مجموع هزینههای ۲باشگاه استقلال و پرسپولیس، بیش از ۶۰۰میلیارد تومان است
فاششدن رقم هزینههای ۲باشگاه استقلال و پرسپولیس برای فصل جاری، مطابق انتظار موجی از واکنشهای منفی را علیه ۲باشگاه بهوجود آورده است. در اینکه نحوه هزینهها در این دو تیم چندان منطقی نیست و مدیرانی که در این سالها مسئولیت مدیریت را در تیمهای سرخابی پایتخت برعهده داشتهاند، نتوانستهاند مسیری درست و معقول برای این هزینهها تعریف کنند، تردیدی وجود ندارد اما قبل از هر چیز، باید به این سؤال بزرگ برسیم که اساسا چرا همیشه چنین شفافسازیهایی فقط برای ۲باشگاه پرطرفدار پایتخت صورت میگیرد؟ آیا واقعا پرسپولیس و استقلال پرهزینهترین تیمهای فوتبال ایران هستند؟
طبیعتا باشگاهی مثل سپاهان که یک نیمکت کهکشانی برای خودش ساخته و در یک پنجره نقلوانتقالات ۴بازیکن خارجی را بهصورت همزمان جذب کرده، هزینههای یکساله سرسامآوری دارد. باشگاههایی مثل گلگهر و فولاد نیز باشگاههایی با هزینههای نجومی هستند اما نوک پیکان افشاگری و انتقاد، همچنان سهم این دو باشگاه میشود. از یکسو این ادعا وجود دارد که باشگاههایی مثل سپاهان با فاصلهگرفتن از دولت به سمت خصوصیشدن رفتهاند اما از سوی دیگر این باشگاهها همواره از حسابرسی مصون هستند و کمتر به هزینههایشان پرداخته میشود. قراردادن استقلال و پرسپولیس در مرکز سیبل هزینههای نجومی، موجب میشود که هر تیمی قبل و بعد از رویارویی با آنها این ارقام را معیار قضاوت قرار بدهد و این دو باشگاه را کهکشانی بداند اما حقیقت آن است که فوتبال ایران، تیمهای کهکشانی و پرهزینه دیگری هم دارد که هیچ نوری به طرفشان تابانده نمیشود و هیچ تلاشی برای بررسی شرایط مالیشان صورت نمیگیرد.
مجموع هزینههای ۲باشگاه استقلال و پرسپولیس، بیش از ۶۰۰میلیارد تومان است. از این رقم ۴۲۰میلیارد برای استقلال هزینه شده و پرسپولیسیها نیز هزینهای معادل ۲۵۰میلیارد تومان انجام دادهاند. اینکه هزینه بستهشدن استقلال تا این حد بیشتر از رقیب همیشگی بوده، در نوع خودش سؤالبرانگیز بهنظر میرسد و این تصور را ایجاد میکند که همه حقایق در مورد قراردادهای پرسپولیس شفافسازی نشدهاند. در واقع هزینههایی که برای بازیکنان پرسپولیس درج شده حدودا نیمی از هزینهای است که در استقلال برای بازیکنان نوشته شده است. اگر همهچیز دقیق و کاملا بر مبنای راستیآزمایی باشد، این شلختگی ترکیب استقلال و تعدد خریدهای این تیم در این چند فصل است که احتمالا این رقیب را تا این اندازه بالا برده است.
مدیرانی که در این چند سال دائما در حال رفتوآمد در باشگاه استقلال بودهاند، گاهی قراردادهایی با ارقام باورنکردنی را در مقابل بازیکنها گذاشتهاند؛ قراردادهایی که حتی از خواسته اولیه این بازیکنان هم بیشتر بوده است. نتیجه این وضعیت، شکستن همه سقفهای قبلی در پرداخت به بازیکنان است. هزینه سالانه استقلال نسبت به فصل گذشته «دوبرابر» شده و این میزان افزایش اصلا منطقی بهنظر نمیرسد. ظاهرا ورود سرخابیها به بورس، تورم عجیبی در هزینههای آنها بهوجود آورده است.
شاید این هزینه به نسبت گذشته و یا در قیاس با هزینههای معمول در ایران، به طرز وحشتناکی زیاد بهنظر برسد اما در مقیاس جهانی و حتی آسیایی، این پول آنقدر هم سرسامآور نیست. مجموع هزینههای استقلال و پرسپولیس برای این فصل رقمی حدود ۲۰میلیون دلار است که با دستمزد سالانه یک یا ۲ستاره در لیگ عربستان برابری میکند. در نتیجه نمیتوان باشگاهها را برای انجام چنین هزینهای سرزنش کرد. طبیعتا اگر باشگاه این رقمها را نپردازد، بازیکنان نیز ترجیح میدهند به لیگهای خارجی بروند. شکل اعلام هزینهها اما چندان درست و منطقی نیست. اگر قرار به شفافسازی و روشنکردن افکار عمومی بود، باید همه قراردادها بهصورت جداگانه اعلام میشدند تا مشخص شود باشگاه برای هر بازیکن چقدر هزینه کرده است. در این صورت هم اعتماد به نتایج نهایی کار بیشتر میشد و هم فرصت یک تحلیل و بررسی منطقیتر در مورد هزینههای سالانه ۲تیم شکل میگرفت.
هزینههای اعلام شده ۲باشگاه پرسپولیس و استقلال برای فصل جاری، تمام خرجهای آنها برای این فصل نیست. باشگاهها طبیعتا هزینههای جاری زیادی هم دارند و معمولا در قرارداد بازیکنان و مربیان نیز بندهای تشویقی زیادی گنجاندهاند. پس هزینههای واقعی حتی بیشتر از این هم خواهد شد. در اینکه نحوه امضای قرارداد در این دو تیم اصلا حرفهای نیست، شکی وجود ندارد اما بهجای تاختن به این هزینهها، باید به این مسئله پرداخته شود که چرا این دو باشگاه نمیتوانند به اندازه هزینههای دلخواهشان درآمد کسب کنند؟
چرا چنین برندهای ارزشمندی حتی قدرت لازم برای دریافت حق پخش قانونیشان را هم ندارند؟ دستهای بسته در درآمدزایی از یک سمت و فشار هوادارها برای ستاره خریدن از سوی دیگر، باشگاهها را به وضعیت امروزشان دچار کرده است. قوانین خلقالساعهای مثل سقف قرارداد نیز هرگز نمیتوانند پاسخگوی فوتبال ایران باشند. مهمتر از پذیرفتن این تعهدها اما عملکردن به آنها خواهد بود. این هزینههای نجومی اگر با داشتههای باشگاهها همخوانی نداشته باشد، زلزلهای از شکایت، محرومیت و پنجرههای بسته را با خودش بههمراه خواهد آورد.