فاتحه تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی را، نه در مرحله گروهی و شکست مقابل انگلیس و امریکا که آن روزی باید خوانده میشد که حواشی مختلف بر این تیم چنبره زد و نظم و نظام آن از هم پاشید. تیم ملی ایران شاید به ظاهر در مرحله گروهی مسابقات نتوانست صعود کند و حذف شد، اما ریشه این عملکرد ضعیف و عدم انسجام تیمی را باید در روزهایی جست که حواشی ریز و درشت درون تیمی نفس آن را گرفت. وقتی که بازیکنان مختلف برای خود گروه و دسته تشکیل دادند و هر کدام ساز خود را زدند. گویی فوتبال ایران رییس و صاحبی نداشت که برای آن تصمیم بگیرد و بازیکنان برای آن تعیین تکلیف کردند، به همین دلیل شاگردان کیروش بدون آنکه سایهای از عملکرد این تیم در دورههای گذشته را ثبت کنند، بدون دستاورد خاصی قطر را ترک کردند و به ایران بازگشتند.
بازیکنان خودسر کمر تیم را شکستند
وقتی از گوشه و کنار تیم ملی خبرهایی به بیرون درز پیدا میکرد که اعضای تیم ملی دو دسته شدهاند که گروهی موافق ماندن اسکوچیچ و گروهی مخالف آن هستند، بازیکنان این موضوع را تکذیب میکردند و همه از اتحاد میگفتند اما دقیقا در همان روزها، بازیکنانی همچون مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش تا نهاد ریاستجمهوری هم رفتند تا بتوانند کارلوس کیروش را برگردانند؛ اتفاقی که بهزعم آنها میتوانست مترادف با صعود ایران از مرحله گروهی جام جهانی باشد و معتقد بودند دراگان این توانایی را ندارد. هر چند خیلیها از همان زمان معتقد بودند تغییر سرمربی در آن برهه زمانی هیچ خروجی مثبتی ندارد و مربی نمیتواند شقالقمر کند، اما بالاخره بازیکنان یاغی و رییس جدید فدراسیون کار خود را کردند و کیروش به نیمکت ایران برگشت تا برای سومینبار، جام جهانی را با تیم ایران تجربه کند که البته سرانجامی جز شکست نداشت.
وعدههای پوچ رییس فدراسیون؛ آقای تاج کجایی؟
بازگشت پیرمرد پرتغالی به فوتبال ایران در حالی بود که مهدی تاج، رییس تازه به فدراسیون برگشته که هیچکس نفهمید چطور رفت و چطور برگشت، مدعی بود با حضور کیروش و این بازیکنان، تیم ایران در جام جهانی تاریخساز میشود و برای اولینبار از گروه خود صعود میکند. رییس فدراسیون، سرمربی تیم ملی و بازیکنان از بام تا شام همین وعده را میدادند و خیلیها هم به وعدههای آنها دل خوش بودند تا بالاخره طلسم صعود ایران در جام جهانی بشکند اما این رویا نه تنها به حقیقت نزدیک هم نشد، بلکه تیم ایران سنگینترین شکست تاریخ خود در جام جهانی را مقابل انگلیس چشید، مقابل امریکا هیچ حرکت مثبتی نداشت و در مجموع سه بازی نتوانست حتی تعداد پاسهایش را به عدد هزار برساند. همه اینها نشان از مشکلات ساختاری و فنی عمیق در تیم داشت؛ با این وجود وقتی تیم ملی عربستان از جام جهانی حذف شد، رییس فدراسیون این کشور بلافاصله عذرخواهی کرد اما مهدی تاج حتی این کار را هم انجام نداد. او نه تنها بابت تصمیم بازگشت کیروش و نتایج تیم ملی توضیحی نداد که سرمربی و بازیکنان هم هیچ حرفی درباره عملکرد خود نزدند و گویی اصلا آنها نبودند که آن همه وعده مختلف را میدادند.
