بازگشت کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی ایران بیشتر از همه برای بخشی از هواداران پرسپولیس حساسیتبرانگیز بود؛ آنان که کشمکشها و درگیریهای تند و تیز مربی پرتغالی با برانکو ایوانکوویچ را خوب به یاد دارند و اغلب از کارلوس آزرده خاطر هستند.
بهروز رسایلی در روزنامه همشهری نوشت: بازگشت کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی ایران بیشتر از همه برای بخشی از هواداران پرسپولیس حساسیتبرانگیز بود؛ آنان که کشمکشها و درگیریهای تند و تیز مربی پرتغالی با برانکو ایوانکوویچ را خوب به یاد دارند و اغلب از کارلوس آزرده خاطر هستند. در مورد گذشته کاری نمیتوان کرد. حتی پیرامون مکنونات قلبی کیروش هم اطلاع دقیقی در دست نیست؛ کسی چه میداند که او تغییر عقیده داده یا نه؟ اما یک چیز تقریبا روشن بهنظر میرسد؛ اینکه این بار احتمال تکرار مناقشات زیاد نیست. به دلایل مختلف.
یحیی، برانکو نیست
یحیی گلمحمدی البته در پرسپولیس موفقیتهای خوبی کسب کرده، اما حقیقت آن است که جایگاه او و قد و قوارهاش با برانکو بسیار متفاوت است. برانکو سالها پیش از کیروش هدایت تیم ملی را برعهده داشت و علاوه بر بردن ایران به جامجهانی به شیوهای سهل و آسان، تیم کشورمان را به نیمهنهایی جام ملتهای آسیا هم رسانده بود. در نتیجه، هم برای برانکو سخت بود که مطیع تام و تمام کیروش باشد و هم کارلوس او را به چشم یک رقیب و خطری بزرگ برای جایگاهش در تیم ملی میدید. کیروش هر لحظه هراسان بود که برانکو ایوانکوویچ با کارنامه بسیار موفق در پرسپولیس و نیز چند کشور دیگر بهعنوان سرمربی تیم ملی برگزیده شود. او حتی بارها همین مسئله را به صراحت اعلام کرد. یحیی اما چنین تهدیدی برای کیروش به شمار نمیآید و در نتیجه احتمالا شاهد نوعی همزیستی مسالمتآمیز بین طرفین خواهیم بود.
این کارلوس، آن کارلوس نیست
بخش دیگری از ماجرا هم به تفاوت شرایط کارلوس کیروش مربوط میشود. حتی سرسختترین هواداران مربی پرتغالی هم قبول دارند که این نوبت حضور او در تیم ملی، به نوعی «عاریهای» محسوب میشود و با دفعه قبلی متفاوت است. کیروش ۱۱سال پیش در قامت یک منجی وارد فوتبال ایران شد تا به این سیستم فشل نظم بدهد. موفقیتهای او بهطور مستمر به اعتبار و محبوبیتش اضافه کرد و زمانی که از ایران رفت، بسیار زیاد شنیده میشد که میگفتند: «از این به بعد باید حسرت صعود به جامجهانی را بخوریم.» با این حال سریعترین صعود تاریخ تیم ملی به مسابقات جامجهانی با دراگان اسکوچیچ رقم خورد تا کیروش که از رساندن ۲ تیم به این تورنمنت ناکام مانده بود، با بلیت مرد کروات راهی دوحه شود. در نتیجه کیروش اعتماد به نفس سابق را هم ندارد و بخشی از مهربانی این روزهای او میتواند به همین علت باشد.
زمان هم کم است
حتی اگر از همه اینها بگذریم، مربی پرتغالی به اندازه کافی زمان برای راه انداختن یک جنگ جدید ندارد. مسابقات تیم ملی، ۲ ماه دیگر آغاز خواهد شد و این فرصت بسیار کمتر از آن است که کار به پیدا شدن بهانه و اختلاف و اینطور چیزها بکشد. در نتیجه احتمالا همه طرفها یکدیگر را تحمل خواهند کرد. با این حال اگر نتایج لازم در جامجهانی بهدست بیاید و حضور کیروش روی نیمکت تا جام ملتهای آسیا تمدید شود، ممکن است فرصت لازم پدید بیاید و شرایط فرق کند!