نگاهی میاندازیم به ۹ فیلم کلاسیک سینمایی که احتمالا هرگز بازسازی نخواهند شد.
گاهی به نظر میرسد روند بازسازی فیلمهای سینمایی قدیمی توقفناپذیر شده و قرار است همواره بسیاری از خاطرات خوب سینمایی ما به واسطهی این بازسازیها نابود شوند. اگرچه بعضی از فیلمهای بازسازی شده به خوبی نسخههای قدیمی خود از کار درآمدهاند و حتی بعضی از نسخه های اصلی بهتر بودهاند، بااینحال در اکثر مواقع به خوبی نسخههای اولیه نیستند.
با وجود این که اکثر منتقدان با فیلمهای بازسازی شده موافق نیستند، اما آنها همچنان به حیات خود ادامه میدهند، چرا که میتوانند پولسازی کنند. وقتی صحبت از بازسازی فیلمها میشود، معمولا فیلمهای کلاسیک در خطر هستند. تعداد خیلی کمی از فیلمهای قدیمی وجود دارند که به نظر میرسد به واسطهی کیفیت دستنیافتنی خود، هرگز بازسازی نخواهند شد.
در ادامه نگاهی میاندازیم به ۹ فیلم کلاسیک سینمایی که احتمالا هرگز بازسازی نخواهند شد.
۹. آروارهها (Jaws)
- محصول: ۱۹۷۵
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: روی شایدر، رابرت شاو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
کلاسیکتر بودن از «آروارهها» دشوار است. در زمینهی بلاکباستربودن، ایجاد هیجان و سرگرمی، «آروارهها» و «جنگ ستارگان» (Star Wars) هستند که قواعد بازی را تغییر دادهاند و احتمال بازسازی شدن هرکدام از آنها نزدیک به صفر است و بااینحال به عقیدهی بسیاری، «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» (Star Wars: The Force Awakens) تقریبا بازسازی نسخهی اصلی «جنگ ستارگان» است.
احتمال بازسازی «آروارهها» از «جنگ ستارگان» هم کمتر است. البته که داستان فیلم به اندازهای ساده و بینقص است که فیلمسازان میتوانند از آن الهام بگیرند و فیلمهای کوسهای خود را بسازند، اما چه کسی توانایی ساختن فیلمی به این بینقصی دربارهی یک کوسه که همه را به وحشت انداخته است و سه نفر که تمام توان خود را به کار میگیرند تا آن را از پا دربیاورند، دارد؟ هرچقدر تلاش کنند نمیتوانند چیزی به جز سایهای توخالی از «آروارهها» را خلق نمایند.
۸. بازگشت به آینده (Back to the Future)
- محصول: ۱۹۸۵
- کارگردان: رابرت زمکیس
- بازیگران: مایکل جی. فاکس، کریستوفر لوید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
«بازگشت به آینده»، نخستین فیلم دربارهی سفر در زمان نیست، اما احتمالا مشهورترین و محبوبترین فیلم در این زمینه است. فیلم، داستان نوجوانی را روایت میکند که در زمان سفر میکند و به ملاقات والدین خود میرود. او باید مطمئن شود که آنها یکدیگر را ملاقات کنند و عاشق یکدیگر شوند تا به واسطهی ازدواج آنها، خودش در آینده متولد گردد. پس از آن هم باید راهی پیدا کند تا به آینده بازگردد.
احتمال این که در آینده فیلمی که هم بازسازی و هم دنبالهی «بازگشت به آینده» است ساخته شود، کم نیست؛ مانند ادامههایی که برای «شکارچیان روح» (Ghostbusters) و «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) ساخته شدند. نسخهی اولیهی «بازگشت به آینده» اما بیش از آن کلاسیک است که بخواهند بازسازیاش کنند و فیلمسازان بهتر است ایدههایی از خودشان دربارهی سفر در زمان خلق نمایند.
