رضا فیاضی که مدتی پیش مجموعه «خانه پرتقالیها» را از شبکه دو روی آنتن داشت، از ۲۱ آبان با مجموعه جدیدی به نام «جزر و مد» ساخته علی عبدالعلیزاده نیز به تلویزیون آمده است. این بازیگر که خود اهل اهواز است، در «جزر و مد» نقش شخصیتی به نام «لطیف» را بازی میکند که پدر یک خانواده است و پس از سالها زندگی در تهران، طی اتفاقاتی مجبور میشود به زادگاه خودش خوزستان بازگردد. رضا فیاضی به تازگی در سریال «عقرب عاشق» ساخته حسین سهیلیزاده بازی کرده است و دو سریال «اسپینجر» کاری از علیرضا کریمزاده و کمدی «دادزن» کاری از سیامک خواجهوند را ویژه نمایش خانگی آماده انتشار دارد. به بهانه پخش سریال «جزر و مد»، با این هنرمند پیش کسوت گفتوگو کردیم.
رضا فیاضی: آقای جبلی! با مردم رفاقت کنید
بازیگر پیش کسوت در گفتوگویی از دلایل ریزش مخاطبان تلویزیون و تجربه بازی در سریال جدید شبکه ۲ میگوید
چه شد که بازی در سریال «جزر و مد» را پذیرفتید؟
همان طور که میدانید، سریال تولید استان خوزستان است و خودم نیز اهوازی هستم. یک سری دوستان هنرمند هم در کار حضور داشتند که آنها را میشناختم. با آقای محسن توکلفرد به عنوان تهیهکننده و آقای عبدالعلیزاده سابقه همکاری داشتیم. نقش هم نقش زیبایی بود، خیلی وقت بود با لهجه جنوبی کار نکرده بودم و قصه نیز حس و حال خوبی داشت.
چه ویژگیهایی در قصه سریال پیدا کردید؟
قصه بر مبنای فرد روستایی است که از گردشگران آلمانی پذیرایی میکند و محل زندگی او به منطقه گردشگری تبدیل میشود. خانواده «لطیف» به دلیل شرایطی که در تهران برایشان به وجود میآید، به موطن خود برمیگردند، آنجا را میسازند و به قطب گردشگری تبدیل میکنند. این مسئله «کارآفرینی» یکی از ویژگیهای شاخص نقشی بود که من آن را ایفا کردم.
چرا شخصیت «لطیف» لهجه جنوبی ندارد و فقط گاهی کمی با لهجه صحبت میکند؟
علتش این است که آنها در تهران زندگی میکنند و فرزندان او در تهران بزرگ شدهاند. من خودم یک خوزستانی هستم که سالهاست در تهران زندگی میکنم. به عنوان یک خوزستانی که در تهران زندگی کردم این دو موقعیت را دارم، گاهی از دستم در میرود دیگر هم بدون لهجه صحبت میکنم، هم با لهجه جنوبی. به مرور وقتی در خوزستان جاگیر شدیم، به دلیل رابطهای که ایجاد میشد لهجه من هم بیشتر شد.
به تازگی در سریال «عقرب عاشق» بازی کردید، چه نقشی در این مجموعه ایفا کردید؟
نقش وکیل یک شخصیت با بازی آقای فروتن را ایفا میکنم. نقش خوبی بود و برایم تازه بود.
شخصیت منفی است یا مثبت؟
یک وکیل قالتاق است، امیدوارم که شیرین از کار درآمده باشد.
مدتی در کیش زندگی کردید، آنجا مشغول به چه کاری بودید؟
بله، کیش زندگی می کردم، تدریس میکردم و آنجا کتاب فروشی دارم. بعد از مدتی، پس از شیوع کرونا ماجرای تلخی برایم پیش آمد. داستان از این قرار بود که من در کنار کتاب فروشیام، یک سالن کوچک تئاتر عروسکی درست کرده بودم و برای بچهها نمایش عروسکی میساختم، یک هفته بود که داشتیم از اجرای این نمایش لذت میبردیم که کرونا آمد و بساط ما را برچید و من متضرر شدم. وسایل نور و صدا، موکت و صندلیهای کودک تهیه کرده بودم و هزینهای را متقبل شدم، اما همه چیز از بین رفت و تمام رویایم را به هم ریخت. هرچه تلاش کردم یک سالن مخصوص کودک درست کنند و در اختیار من بگذارند، اما این کار را نکردند. آدمهای زیادی تغییر کردند، مدام قول دادند، حتی قرار بود به من وام بدهند که بتوانم آنجا را رو به راه کنم، این اتفاق هم نیفتاد. رویای من داشتن یک سالن تئاتر کودک در کیش بود که میسر نشد، با وضعیت روحی بسیار بدی به تهران برگشتم. وقتی برگشتم سریال «جزر و مد» به من پیشنهاد شد، رفتم اهواز و بازی کردم. حقیقتا روحیهام خیلی مناسب نبود، اما به هرحال آنجا خوزستان بود، حال و هوای دیگری پیدا کردم و خوشبختانه توانستم کار را به سرانجام برسانم.
