مانی حقیقی، کارگردان ایرانی هم از جمله افرادی است که ادعاهای متعددی در گزارش نیویورکر درباره فرهادی مطرح کرده است، او به ریچل اویو گفته است: پس از فیلم «شهر زیبا» فرهادی را به خانهام دعوت کردم. پس از رفتن سایر مهمانان، فرهادی ایدهای را برای فیلمی جدید به اشتراک گذاشت، درباره مادری از طبقه متوسط که به داشتن رابطه نامشروع همسرش مشکوک است. حقیقی چند پیشنهاد ساختاری ارائه کرد. ما هشت ماه روی آن کار کردیم تا اینکه فیلمنامه تمام شد.
فیلم «چهارشنبهسوری» سال ۱۳۸۵ به نمایش درآمد و سه جایزه از جشنواره جهانی فیلم فجر در تهران دریافت کرد. فرهادی کارگردانی آن را بهعهده داشت و او و حقیقی نویسندگی آن فیلم را به عهده داشتند. پس از چهارشنبهسوری، فرهادی با ایده جدیدی سراغ حقیقی آمد: گروهی از دوستان طبقه متوسط به تعطیلات کنار دریا میروند و یکی از آنها که زنی مرموز است، ناپدید میشود. حقیقی به فرهادی پیشنهاد داد که فیلم را با هم بنویسند و حقیقی کارگردانی آن را بهعهده بگیرد. حقیقی گفت که آنها این ایده را طی دو ماه توسعه دادند و تقریبا هر روز برای صحبت و نوشتن جلسه داشتند.(البته فرهادی به یاد میآورد که فقط یک یا دو روز درباره این ایده بحث کردهاند.) در این روند، ناپدید شدن زن ــو تلاشهای دیوانهوار همراهانش برای یافتن آنــ به تصویری جذاب از فرهنگی تبدیل شد که در آن گفتن حقیقت همیشه گزینه مناسبی نیست. حقیقی گفت: «فکر میکنم اصغر متوجه شد که این فیلم خیلی خوبی است.» حقیقی در نهایت در فیلم «درباره الی» بازی کرد اما به عنوان نویسنده شناخته نشد.
سالها بعد فرهادی دوباره به مانی حقیقی گفت که فیلمی به نام «گذشته» نوشته است و فیلمنامه را خلاصه کرد. حقیقی غافلگیر شد: داستان دراماتیزهکردن اپیزودی از زندگی خودش بود. سالها قبل، او به انتاریو رفته بود تا طلاق خود را از زنی که در زمان تحصیل در خارج از کشور ملاقات کرده بود، نهایی کند، در بازگشت به ایران، او اتفاقی را که رخ داده بود با فرهادی در میان گذاشته بود: «من ماجرا را با جزئیات گفتم. نه به عنوان یک روایت، بلکه به عنوان این که «باورم نمیشود چه اتفاقی برایم افتاده است». حقیقی میگوید: «عجیب است که یک نفر به داستان زندگی شما گوش کند و برود و فیلمنامهای درباره آن بنویسد و نحوهای که به شما میگوید این است که «دوست داری در این فیلم بازی کنی؟» «این نوعی راه دوربرگردان برای برقراری ارتباط است اما برای من توهینآمیز نبود.
مثل این بود که اصغر مرد بسیار عجیبی است، بسیار بیدست و پا، بسیار تدافعی و از سبک خود محافظت میکند.» حقیقی شش ماه در کلاسهای زبان فرانسه شرکت کرد تا برای این نقش آماده شود اما فرهادی تصمیم گرفت شخص دیگری را انتخاب کند. وقتی «گذشته» منتشر شد و فرهادی با خبرنگاران مصاحبه کرد، گفت که از حکایت یکی از دوستانش الهام گرفته است اما از حقیقی نامی نبرد.
حقیقی درباره فرهادی میگوید: «من او را درک نمیکنم. او مرا گیج میکند. او مرا در مورد خیلی چیزها ناراحت میکند.» حقیقی اهمیتی نمیداد که نامش به داستان ضمیمه شده باشد اما برایش جالب بود که فرهادی آن را نمیگفت. این ماجرا حقیقی و فرهادی را از هم دور کرد.
سالها بعد فرهادی دوباره به مانی حقیقی گفت که فیلمی به نام «گذشته» نوشته است و فیلمنامه را خلاصه کرد. حقیقی غافلگیر شد: داستان دراماتیزهکردن اپیزودی از زندگی خودش بود. سالها قبل، او به انتاریو رفته بود تا طلاق خود را از زنی که در زمان تحصیل در خارج از کشور ملاقات کرده بود، نهایی کند، در بازگشت به ایران، او اتفاقی را که رخ داده بود با فرهادی در میان گذاشته بود: «من ماجرا را با جزئیات گفتم. نه به عنوان یک روایت، بلکه به عنوان این که «باورم نمیشود چه اتفاقی برایم افتاده است». حقیقی میگوید: «عجیب است که یک نفر به داستان زندگی شما گوش کند و برود و فیلمنامهای درباره آن بنویسد و نحوهای که به شما میگوید این است که «دوست داری در این فیلم بازی کنی؟» «این نوعی راه دوربرگردان برای برقراری ارتباط است اما برای من توهینآمیز نبود.
مثل این بود که اصغر مرد بسیار عجیبی است، بسیار بیدست و پا، بسیار تدافعی و از سبک خود محافظت میکند.» حقیقی شش ماه در کلاسهای زبان فرانسه شرکت کرد تا برای این نقش آماده شود اما فرهادی تصمیم گرفت شخص دیگری را انتخاب کند. وقتی «گذشته» منتشر شد و فرهادی با خبرنگاران مصاحبه کرد، گفت که از حکایت یکی از دوستانش الهام گرفته است اما از حقیقی نامی نبرد.
حقیقی درباره فرهادی میگوید: «من او را درک نمیکنم. او مرا گیج میکند. او مرا در مورد خیلی چیزها ناراحت میکند.» حقیقی اهمیتی نمیداد که نامش به داستان ضمیمه شده باشد اما برایش جالب بود که فرهادی آن را نمیگفت. این ماجرا حقیقی و فرهادی را از هم دور کرد.