۷. تانگوی شیطان (Sátántangó)
- محصول: ۱۹۹۴
- کارگردان: بلا تار
- بازیگران: میهای ویگ، پوتی هروت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
فیلمی به طول هفت ساعت و نیم دربارهی ساکنان شهری کوچک در مجارستان که تلاش میکنند زنده بمانند و معنایی برای زندگی پیدا کنند؛ «تانگوی شیطان» فیلمی سیاه و ناامید است. بلا تار میخواهد بینندگان ناامیدی و کسالتی که شخصیتهای فیلم احساس میکنند را تجربه نمایند و در این زمینه موفق میشود.
«تانگوی شیطان» در زمان ساخت خودش هم فیلمی خستهکننده و طولانی به نظر میرسید و حالا با توجه به افزایش سرعت فراوان دنیای اطراف ما، به نظر نمیرسد کسی بتواند هفت ساعت و نیم پای یک فیلم بنشیند. این فیلم تاثیر تلخ و شدیدی بر مخاطبان خود میگذارد و آنها را برای مدتها وارد وادی افسردگی مینماید. اگر کسی بخواهد «تانگوی شیطان» را بازسازی کند، چه باید بکند؟ فیلمی بسازد که به جای هفت ساعت و نیم، هشت ساعت و نیم ادامه پیدا میکند؟
۶. رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption)
- محصول: ۱۹۹۴
- کارگردان: فرانک دارابونت
- بازیگران: تیم رابینز، مورگان فریمن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
«رستگاری در شاوشنک» احتمالا بهترین و محبوبترین اقتباس از آثار استیون کینگ است و یکی از بهترین فیلمهایی است که در یکی از بهترین سالهای تاریخ سینما به اکران در آمد. فیلم، داستان رفاقتی به طول یک عمر بین دو زندانی را روایت میکند و اینکه آنها چگونه موفق میشوند در محیطی بیرحم و بیعاطفه، امید را پیدا کنند.
از آنجایی که «رستگاری در شاوشنک» اقتباسی خارقالعاده از رمان کینگ انجام داده است، چرایی وجود فیلمی که هدفش بازسازی این فیلم باشد، غیرمنطقی است. «رستگاری در شاوشنک» جایگاه نخست را در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آیامدببی (IMDb) در اختیار دارد و نیازی نیست فیلمی بخواهد از آن بهتر باشد.
۵. همشهری کین (Citizen Kane)
- محصول: ۱۹۴۱
- کارگردان: اورسن ولز
- بازیگران: اورسن ولز، جوزف کاتن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
داستان قدرت گرفتن و سقوط یک فرد به نام چارلز فاستر کین و سخنان مرموزی که او در بستر مرگ به زبان میراند، شاهکاری است که ولز خلق کرد و نام آن را «همشهری کین» گذاشت. این فیلم یکی از قویترین و مهمترین فیلمهای تاریخ سینما است و به سادگی باید گفت، حتی حالا که هشت دهه از اکران آن میگذرد، به اندازهای قدرتمند است که کسی نخواهد توانست آن را بازسازی کند.
نزدیکترین چیز به بازسازی که در رابطه با این فیلم نصیب ما خواهد شد، «منک» (Mank) دیوید فینچر است؛ فیلمی که تمرکزش بر زندگی نویسندهی این فیلم، هرمان جی. منکوویتز است و با سبک بصری و طراحی صحنه و لباس خاص خود، سعی دارد حال و هوای همشهری کین را زنده نماید.
۴. جان سخت (Die Hard)
- محصول: ۱۹۸۸
- کارگردان: جان مکتیرنان
- بازیگران: بروس ویلیس، آلن ریکمن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
«جان سخت» به اندازهای بینقص است که یک فیلم اکشن میتواند بینقص باشد. فیلم، تمام عناصر مهم را در خود جای داده است؛ یک قهرمان قدرنادیده، یک شخصیت منفی کاریزماتیک و وحشتآور، محیطی به یادماندنی، سرعت بالا و اکشن توجیهپذیر. این فیلم بروس ویلیس را به یک ستاره تبدیل کرد، ساخته شدن چندین دنباله برای خود را تضمین نمود و راه و رسم ساختن فیلمهای اکشن را برای همیشه تغییر داد.