پس از بهبود اوضاع نتوانستید آن سالن را در تهران دایر کنید و اجرای نمایش عروسکی را از سر بگیرید؟
نه کرونا پیش آمد، الان هم شرایط مناسب نیست و بچههای تئاتر دارند به زور کار میکنند. اتفاقا رفتم نمایش «پردهخانه» خانم گلاب آدینه را دیدم. ایشان تلاش کرده بودند، محور کار زن است و ارزش خانمها در این کار مطرح است. قرار نیست مثلا شعار سیاسی بدهیم، اما حداقل موضوع کاری که انجام میدهیم، اجتماعی باشد. من چون در حوزه کودک کار میکنم، حفظ روحیه کودکان برایم مهم است.
آیا رویای اجرای تئاتر عروسکی برای کودکان نسبت به بازیگری برایتان اولویت دارد؟
من اول بازیگر هستم و بعد کارگردان و نویسنده، به حوزه کودک هم علاقه خاصی دارم، بنابراین اولویت من تئاتر کودک و بازی برای کودک است، بعد ایفای نقش در آثار دیگر.
به تازگی کیفیت بسیاری از سریالهای تلویزیون ضعیف شده و مخاطبان سریالها نیز کمتر شده است، به نظرتان علت این اتفاق چیست؟
چند کار تلویزیونی انجام دادم، اما واقعا دیده نشدند. الان تلویزیون ما بیننده زیادی ندارد و مخاطبان با تلویزیون رفاقت ندارند. علاوه بر این، میان تلویزیون و نمایش خانگی تفاوتهایی قائل شدهاند. مثلا آقای بازیگری که در سریالهای نمایش خانگی بازی میکند، چطور میتواند آنجا بدون لباس به حمام یا استخر برود، اما در تلویزیون نمیشود! یعنی او بازیگر تلویزیون نیست؟ آنجا نوع پوشش و حجاب خانمها متفاوت است و در تلویزیون حجاب سفت و سختتر است. یعنی چه؟ این یک بام و دو هوا مگر میشود؟! اینها را یکدست کنیم. این یکدست بودن و با مردم همراه بودن، برای تلویزیون ما اعتبار و آبرو میآورد. من به آقای جبلی گفتم در این سالها مدام به ما گفتید نگویید عزیزم، نگفتیم، دوستت دارم ممنوع بود، گل سرخ ممنوع بود و خیلی مسائل دیگر! الان شما با ما و مردم همراهی کنید، چون ایشان گفته بودند هنرمندانی که با تلویزیون معروف شدند باید با ما هماهنگ باشند. خب ما این همه سال با شما هماهنگ بودیم، شما چه کردید؟ شما الان باید با مردم هماهنگ باشید، واقعیتها را بگویید. اگر تلویزیون ما بخواهد اعتبارش را به دست بیاورد، باید با مردم رفاقت کند و هیچ راه دیگری هم ندارد. من افتخارم این است که ایرانی هستم و دارم همین جا کار میکنم، اصلا آدم ضد مذهب و دشمن هم نیستم، حق دارم انتقاد کنم بگویم این کارها را نکنید، این اتفاق نیفتد. ما چه کردیم، گناه بازیگران و هنرمندان چه بوده در این سالها؟ ما رفاقت داریم و ثابت کردیم که مال همین مملکت هستیم. هرگز زندگی در خارج از کشور را دوست نداشتم.
یعنی اگر در تلویزیون هم مانند نمایش خانگی، محدودیتها کمتر شود آن آشتی که گفتید اتفاق میافتد؟
بله مطمئنا اتفاق میافتد و قصهها نابتر میشود.
خود شما سریالهای نمایش خانگی را تماشا میکنید، کدام مجموعهها را پسندیدید؟
سریال «بیگناه» جذابیتهایی دارد و «یاغی» هم بسیار خوب بود و دنبال میکردم. همین سریالها باعث شدند مردم از سریالهای تُرکی دوری کنند و حالا کمتر سراغ این آثار میروند. این اتفاق بسیار خوبی است.
مشغول بازی در اثر تازهای هستید؟
نه، همکاری کوچکی با سریال «روزی روزگاری مریخ» داشتم که فکر میکنم هنوز پخش نشده و یک فیلم کوتاه هم بازی کردم.