هرچند بیشتر فعالیتهای هنری عباس محبی به فعالیت در رادیو متمرکز است اما این هنرمند سابقه بازی در سریالهایی ازجمله ازدواج پرماجرا مرز خوشبختی، کامیون، جاده چالوس، محله عمودی و تولدی دیگر را نیز در کارنامه خود دارد. محبی در سریال «تولدی دیگر» ایفاگر نقش جعفر بود که به همراه مادرش در خانهای بزرگ و اشرافی خدمت میکنند. این بازیگر حضورش در این سریال را حاصل اعتماد داریوش فرهنگ میداند و تأکید میکند پیش از تولدی دیگر در سریال «محاکمه» هم نقش جدی محرمعلیخان سانسورچی دوران رضاشاه را داشته است. او بهتازگی در سریال «آزادیمشروط» مسعود دهنمکی هم به ایفای نقش پرداخته است. مشروح گفتوگو ما با محبی را در ادامه بخوانید.
خیلی خوشحالم این اتفاق افتاد اما به خاطر اتفاقات اخیر و حادثه غمبار شاهچراغ و ایذه، برخی روزها روی آنتن نرفت و باعث شد این سریال آنطور که باید و شاید دیده نشود. از این جهت آن استقبال خوب را شاهد نیستیم. من در دوران ساخت این سریال هم کمی نگران بودم چون موضوع سریال درباره کروناست و مردم از آن خاطرات بدی دارند. جامعه از این همهگیری مهلک، خاطرات بدی دارد. به دستیاران آقای دهنمکی میگفتم باید طوری به این مقوله پرداخت که مخاطبپسند درآید. همچون کارهایی که درباره جنگ با نگاههای مختلفی ساخته میشد. هرکسی با نگاه خودش به این مقوله نگاه کرده است؛ یک نگاهی «آژانس شیشهای» پدید آورد و نگاهی دیگر «اخراجیها». از طرف آقای ملاقلیپور هم با دید خودش به جنگ نگاه شد.
در این روزها مشغول کار دیگری در تلویزیون نیستید؟
از طرف یکی از کارگردانها پیشنهادی شد که میخواهند برای عید نوروز کاری بسازند. این روزها مشغول پیشتولید هستند. خیلی از ایشان تشکر میکنم اما سر مقوله مالی به توافق نرسیدیم. البته که بابت این پیشنهاد مالی قدری ناراحت شدم. همچون برخی پیشنهادهای دیگر که توهینآمیزند.برخی از این پیشنهادها آنقدر دلگیرکنندهاند که رویمان نمیشود این ارقام را اعلام کنیم. شاید یکی از دلایلی که من و خیلی از پیشکسوتان دیگر امروز کاری در تلویزیون نداریم و سریال جدیدی از ما پخش نمیشود همین پیشنهادهای ناراحتکننده و البته فیلمنامههای ضعیف باشد. من عمرم را در این کار گذاشتم؛ تحصیلاتم تئاتر و زندگیام در رادیو است. در جنگ، تئاترهایی که کار میکردیم و در سنگرها اجرا میشدند، رزمندهها را شاد میکردیم. یادم نمیرود وقتی در تهران موشکباران بود با تلویزیون همکاری داشتیم و صدها برنامه ساختیم و چند سریال کار کردیم؛ واقعا باید چه کار کنیم تا به دوستان ثابت شود. این رقمها را حتی به هنرورها هم پیشنهاد نمیدهند.
واقعا اینقدر ناراحتکننده است که پیشنهادها را نمیپذیرید؟
بله. بالاخره ما سالها در تلویزیون کارهای زیادی انجام دادیم و واقعا خوب نیست که چنین پیشنهادهایی به ما میشود. من حاضرم در این سریالها صداقت خودم را به رسانه و به مردم نشان دهم که در خدمت مردمم هستم و دوست دارم به مملکت خودم خدمت کنم. من ثابت خواهم کرد که مادی نیستم و حاضرم یک ریال نگیرم اما در تیتراژ بنویسند با شرکت افتخاری؛ واقعا این روزها اگر پول ندارند از من دعوت کنند بگویند بیا مجانی کار کن؛ این شرافتمندتر است تا این پیشنهادها را بدهند. حقیقتا این روزها فکر میکنم که چرا چنین پیشنهاداتی میشود. هنوز در شوکم. من نویسندگی در رادیو و کارگردانی در تئاتر را در کارنامهام دارم. آخرین کاری که در رادیو انجام دادم کتاب گویایی بود که هیچکس در این سطح انجام نداده. سه جلد دنکیشوت کارگردانی کردم و شمسی فضلاللهی بازیگر من بود که افتخار دادند.
