فیلمهای سیاسی همواره یکی از مهمترین و جذابترین ژانرهای سینمایی برای جذب مخاطب است و سینماگران با ساخت فیلمهای سیاسی هیجانی و یا فیلمهای کمدی ایرانی و سیاسی، برخی از آثارشان را در میان بهترین فیلمهای سیاسی تاریخ سینما قرار دادهاند. در کشورمان اما اوضاع متفاوت است. در ایران سینماگران به دلیل محدودیتهای فوقالعاده و حساسیتهای بیش از حد نهادهای مختلف، همیشه با مشکلات زیادی در ساخت فیلم سیاسی مواجه هستند و همین سبب شده که تعدادی از بهترین فیلمهای سیاسی سینمای ایران سالها با توقیف روبهرو شوند و یا گاهی تعدادی از بهترین فیلمهای سیاسی ایرانی بلافاصله پس از اکران از پردهها پایین کشیده شوند. در ادامه همراه ما باشید تا تعدادی از مهمترین و سیاسیترین فیلمهای ایرانی سینما در دو سه دهه اخیر را با هم مرور کنیم و عملکرد این آثار را بررسی کنیم.
به رنگ ارغوان
متفاوتترین فیلم سیاسی ابراهیم حاتمیکیا که در یک مکان ناشناخته میگذشت، چیزی شبیه به روستا که نظیرش را در سینمای ایران کمتر دیدیم. فیلم در اتمسفری که ساخته بود، تا اندازه زیادی چشمگیر و تاثیرگذار نشان داد اما احتمالا برگ برنده کار شخصیتپردازیهای تر و تمیزش بود؛ از خودِ ارغوان که فرزند که یک چپ فراری بود تا آن مامور اطلاعاتیِ دقیق، باهوش و احساساتی که فرخنژاد ایفاگرش بود. فیلم البته حاشیههای فرامتنی هم زیاد داشت، در دولت خاتمی توقیف بود و در دولت احمدینژاد رفع توقیف شد، البته اصلاحیه هم خورد. در هر صورت به رنگ ارغوان هم مانند تمام آثار سیاسی نتوانست همه را راضی کند، برخی چپها پرداخت شخصیت شفق را یکسویه و غرضورزانه میدانند.
ماجرای نیمروز
این شاید آشناترین فیلم این فهرست باشد، از این جهت که در سالهای اخیر اکران شده، مخاطبان کم سن و سالتر هم با فیلم آشنا هستند. مهدویان در سبکی که برخی آن را مستندنما مینامند و با اتخاذ تمهیداتی که به نوعی فاصلهگذاریست موفق شد فیلمی بسازد که حداقل در بستر سینما فیلم قابل توجهیست؛ نکتهی مهم درباره ماجرای نیمروز تسلط کارگردان بر تمام امکانات داستانگوییست؛ چه فضاسازی و چه اصلا بازی گرفتن از بازیگرانی که هر کدام جنس متفاوتی را ارائه میدهند در ماجرای نیمروز در یک بسته منسجم ارائه شده، درباره قرائت فیلم از وقایع سیاسی اما صاحبنظران باید نظر بدهند.
خط قرمز
فیلم توقیف شده و البته در کمد نماندهی مسعود کیمیایی در سالهای پر حادثه ابتدای انقلاب که زندگی یک ساواکی و زنی را نشان میدهد که جزو خانوادههای معترض به سیستم است، فیلم البته خیلی دیالوگهای اصطلاحا مستقیم دارد، یعنی فیلمساز انگار نخواسته حرفهایش را آمیخته با ظرافت یک کار هنری بکند اما به هر حال «خط قرمز» نگاه جهانشمولتری دارد نسبت به تمام آثار این فهرست، یعنی عمیقتر و بطئیتر به مفهوم «سیاست» نگاه میکند و خب وقتی کیمیاییِ آن سالها که در اوج بود فیلم را کارگردانی کرده با یک فریماه فرجامیِ زیبا و کمنظیر و یک سعید رادِ درجه یک مواجهیم. خط قرمز البته از حیث تکنیک هم فیلم نمونهایست.
