باید بدانیم طنز الزاما آن چیزی نیست که شاید مخاطب همیشه از طنازان و فعالان عرصه طنز توقع دارد. طنز این نیست که شما حتما پای تلویزیون بنشینید و با دیدنش قهقهه بزنید، طنز آن چیزی نیست که حتما باید شما را بخنداند. بله؛ کارهای طنز باعث خنده و انبساط خاطر هم میشوند، ولی ما باید بدانیم بین طنز، لودگی و هجو یک خط باریک است که به سلیقه بینندهها و نوع نگاه آنها به مقوله طنز برمیگردد.
«طنز» را به میتوان بهنوعی جزو هنری معاصر دانست و از سوی دیگر هم سابقههای در بین آثار نویسندگان و شاعران را بررسی کرد؛ آنچه مسلم است اینکه طنز دارای ویژگیها و مرزبندیهایی است که کمتر به آن پرداختهشده و یا چندان موردتوجه نبوده است. این هنر اغلب بهصورت مکتوب عرضه میشود و حالت مصور به خود میگیرد، گاهی نیز اجزایش در دیگر گونههای نمایشی بهطور نمونه تئاتر، سینما یا تلویزیون ظاهر میشوند.
حسین رفیعی یکی از بازیگران و مجریان کشورمان است. او با بازی در نقش «فَ فَ» در برنامه تلویزیونی «نیمرخ» به شهرت رسید؛ فعالیت هنریاش را از سال ۱۳۷۲ با برنامه «۳۹» آغاز کرده است و داور سه دوره جشنواره بینالمللی ستارههای صحنه در بخش استندآپ کمدی و مجریان صحنه بوده است. از همین رو به سراغ این بازیگر و مجری رفتیم تا از او پیرامون وضعیت امروز آثار نمایشی طنز در ایران بپرسیم. مشروح این مصاحبه در ادامه از منظر شما میگذرد:
آقای رفیعی، برای شروع شاید لازم باشد تا نظر شما درباره چیستی اثر طنز را بدانیم. لطفاً دراینباره کمی برای ما توضیح دهید.
رفیعی: بههرحال در همه جای دنیا به کاریکاتور کردن یا بهنوعی با مزه کردن یک اتفاق و یک جریان طبیعی طنز میگویند. شما در کارهای چاپلین هم که نگاه کنید متوجه میشوید چاپلین تلخیهای روزگار را به شکلی نشان میدهد که مردم بخندند. ما نیز در زمانهای قدیم در نمایشهای روحوضی و نمایشهایی که بر اساس یک سیاه و یک حاجی انجام میشد میدیدیم که آن سیاه اعتراضها و سختیهای زندگی خودش را به نوعی روی صحنه و در برخورد با حاجی اجرا میکرد که باعث طنز و خنده میشد.
الآن در هنرهای تجسمی نیز اینگونه است که بههرحال یک کارتونیست از زاویه طنز به واقعیتهای یک اتفاق نگاه میکند و با غلو کردن باعث لبخند میشود.
ما باید بدانیم طنز الزاما آن چیزی نیست که شاید مخاطب همیشه از طنازان و فعالان عرصه طنز توقع دارد. طنز این نیست که شما حتما پای تلویزیون بنشینید و با دیدنش قهقهه بزنید، طنز آن چیزی نیست که حتما باید شما را بخنداند. بله؛ کارهای طنز باعث خنده و انبساط خاطر هم میشوند، ولی ما باید بدانیم بین طنز، لودگی و هجو یک خط باریک است که به سلیقه بینندهها و نوع نگاه آنها به مقوله طنز برمیگردد.
در بعضی مواقع شاید بعضی چیزهایی که از زعم و دیدگاه بعضی از دوستان طنز نیست و لودگی است، واقعا از نظر برخی دیگر از افراد خیلی طنز است و بالعکس!
از نظر شما اساسا حوزه طنز و طنازان در شرایط فعلی با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
رفیعی: کار طنز، کار بسیار دشواری است. اینکه شما بتوانید فارغ از اینکه دیگران را مسخره کنید به نقاط ضعفشان حمله کنید یا ادای کسی را دربیاورید، آنها را بخندانید بسیار سخت و دشوار است.
من در طول ۳۰ سال کار در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران عموماً کار طنز کردم و بیشتر با برنامههایی همکاری داشتهام که آیتمهای طنز داشتند. در طی این همکاریها من، دوستان و همکارانم روزهای سختی را تجربه کردیم که در آن روزها به گره کور رسیده بودیم که چگونه اتفاق طنزی را رقم بزنیم که مخاطبان از ما راضی باشند.
در این روز و روزگار خصوصاً در کشور ما آستانه تحمل خیلی از افراد پایین آمده است. شما در خانواده خودتان هم بهندرت میتوانید با کسی شوخی کنید. قدیمها همنسلهای ما دهه چهلیها در مدرسه، زمینبازی یا حتی محل کار با دوستانمان شوخی میکردیم، همه با هم میخندیدیم و تمام میشد. ولی امروز شما به هر کسی حرفی بزنید باید جوابگو باشید.
اینکه آستانه تحمل مردم پایین آمده است، بر فعالیت حوزه طنز اثرگذار بوده است؟
رفیعی: بله؛ شاید الآن جامعه در یک شرایط بحرانی معیشتی، اخلاقی و… است، این شرایط مردم را بهگونهای عصبی کرده که دیگر کسی حوصله شوخی کردن ندارد. در این شرایط اگر کسی بخواهد کاری طنز انجام دهد که بخشی از آن شوخی کردن باشد، شاید خیلی از افراد کارش را نپسندند.
علیالقاعده برای جمعکردن بحثم از یکی از جملههای چاپلین وام میگیرم. این هنرمند شناخته شده جهان گفت همه عمرم سعی کردم که مردم بفهمند، ولی خندیدند.
بعضی وقتها بعضی از طنزها، طنز انتقادی هستند. شاعر میگوید رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز؛ که داد خود از مهتر و کهتر بستایی.
کارکرد طنز در گذشته چگونه تعریف میشده است؟ بالاخره بعضیها معتقدند که طنز پدیده امروزی است.
رفیعی: بعضی وقتها زبان طنز بهترین راه اعتراض و بیان دغدغهها است مثلاً در همه دربارها تلخک و دلقکی بود که فقط او میتوانست تند و صریح با پادشاه صحبت کند و خیلی از مواقع وزرا و مردم عادی حرفها و انتقاداتشان را از طریق آن تلخک به شاه میگفتند. شاه گاهی درد و ناراحتی مردم را به مسخره میگرفت و میخندید و گاه دیگر شاید درباره آنچه که شنیده بود فکر و تأمل میکرد و کاری برای مردم انجام میداد.
به نظر شما چرا برخی از طنازان به جایگاه مناسب خود نمیرسند؟
علیالقاعده کار طنز فوقالعاده کار سختی است و تمام کسانی هم که در این عرصه کار میکنند در کنار داشتن استعداد شخصی به عنوان یک طناز، طبق آنچه یک کارگردان میخواهد عمل میکنند. کما آنکه برخی از افراد ذات طنازی دارند، اما هیچوقت فرصت پیدا نکردهاند که استعدادشان را به ظهور و بروز برسانند. خدا رحمت کند آقای فتحعلی اویسی را که سالها نقشهای جدی با مایه طنز اجرا میکرد. ما در سالهای پایان زندگیاش او را بیشتر در کارهای طنز میدیدیم.