وقتی نام شما میآید بسیاری از مخاطبین یاد تولدیدیگر و اینچنین نوستالژیهایی میافتند. نقش جعفر در سریال تولدیدیگر یکی از نقشآفرینیهای جدی شما در تلویزیون بهشمار میرود، از این لحاظ که مخاطب شما را بیشتر با کارهای کمدیتان به یاد میآورد.
مثل کسی هستم که آلبوم خانوادگی قدیمی را ورق میزند و خاطرات برایش زنده میشود. مخصوصا وقتی میبینم در آن عکسها و تصاویر دوستانی حضور دارند که دیگر نیستند، مثل مرحوم نعمتا… گرجی که خیلی با هم رفیق بودیم و سرکار خانم جمیله شیخی که سر صحنه خیلی از ایشان یاد گرفتیم و خاطرهها داریم. لطف و هنر آقای فرهنگ (کارگردان) بود که باعث شد در کنار بازیگران بزرگ نقش جعفر را بازی کنم. نقش جدیترم در سریال محاکمه بود که با آقایان فرهنگ و زندهیاد عزتا… انتظامی همبازی بودم و نقش خیلی متفاوتی داشتم. آقای داریوش فرهنگ برای تولدی دیگر به من پیشنهاد بازی دادند و گفتند نقشی است که ذات روستایی دارد و نوعی صداقت و سادگی در رفتارش مشاهده میشود و به همین دلیل، رئال و راحت است. متأسفانه در ایران اگر در نقشی موفق باشی تبدیل به کلیشه میشوی و تمام پیشنهادات به آن سمتوسو میرود.
استقبال مردم از سریال تولدی دیگر و امثال این سریالها چگونه بود؟ چه عوامل و جذابیتهایی را در این ارتباط گیری موفق با مخاطب دخیل میدانید؟
سریال در آن زمان خیلی مورد توجه مردم قرار گرفت و بازخوردهای خیلی خوبی گرفتیم. محبوبیت سریالهای قدیمی نشان میدهد که برخی از آثار نمایشی جدید با مردم فاصله دارند. متأسفانه در سالهای اخیر بیشتر به ظاهر، صورت، لباس، آرایش و چیدمان شیک صحنه در سریالها توجه میشود. در سالهای گذشته حتی اگر خانوادهای در سریال بودند که خانه بزرگ و اشرافی داشتند، ساده و صمیمی به نظر میرسیدند اما درحالحاضر در زندگیهای لوکس دستوپا میزنند و بیشتر به دنبال چشم و همچشمیاند. متأسفانه مردم این روزها بیشتر کمیت را در سریالهای تلویزیونی میبینند تا کیفیت را. مردم قدرت تشخیص دارند و آدمها و ظواهر و صحنهها را تحلیل میکنند. یک حس تصنعی در برخی سریالها موج میزند و باعث میشود که مخاطب نتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
شما سالهاست که در رادیو حضوری فعال دارید. خودتان بازیگری را ترجیح میدهید یا گویندگی و صداپیشگی را؟
بازیگری قانون خودش را دارد اما متأسفانه در سالهای اخیر مورد بیمهری قرار گرفتهام که فدای سر مردم عزیزم. علاقه اصلیام به رادیوست و گاهی بزرگانی مثل آقایان مشایخی، کشاورز، انتظامی، نصیریان و هاشمی میگفتند خوشبهحالت محبی که در رادیو کار میکنی. وقتی در رادیو کار میکنی، شنونده کارگردان است و در خیال و فکر خودش نورپردازی، گریم و… را انجام میدهد. من که درحالحاضر ۶۰سال دارم، میتوانم در رادیو از نقش یک بچه ۹ساله تا فرد ۹۰ساله را بازی کنم و برای همه هم باورپذیر باشد اما در تلویزیون اینگونه نیست. در تلویزیون همهچیز باید درست باشد، مثلا متن خوب، بازیهای خوب، کارگردانی خوب و… .