دریا دلی
هفتم آذر یادآور پایمردی دلاوران نیرویدریایی است که توانستند در عملیات مروارید، نیروی دریایی عراق را بهطور کامل از صحنه نبرد حذف کنند؛ هدف اصلی این عملیات حمله به سکوهای نفتی البکر و الامیه و نابودکردن ناوچههای عراقی بود. از این رو روز نیرویدریایی ارتش نام گرفت تا همهساله حماسه باشکوه دریادلان و یاد شهیدان والامقامشان گرامی داشته شود. در دهه ۶۰ و همزمان با جنگتحمیلی به خاطر رشادتهای نیرویدریایی برخی فیلمهای سینمایی با این محوریت ساخته و اکران شدند و بسیار هم مورد توجه قرار گرفتند اما در تلویزیون هم شاهد سریالهایی بودیم که در سالهای گذشته ساخته و پخش شدند و به نیرویدریایی هم توجه داشتند. معروفترین آنها سریال «دریاییها» بود. مجموعهای به قلم سیدسعید رحمانی و علیرضا کاظمیپور و کارگردانی سیروس مقدم که در سال۱۳۸۱ ساخته و در ۲۶قسمت از شبکه پنج پخش شد. داستان درباره امید پرتو، افسر سوم یک کشتی بود که برای مرخصی به خانه بازمیگردد. اینبار آشنایی با دختری بهنام آرزو که مهمان همسایه آنهاست به علاقهمندی وی منجر میشود. اگر به خاطر داشته باشید پژمان بازغی که با سریال «آژانسدوستی» به مخاطبان تلویزیون شناخته شده بود، در این سریال نقش اصلی یعنی امید پرتو را بازی میکرد که در داستان دلداده آرزو، با بازی مریلا زارعی میشد. آنها ماجراهایی را در این مسیر پشتسر میگذاشتند که در آن زمان مخاطبان بسیاری را با خود همراه کردند. سیروس مقدم، کارگردانی که آن روزها هنوز سریال موفق «پایتخت» را نساخته بود و تا این حد به شهرت نرسیده بود، با تکیه بر عنصر طنز در قالبی اجتماعی، مضامین مورد علاقه خود را در سریال تلویزیونی دریاییها به تصویر کشید. البته نداشتن تصویرهای آشنا و روابط مناسب دختر و پسر در آثار تلویزیونی باعث شد که پرداخت آن کمی ضعیف شود اما بازهم نظر مخاطبان بسیاری را با این سریال به خود جلب کرد. آرزو، دختری بود که از روستایی در شمال کشور برای شرکت در آزمون سراسری به تهران آمده بود و در منزل برادرش ساکن شد. در همسایگی برادرش پسری بهنام امید زندگی میکرد. برخورد آرزو با او در محله باعث ایجاد علاقه و خواستگاری امید از او شد. البته این ماجرایی معمولی بود که کارگردان با دیدی خاص به آن پرداخت. فضای کلی اثر رمانتیک، شاعرانه و عاطفی بود که همین باعث جلب نظر مخاطبان بسیاری شد. مخاطبانی که آن روزها کمتر سریال عاشقانه و دارای روابط عاطفی جوانها را میدیدند اما نکته مهمی که در این میان وجود داشت این بود که خانواده آرزو، در عین اینکه روستایی بودند اما رفتار روشنفکرانهای داشتند که همین میتوانست الگوی خوبی برای مخاطبان در آن دوران باشد که دارای چنین موقعیتی هستند. در کل، سیروس مقدم در این سریال به روابط خانوادگی و اجتماعی درستی پرداخته بود که پیش از آن کمتر شاهد چنین اتفاقی در تلویزیون بودیم. انتخاب بازیگران این مجموعه به نظر انتخابهای درستی میآمد. ازجمله شخصیتپردازی آرزو با بازی مریلا زارعی، دختری شاد و بانشاط و با رفتاری معصومانه و بیریا. همچنین شخصیت امید با بازی پژمان بازغی که با وجود اینکه در آن دوران بازیگر تازهکاری بود و چهره جدیدی محسوب میشد اما بازی قابلقبولی ارائه داد و حضورش در همراهی مخاطب با داستان بیتاثیر نبود. چون بازی ملموس و باورپذیری در این نقش داشت. اگر گریزی به گذشته بزنید، در آن دوران تیتراژها معرف سریالها بودند و گاهی از خود سریال معروفتر میشدند. چون بیانگر داستان آن سریال هم بودند. مثل تیتراژ این سریال که با صدای علی لهراسبی به قولی گل کرده بود و عدهای ابیات آن را زمزمه میکردند: «میرم تنها میرم اونور دنیا/ میرم پیدا کنم رویای رویا/ میرم اونجایی که راهی نداره/ میرم تا بشکنم سدو دوباره/ میرم من با همه غرور و مستی/ میرم که منتظر هنوز نشستی/ میرم تا پاک کنم اشکای گونم/ میرم تا خوابتو تا آشیونه».
یک گارد ویژه
در این میان به سریال «گارد ساحلی» هم میتوان اشاره کرد که محسن شامحمدی در سال ۱۳۸۳ برای مخاطبان شبکه سه ساخت.
تصویربرداری این سریال در بندرعباس انجام شد و داستان درباره یک تاجر تهرانی بهنام آقای امینی بود که برای مدتی کسی از او خبری نداشت. دختر او سارا همراه همسرش امیر برای پیداکردن وی به بندر خمیر در ۷۰کیلومتری بندرعباس میروند. وقتی او را نمییابند، به پاسگاه ساحلی خمیر مراجعه میکنند و از آن لحظه به بعد پیگیریهای استوار سوبان اسماعیلی، معاون پاسگاه برای پیداکردن آقای امینی شروع میشود. پس از طی ماجراهایی که به مفقودشدن امیر و کشتهشدن فرمانده پاسگاه ستوان علیمحمدی به دست افرادی ناشناس منجر میشود مشخص میگردد آقای امینی توسط افرادی از کارخانهاش به قتل رسیده است. در این سریال اکبر زنجانپور، حدیث فولادوند، احمد نجفی، ایرج راد، سهیلا رضوی، عنایت بخشی و بهرام ابراهیمی ایفای نقش کرده بودند. این مجموعه یک کار پلیسی بود اما در آن هم اشاراتی به نیرویدریایی شد. بااینحال میتوان گفت چه در سینما و چه در تلویزیون به رشادتهای مردان دریانورد کمتر پرداخته شده است و این نیاز احساس میشود که سازندگان آثار نمایشی، این قشر از جامعه را نیز در ساخت اثر خود مد نظر داشته باشند تا بتوان گوشهای از رشادتها و شجاعتهای این مردان را به نسل جوان نشان داد.