دو دستگی وجود داشت
وقتی تیم ملی فوتبال به ایران بازگشت، نکته جالب و وجه اشتراک صحبتهای اکثر آنها این بود که کارلوس کیروش عملکرد خوبی داشته و باید در تیم بماند. عجیبترین نکته در صحبتهای سردار آزمون بود که وقتی از او درباره ادامه کار کیروش سوال شد، جواب داد: «او میماند و خودم هماهنگیهای لازم را انجام میدهم!» جملهای که تحلیلهای مختلفی از آن شد و خیلیها معتقد بودند بازیکنان در تیم ملی به قدرتی رسیدهاند که برای سرمربی هم تعیین تکلیف میکنند. از آن طرف اظهارنظر سردار چنین تحلیل شد که او در حال کنایه زدن به بازیکنانی است که قبل از جام جهانی زیرآب اسکوچیچ را زدند. از این منظر میتوان گفت آن اختلاف نظری که چند ماه پیش رسانهها از آن پرده برداشتند و همواره با تکذیب بازیکنان و مدیران فدراسیون وقت و فعلی فوتبال مواجه میشد واقعیت داشته. نشان به آن نشان که دو مدافع اصلی ترکیب تیم ملی در زمان سرمربیگری دراگان اسکوچیچ یعنی حسین کنعانیزادگان و شجاع خلیلزاده که با آمدن کیروش به نیمکت میخ شدند هم نتوانستند دلخوری خود را مخفی کنند و در فرودگاه هنگامی که با سوال خبرنگاران در مورد جام جهانی مواجه شدند پاسخ دادند: «ما که بازی نکردیم چه چیزی میتوانیم بگوییم؟» خود دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی هم در آغاز جام جهانی در مصاحبهای از این دودستگی پرده برداشته بود و به صراحت گفت که در تیم ملی دو گروه مقابل هم قرار گرفتند. یکی طارمی و دوستان که میخواستند مرا برکنار کنند و دیگری آزمون و رفقا که برای ابقای من تلاش کردند. برخی از نزدیکان فدراسیون فوتبال شادی دستهجمعی تیم بعد از گلزنی روزبه چشمی مقابل ولز را نشان همبستگی تیم قلمداد کردند اما واقعیت آن است که بدون درنظر گرفتن یک لحظه هیجانی در دقیقه ۹۸ که سایه حذف زودهنگام را از سر تیم ملی دور کرد، تیم دو دسته بود و دو دسته به جام جهانی رفت و دو دسته به ایران بازگشت.
حواله واردات خودرو؛ پاداش حذف بازیکنان
کلکسیون شاهکار تیم ملی فوتبال ایران، کادرفنی و مدیریت مهدی تاج وقتی کامل شد که خبر رسید در شب بازی ایران و امریکا، حواله واردات یک خودروی خارجی به بازیکنان به عنوان پاداش داده شده است؛ پاداشی که دقیقا مشخص نیست به ازای کدام عملکرد مناسب و موفقیت به آنها پرداخت شده و وقتی تیم ایران بدون دستاوردی خاص از جام جهانی کنار رفته، براساس کدام متر و معیار و منطق چنین پاداشی به بازیکنان داده میشود؟ در اینکه فوتبال صنعتی پولساز است و البته تاثیر و طرفداری آن به حدی است که این پاداشها مرسوم و عادی است، شکی نیست؛ اما نکته مهم اینجاست که در این شرایط اقتصادی و معیشتی و در روزهایی که دولت با انواع و اقسام مشکلات بودجهای و ارزی دست به گریبان است، دقیقا چرا به بازیکنان باید حواله واردات خودرو داده شود درحالی که با دو شکست و بدون عمل به وعده صعود، تیمی که قدرتمندانه به جام جهانی رفته بود را اینطور قربانی کردند؟ درحالی که وقتی از بازیکنان عربستان درباره پاداش یک خودروی رولزرویس سوال شد، آنها پاسخ دادند که وظیفه خود برای کشورشان را انجام دادهاند اما حالا بازیکنان تیم ایران به درجهای رسیدهاند که به صراحت اعلام میکنند تمام کارهای لازم برای ماندن سرمربی را انجام دادهاند؛ طوریکه مشخص نیست اگر فدراسیون رییس، هیاترییسه و ارکان خودش را دارد، یک مهاجم چطور میتواند اینگونه در کار آنها دخالت کند و وعده ماندن سرمربی بدهد؟ با نگاهی به همین پرسش آخر، میتوان دلیل اصلی حذف ایران در جام جهانی را پیدا کرد.