تا پیش از این تصور میشد هرچه به جام جهانی نزدیک شویم حاشیهها کاهش مییابد و تمرکز روی موفقیت تیم ملی بیشتر میشود. در این راه رسانهها و برخی گروههای مرجع تلاش کردند تیم ملی را از تنشهای اجتماعی دو ماه اخیر دور نگه دارند و فضا را آرام کنند. با دمیدن در اخبار جام جهانی، با پوشش حاشیهها و رخدادهای گوناگون، استفاده از المانها و نمادها و خلاصه هر چیزی که ذهنها را فقط روی فوتبال متمرکز کند. اما گویا بخش اعظمی از این تلاشها ناکام مانده و شرایط اخیر جوری در تاروپود زندگی روزمره مردم و در نتیجه فوتبال تنیده شده که راه خلاصی از آن وجود ندارد. در این شرایط است که هر اتفاقی میتواند آبستن واکنشها و بروز حاشیه شود. حتی اگر آن اتفاق یک سنت همیشگی به نام دیدار بازیکنان تیم ملی قبل از سفر به جام جهانی با رییسجمهور باشد.
قابل پیشبینی بود که دیدار بازیکنان تیم ملی فوتبال با ابراهیم رییسی پیش از سفر به قطر میتواند حاشیههایی را به دنبال داشته باشد اما نه در این حد که سرمربی پرسپولیس با استفاده از اموجی عصبانی استوری بگذارد و به بازیکنان که تعدادی از آنها همین حالا شاگرد او هستند بگوید «بیمعرفت». گلمحمدی در استوری اینستاگرامش نوشت: «برای بازیکنان تیم ملی بهترین فرصت بود که صدای مردم داغدیده و مظلوم ایران رو به گوش مسوولان برسونن ولی… توی درس معرفت نمیشه بیشتر از صفر به شما داد.» خیلی از چهرههای ورزشی دیگر هم واکنش نشان دادند. نسبت به تصاویر نمادین منتشر شده از این دیدار. در شبکههای اجتماعی هم پرشده از تصاویر ملاقات ابراهیم رییسی و بازیکنان تیم ملی به اضافه تحلیلها و کنایهها و دلخوری که چرا چنین است و چنان.
دوشنبه هفته بعد اولین بازی ایران مقابل انگلیس برگزار میشود و هیچ چیز شبیه روزهای منتهی به این بازی تاریخی نیست. هرچقدر هم عدهای بگویند اینها جو فضای مجازی است نمیتوان واقعیت را نادیده گرفت. واقعیتی که علی دایی را بر آن میدارد که دعوت رسمی فدراسیون فوتبال قطر برای حضور در این کشور و تماشای مسابقات جام جهانی را با این استدلال که «می خواهم کنار شما در میهنم باشم و همدردی خود را با تمام خانوادههایی که عزیزان خود را در این روزها از دست دادهاند اعلام کنم.» رد کند. همین پست اینستاگرامی علی دایی در عرض کمتر از ۲۴ ساعت ۴۰۰ هزار کامنت گرفته و میلیونها بار دیده و لایک شده. علاوه بر دایی جواد نکونام هم دعوت قطر و همچنین شبکه تلویزیونی الکاس برای حضور به عنوان کارشناس را نپذیرفت. آیا کسی غیر از همین آدمها قرار بود از آمدن جام جهانی خوشحال باشند؟ آیا کسی غیر از دایی و گل محمدی و مخاطبان فوتبالی آنها قرار بود برای دمیده شدن در سوت آغاز جام جهانی لحظهشماری کنند؟ وقتی این آدمها چنین واکنشهایی نشان میدهند، میشود فهمید در بطن جامعه چه خبر است. در ادوار گذشته جام جهانی هر بار که تیم عازم مسابقات میشد بسیاری از بزرگان فوتبال ایران و به دنبال آنها مردم با انتشار پست و استوری برای بازیکنان آرزوی موفقیت میکردند اما امسال خبری نیست.
شاید از اول ایده بدی بود که بازیکنان به کاخ ریاستجمهوری بروند و شاید بهتر میبود مثل برخی دیگر از روسای جمهور، ابراهیم رییسی به دیدار بازیکنان در محل تمرین میرفت. شاید اگر آن فضای رسمی بر جلسه برقرار نبود اینقدر حاشیه ساخته نمیشد. اینها وظایف مدیر رسانهای تیم ملی، روابط عمومی فدراسیون و مشاوران روابط عمومی رییسجمهوری بود که با شناخت کافی از شرایط کار را پیش ببرند. البته در شرایط فعلی که فضا متشنج است نمیتوان از هیچ گونه قطعیتی حرف زد و شاید با هر تمهید دیگری هم این واکنشها رخ میداد.
به هر حال اوضاع خوب نیست و تنها میتوان همچنان امیدوار بود که در روزهای پیش رو جو اطراف تیم ملی تلطیف شود. میتوان امیدوار بود که یک اتفاق این فضا را بشکند.