دهنده آن فاجعه همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است. این سریال که در ابتدا به عنوان روایت رازآلود ناپدید شدن گروهی از انسان ها موسوم به «مهاجرت» آغاز می شود، خیلی زود مشخص می شود که به واکنش های مربوط به اتفاقات تغییر دهنده جهان می پرازد تا خود واقعه. به مدت سه فصل، سریال The Leftovers به بررسی اتفاقاتی می پردازد که ممکن است در هنگام وقوع فجایع بزرگ رخ دهد، اینکه چطور دین می تواند جایگاهش را یافته و چطور بی نظمی رشد خواهد کرد. سریال The Leftovers سریالی تاریک و رازآلود است که هیچگاه تماشایش آسان نبوده اما تماشای اینکه چطور شخصیت هایش بعد از رفتن عزیزانشان رشد کرده و خودشان را پیدا می کنند، باعث می شود هر اپیزود سریال جذاب تر و بهتر از دیگری باشد، تا زمانی که خداحافظی ناخوشایند و غیرمنتظره داستان رخ می دهد.
۳- Breaking Bad
سریال Breaking Bad با اعتصاب نویسندگان در سال ۲۰۰۷ سال سختی را در فصل اولش تجربه کرد اما پس از آن اتفاق ناخوشایند ابتدایی، یکی از هوشمندانه ترین و بی نقص ترین سریال های درام تاریخ تلویزیون شکل گرفت، سریالی که می توان آن را در کنار سریال های The Sopranos و The Wire قرار داد. سریالی دائماً پرتنش و در واقع مطالعه شخصیتی آرام آرام دو مرد کاملاً متفاوت که در دنیایی غریبه برای هر کدام گرفتار شده اند، Breaking Bad هر فصل شخصیت های شرور ترسناک تر، طنز دراماتیک گزنده تر، خشونت و تغییر سرنوشت تکان دهنده تر و جنایت و غیرقابل پیش بینی بودن بیشتری به مخاطب عرضه می کند. تماشای اینکه والت و جسی هر لحظه بیشتر و بیشتر در دنیای تاریک تجارت مواد مخدر نیومکزیکو غرق می شوند بسیار هیجان انگیز اما تاریک و تکان دهنده است و دنیایی را خلق می کند که از سکانسی به سکانس دیگر ترسناک تر می شود. در پایان، سریال Breaking Bad به جایگاهی رفیع از لحاظ کیفیت می رسد که کمتر سریالی قبل از آن رسیده بود.
۲- Better Call Saul
سریال بریکینگ بد سریالی تقریباً بی نقص بود اما با گذشت چند سال از انتشار اسپین آف آن به نام Better Call Saul مشخص شده که این اسپین آف از سریال اورجینال نیز بهتر است، سریالی که همان سبک روایت بدون عجله و صبورانه را با ترکیبی پیچیده تر و بی نقص اتر از جرم و جنایت و تغییرات تراژیک شخصیت ها در همی می آمیزد. سریال Better Call Saul که با بازی دائماً تکان دهنده و متناقض باب اودنکرک به چنین جایگاهی رسیده، کار خود را به عنوان یک کمدی تاریک از اشتباهات آغاز می کند، در مورد شخصیتی به نام سال که خود را در دنیای تاریک قانون و روابط خانوادگی نامناسب می بیند. اما با گذشت زمان، چیزهای بسیار بیشتری در سریال ارائه می شود: در شرایطی که سال بیش از پیش از مدار قانون و اخلاق دور می شود، هر فصل تاریک تر، درام داستان پیچیده تر و تکان دهنده تر و شخصیت ها غیرقابل پیش بینی تر می شوند. این سریال که اکنون در فصل ششم و پایانی خود قرار دارد، توانسته به عنوان سریالی شجاعانه تر و سینمایی تر که هر اپیزود بهتر از قبل است، سریال اورجینال Breaking Bad را تحت الشعاع قرار دهد.
۱- BoJack Horseman
در جریان فصل اولش، سریال BoJack Horseman به عنوان یک کمدی انیمیشنی آخر شبی دیگر با حال و هوای South Park و Family Guy ارائه شد. اما دیری نپایید که این سریال از فاز اولیه خارج شده و دریافت که بحث هایش در مورد افسردگی، اعتیاد، روابط شخصی و تروما آن را به یک روایت تراژدی بسیار موثرتر تبدیل کرده است. اگر چه BoJack Horseman هرگز سبک کمدی سوررئالش را از دست نداد اما هر سال تاریک تر و تاریک تر می شد.
بیشتر از آن اما این سریال بیش از پیش به قدرت خود اطمینان خاطر پیدا کرده و پیچیده تر و از لحاظ تناسب زمانی بهتر می شد. این سریال در مورد هر چیزی سخن می گفت، از فرهنگ سلبریتی تا سلامت ذهنی، از حق خرید و فروش سلاح تا مرگ، از هویت تا مرگ، و در هر فصل این کار را با کارآمدی و کیفیت بهتری انجام می داد. سریال BoJack Horseman به عنوان یکی از غنی ترین و متوازن ترین سریال های قرن بیست و یکم از لحاظ تم روایی، نبوغ اصلی خود را در همزمان واقعی و فانتزی بودن می بیند. تا زمانی که آخرین فصل این سریال انیمیشنی منتشر می شود، سخت است که BoJack Horseman را در زمره بهترین و باکیفیت ترین سریال های تاریخ تلویزیون قرار نداد.