عصبانی نیستم
این فیلم زندگی یک دانشجو معترض به نام نوید با بازی نوید محمدزاده را روایت میکند، که در اعتراضات دستگیر شده و از دانشگاه اخراج شده است، دانشجویی ستارهدار که برای تهیه مخارج زندگیاش هم به مشکل برخورده است. نوید تنها امیدش در زندگی، ازدواج با دختری به نام ستاره است که او از هم کلاسیهای دانشگاهش هم است، اما پدر ستاره بنا به شرایط نوید و وضعیت بد مالی او به شدت با این رابطه مخالف است و… این فیلم البته با تمرکز روی فضای دانشگاهها قصد دارد شمایی از فضای سیاسی کشور را به نمایش گذارد و با موضوع و محوریت سبک زندگی، تفکر و عقیده، روابط دوستانه و عاشقانه دانشجویان ساخته شده
پارتی
از جمله عناصری که در بهترین فیلم های سیاسی ایرانی زیاد میبینیم، مسئله خبر و خبرنگاری است. «پارتی» داستان خبرنگاری مستقل و جسور است که به هیچ کدام از جناحهای سیاسی وابستگی ندارد و با وجود اینکه برادرش شهید شده، با صراحت به دنبال اخباری است که او را به ورطه بدی میکشاند. این اثر از فیلم های سیاسی ساخت ایران علاوه بر توجه به مسائل سیاسی فیلمی درام نیز هست.
نفوذی
داستان این اثر از بهترین فیلم های سیاسی ایرانی درباره فردی به نام فریدون کیافر ملقب به فری کافر است که جزو اسرای ایرانی در اردوگاه عراقیها بوده و وارد کشور میشود؛ اما به دلیل شهادت تعدادی از کسانی که او را مدتی میشناختهاند توسط وزارت اطلاعات بازداشت و مورد بازجوییهای امنیتی قرار میگیرد. در طول فیلم طبق شواهد موجود اینطور به نظر میآید که او در اولین روزهای اسارت بریده و با تغییر نام خود به فری کافر، با بعثیها همکاری و به رزمندگان ایرانی خیانت کرده است. اما با بررسیهای مامورین اطلاعات پرده از رازها برداشته میشود و مشخص میشود خیانتکار واقعی کسی دیگر است! نفوذی از خوش ساختترین فیلم های سیاسی ایران است از آن جهت که به صورت چراغ خاموش به بسیاری از افراد طعنه میزند.
گوزنها
مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، پس از سرقت مسلحانه از بانک، خود را به دوستش سید رسول میرساند. سید مردی معتاد است و همسرش فاطمه بازیگر تماشاخانه است. سید با کمک معنوی قدرت به خودش میآید… ابتدا در مقابل مزاحم فاطمه و سپس صاحب خانه میایستد و سپس هروئین فروشی که او را به اعتیاد کشانده از پا درمیآورد. پلیس رد قدرت را در خانه سید مییابد و هر دو به دست پلیس کشته میشوند. فیلمی که چیزی حدود ۵۰ سال از ساخت آن میگذرد اما هنوز هم در نظر منتقدان برجسته است.
سیانور
از بهترین فیلم های سیاسی تاریخ سینمای ایران باید از فیلم «سیانور» یاد کنیم. این فیلم ماجرای فعالیتهای منافقین را پیش از وقوع انقلاب اسلامی به تصویر میکشد. قصه اصلی ماجرای عشق و علاقه میان یک افسر جوان تازه فارغالتحصیل و دختری است که به گروههای منافقین پیوسته است و پس از وقوع اتفاقاتی هولناک، به معشوقه گذشته خود پناه میدهد. در کنار این داستان عاشقانه نافرجام، ماجرای درگیری دو طیف فکری در میان گروهکهای منافقین هم روایت میشود. فارغ از این خط سیر اصلی داستان، فیلم به واسطه برخی تصویرگریهای جدید از فعالیتهای گروهک منافقین و ملاحظهکاری آنها، حسابی به چشم آمد و مورد استقبال قرار گرفت.