به دنبال تاثیرگذاری بالای این فیلم، میتوان فیلمهای زیادی را نام برد که به نظر میآید با «جان سخت» قابل مقایسه هستند یا به مقدار زیادی از آن الهام گرفتهاند. هیچ فیلمی اما هرگز جرأت نکرده است این فیلم را لحظه به لحظه بازسازی کند؛ چرا که همین حالا هم این فیلم یکی از بهترینها است. «جان سخت» به اندازهای در تاریخ سینما تاثیرگذار بوده است که بازسازی آن بیاحترامی به نظر میرسد.
۳. پدرخوانده (The Godfather)
- محصول: ۱۹۷۲
- کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
- بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
«پدرخوانده» برای فیلمهای جنایی، همان کاری را کرد که «بازگشت به آینده» برای فیلمهای سفر در زمان انجام داد؛ هیچکدام در ژانر خود اولین نبودند، اما توانستند بهترین باشند و وقتی که صحبت از «پدرخوانده» است، «بهترین» واژهی مناسبی به نظر میرسد.
نخستین قسمت «پدرخوانده»، مخاطبان را با خانوادهی کورلئونه آشنا میکند و تمرکز آن بر روی خود پدرخوانده با بازی مارلون براندو است. حتی تصور این که بازیگر دیگری به جز براندو بتواند این نقش را ایفا کند مشکل است؛ اگرچه رابرت دنیرو، در قسمت دوم، نسخهای جوانتر از او را بازی کرد. بازی بازیگران دیگر، مانند آل پاچینو، جیمز کان، رابرت دووال و … هم در این فیلم کمنظیر است. «پدرخوانده» فیلمی است که همه در شاهکار بودنش متفقالقول هستند. چرا کسی باید زحمت بازسازی آن را به خودش بدهد؟
۲. بوچ کسیدی و ساندنس کید (Butch Cassidy and the Sundance Kid)
- محصول: ۱۹۶۹
- کارگردان: جرج روی هیل
- بازیگران: پل نیومن، رابرت ردفورد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
«بوچ کسیدی و ساندنس کید» که احتمالا یکی از سرگرمکنندهترین وسترنهای تاریخ سینما است، داستان دو شخصیت اصلی خود را روایت میکند که به واسطهی فرار از قانون، تا آمریکای جنوبی هم میروند و همیشه در تلاش هستند که از موقعیت بگریزند.
شیمی رابرت ردفورد و پل نیومن در این فیلم خارقالعاده است و تکرارشدن چنین همکاریای، تقریبا ناممکن به نظر میرسد. به عنوان فیلمی که بیش از نیم قرن از عمر آن میگذرد، «بوچ کسیدی و ساندنس کید» فیلمی کامل است که به نظر نمیرسد در هیچ زمینهای نیاز به ارتقا پیدا کردن داشته باشد.
۱. زینهای شعلهور (Blazing Saddles)
- محصول: ۱۹۷۴
- کارگردان: مل بروکس
- بازیگران: کلیون لیتل، جین وایلدر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
یک کمدی خندهدار و میخکوبکننده که در غرب وحشی رخ میدهد. «زینهای شعلهور» دربارهی کلانتری سیاهپوست است که مامور محافظت از شهری نژادپرست و به خصوص یکی از شهروندان دیوانهی آن، با بازی جین وایلدر، میشود.
«زینهای شعلهور» هرگز با تکیهی صرف بر شخصیتهای اصلی خود لطیفهسرایی نمیکند، درعوض از مردم شهر و نگرشهای نژادپرستانهی آنها بهره میبرد. اگرچه کمدی این فیلم ممکن است از نظر بعضی از مخاطبان امروزی نامناسب باشد، اما این فیلم با وجود اینکه نیم قرن پیش ساخته شده است، توانسته امروزه وارد فضای مجازی و دنیای استیکرها شود؛ همین میتواند دلیل کافی برای بینیازی این فیلم از بازسازی باشد.