حضور کارلوس کیروش در تیم ملی ایران گمانهزنی برای دستیار ایرانی را شدت بخشیده است. فدراسیون فوتبال ولی از همان ابتدای کار آب پاکی را روی دست سایر گزینهها ریخته و خواسته جواد نکونام بهعنوان دستیار ایرانی، کارلوس کیروش را در تیم ملی همراهی کند.
حضور کارلوس کیروش در تیم ملی ایران گمانهزنی برای دستیار ایرانی را شدت بخشیده است. فدراسیون فوتبال ولی از همان ابتدای کار آب پاکی را روی دست سایر گزینهها ریخته و خواسته جواد نکونام بهعنوان دستیار ایرانی، کارلوس کیروش را در تیم ملی همراهی کند. پرواضح است که همکاری با کیروش و یادگیری از او میتواند برای مربی جوان و آیندهداری مانند جواد نکونام مفید باشد. از طرفی، حضور در جام جهانی بهعنوان مربی هم میتواند به قدر کافی وسوسهکننده باشد؛ ولی آیا این دو مورد، دلیل محکمی است تا جواد نکونام، سرمربی تیم فولاد، کارش را در لیگ برتر ناتمام بگذارد و بهعنوان دستیار کارلوس کیروش راهی جام جهانی شود؟
پیداست که دو دلیل نخست، نتوانسته جواد را برای رهاکردن فولاد قانع کند؛ ولی مسئله اینجاست که فدراسیون فوتبال فراموش نکرده وعدهای جذابتر هم به نکونام دهد. مهدی تاج صراحتا گفته در جام جهانی کیروش هدایت تیم ملی ایران را برعهده بگیرد تا در جام ملتها، دستیار ایرانیاش، یعنی جواد نکونام سرمربی تیم ملی شود. رئیس فدراسیون این مدل را هم مدل آلمانی اسمگذاری کرده تا نکونام را به تیم ملی بکشاند. جواد تا زمان نگارش این مطلب پاسخی به این درخواست نداده؛ ولی رفتنش به تیم ملی در این برهه، دردی را دوا نمیکند. او بهعنوان کاپیتان، طعم حضور در جام جهانی را چشیده و در بالاترین سطح فوتبال ملی به میدان رفته است. از طرفی، بهعنوان بازیکن و دستیار، تجربه کارآموزی از کارلوس کیروش را هم به دست آورده است.
پس، دو دلیل نخست به قدر کافی نمیتواند برای جواد نکونام اهمیت داشته باشد. میماند موضوع حساس سوم که بسی وسوسهکننده است. مشخص نیست که مهدی تاج در بین صحبت از جواد نکونام او را تهدید ریزی هم کرده یا خیر (به این معنی که اگر نیایی سرمربی نمیشوی)؛ ولی اگر چنین نباشد یا حتی چنین هم باشد، باز دلیل قانعکنندهای نیست که جواد نکونام در این برهه بخواهد تیم فولاد را ترک کند. اگر کیروش در جام جهانی نتیجه بگیرد که طبق بندهای قراردادش، او همچنان سرمربی تیم ملی خواهد ماند و فرصت به جواد نکونام نمیرسد. اگر هم چنین نشود و فدراسیون بخواهد سراغ گزینه ایرانی برود، نکونام دوباره یکی از گزینههای جدی است. پس در این مقطع زمانی بهتر است دست از سر جواد نکونام برداشت و اجازه داد او به تجربهاندوزیاش در دنیای مربیگری در عرصه باشگاهی ادامه دهد.
او مربی مستعدی نشان داده و هر جایی که کار کرده، توانسته تأثیرش را نشان دهد. نکونام نتایج قابل قبولی در خونه به خونه کسب کرد و سپس راهی نساجی شد. او موفق شد تیم محبوب قائمشهری را برای اولین بار به لیگ برتر ایران بیاورد و اتفاق بزرگی را در دنیای حرفهایاش رقم بزند. نکونام در فولاد هم درخشیده و علاوه بر کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا و حضور در این لیگ به همراه فولاد، با این تیم اهوازی قهرمان جام حذفی شده و سوپرجام را هم کسب کرده است. تیم او در لیگ قهرمانان آسیا حاضر خواهد بود و این فصل هم یکی از مدعیان جدی برای کسب قهرمانی است.
پس نکونام نیازی به اثباتکردن چندبارهاش به مسئولان فدراسیون فوتبال ایران ندارد؛ بلکه چیزی که باید برایش اهمیت داشته باشد، پروپیمانکردن رزومه مربیگری است؛ کاری که فولاد در حال رقمزدنش است و میتواند با یکی، دو قهرمانی دیگر همچنان نامش را سر زبانها نگه دارد. دقیقا به همین خاطر است که باید دست از سر نکونام برداشت و اجازه داد او به پروژهای که در فولاد تعریف کرده، رسیدگی کند. ضمن اینکه بعد از جام جهانی و در صورت نتیجهنگرفتن احتمالی تیم ملی، فرصت برای مذاکره با نکونام و سپردن سکان تیم ملی به دستان او وجود دارد.