مهدی تاج معمای عجیبی شده است. مردی که رفتنش از فوتبال ایران سروصدای زیادی به راه انداخت، بازگشتش هم بحثبرانگیز شده و به نظر میرسد ابهامات درباره او تا روز هشتم شهریور که قرار است انتخابات فدراسیون فوتبال ایران برگزار شود، ادامهدار باشد.
او به واسطه دوستیاش با علی کفاشیان به عنوان ریاست فدراسیون فوتبال ایران رسید. آن روزها شایعترین عبارت برای رئیسشدن تاج این بود که میگفتند تاج و کفاشیان مدل ایرانی «پوتین – مدودف» هستند. خودشان تکذیب میکردند ولی همکاری دیرینهشان در فدراسیون و البته بدهبستانهای کاری که با یکدیگر داشتند به این نظریه جان میبخشید. تاج که رئیس شد البته خیلی به وعدههای پیشین عمل نکرد؛ تحت فشار و توصیه یا آگاهانه، هرچه که بود مقدمات کمرنگترشدن نقش علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال را رقم زد. نهایتا هم چنین شد که او بههمراه چند دوست اصفهانی دیگر، قدرت را در فدراسیون فوتبال ایران به دست گرفتند.
با وجود بهقدرترسیدن تاج در فوتبال ایران، او نشان داد رئیس چندان مستقلی نیست؛ یا اینکه دستکم اهل چالش نیست. هرجا صحبت از اختلافنظر میشد، خیلی سریع خودش را تابع قانون میدانست، از مجلسیون و البته وزارت ورزش طلب یاری میکرد و میگفت همه در یک کشتی نشستهایم. شاید میل به همکاری زیادش از یک سو و حرفشنوی بیش از اندازه از سوی دیگر، باعث شد قدرت تاج در فوتبال ایران یکشبه، احتمالا شبیه به دوران شکلگیریاش، زمین بخورد. بدون درنظرگرفتن سایر اتفاقاتی که در دوران ریاست او رخ داده، اشاره به همین داستان مارک ویلموتس میتواند به خوبی بیانگر «بلهقربانگو»بودن تاج باشد. فدراسیون فوتبال ایران به توصیه بالاتریها، بدون اینکه اختیار عملی داشته باشد نقشه قطع همکاری با کارلوس کیروش را اجرا و سپس سناریوی جنجالی انتخاب جانشینش را هم به همین شیوه «توصیهای» پیاده کرد.
فدراسیون از وزارت ورزش وقت اسامیای را به عنوان سرمربی جدید و احتمالی دریافت کرد و باب مذاکره با مربیان پیشنهادی (لوپتگی، اروه رنار و مارک ویلموتس) را بنا نهاد. تاج آن اوایل واهمه داشت که بگوید با توجه به نامهای که از وزارت ورزش دریافت کرده به سراغ مذاکره با مربیان مذکور، از جمله گزینه نهایی یعنی مارک ویلموتس رفته است. با این حال زمانی که فاجعه ویلموتس رقم خورد و داستان شکایت و غرامت مطرح شد، رئیس سابق فدراسیون فوتبال شروع به ارائه اولیه کدها کرد. او از این گفت که نامهای از وزارت ورزش دریافت کرده و ماجرای ورود ویلموتس به فوتبال ایران از همان نامه شروع شده است. وزارت ورزش وقت بیانیهای صادر کرد و نوشت که همهچیز در حد توصیه بوده و دستوری در کار نبوده است. با این حال، از آنجا که تاج توصیهپذیربودن را دوست داشت و آن را یکی از اصول حفظ صندلی و تداوم ریاست میدانست به آن عمل کرد.
شکایت ویلموتس که توسط فیفا و برخلاف ادعا و انتظار وزارت و تاج، تأیید شد، این بار رئیس فدراسیون فرار را به قرار ترجیح داد. مشخصا همانطورکه در بالا عنوان شد او چندان اهل چالش نبود. قلبدرد را بهانه کرد و با واگذاری صندلی ریاست، استعفایش را از فدراسیون فوتبال ایران نوشت و قدرت را واگذار کرد.
آنچه در این سطور نوشته شد، شرح حال مختصری از شیوه مدیریت مهدی تاج در فدراسیون فوتبال ایران بود که «حرفشنوی»اش به سایر امور چربش خاصی داشت. با این حال، موردی که او را تبدیل به یک معمای پیچیده کرده، بازگشتش به فوتبال و ثبتنامش برای انتخابات ریاست فدراسیون است که قرار است شهریورماه برگزار شود.
بعید است که در این فاصله زمانی، یعنی از زمانی که قلبش درد گرفته و ریاست را واگذار کرده، تا همین الان که فراموش کرده قلب رنجورش برای مدیریت فوتبال ایران مشکل داشت و برگشته، سبک و سیاق مدیریتیاش عوض شده باشد. یقینا او توصیهای یا شاید دستوری برای بازگشت به فوتبال ایران دریافت کرده و آنقدر پشتش گرم است که در دفاع از پرونده فاجعهآمیز مارک ویلموتس بلژیکی بگوید «حیا به خرج داده و سکوت کرده» است. عجیبتر آنکه مهدی تاج، کسی که خودش را تابع قانون میدانست و ارادت ویژهای به نمایندگان مجلس داشت، حالا با تصور مخالفت تعدادی از همین نمایندگان، بازیکنان تیم ملی را علیه مخالفان مجلسیاش میشوراند و تأکید دارد که منعی برای ادامه مسیر نخواهد داشت. نمایندگانی که شاید تا هفتههای قبل فکر میکردند میتوانند مانع حضور دوباره او در فوتبال شوند حالا پی بردهاند حمایت پشت پرده از تاج، قویتر از حد تصور اولیه است. با این حال، آنها هم مثل مهدی تاج، دلسرد نشده و در تلاش هستند هر طور شده تا روز برگزاری انتخابات، مجوز صادرشده برای صلاحیت مهدی تاج را باطل کنند.
این داستانی است که در داخل رقم خورده و فعلا تاج با توجه به حمایتی که میشود دست بالا را دارد. در خارج از ایران اما شرایط متفاوت است و از لحاظ قانونی مهدی تاج اجازه شرکت در انتخابات را نخواهد داشت. بند صریحی در قوانین فیفا گنجانده شده با این محتوا که افرادی که پرونده باز قضائی دارند اجازه شرکت در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال را نخواهند داشت. مهدی تاج هم در ایران و برای همان مسئله قرارداد مارک ویلموتس پرونده دارد. این موضوعی است که رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس هم آن را تأیید کرده و چند نماینده دیگر هم خواستار تسریع در رسیدگی به پرونده شکایت نهادهای بازرسی از مهدی تاج هستند. او به همراه هفت نفر از اعضای هیئترئیسهاش در فدراسیون وقت، متهم به اهمال و واردآوردن خسارت به اموال فوتبال ایران هستند. از طرفی شاکیان در پی بررسی این موضوع هستند که آیا در پرونده تاج، فساد احتمالی رخ داده یا خیر. اینجا دیگر مسئله فقط ایران نیست، بلکه پای قوانین بین فیفا، نهادی که سازوکار مستقل خودش را دارد هم در میان است. عجیب آنکه حتی همین قانون روشن هم مانع از این نشده که مهدی تاج رد صلاحیت شود. به عبارتی چنان به نظر میرسد که حامی مهدی تاج نهتنها دل او را از فضای رخداده در داخل ایران گرم نگه داشته بلکه شرایط را بهگونهای برایش تفسیر کرده که قانون فیفا را هم «کشک» بداند