بخشی قابل توجهی از تیم ملی مراکش را ستارهها دورگهای تشکیل می دهند که در این کشور به دنیا نیامده اند.
ستارههای سیاه از کجا آمدهاند؟
۱۴ بازیکن در تیم ۲۶ نفره مراکش، در کشور دیگری متولد شده اند. جالب اینجاست که تعداد زیادی از آنها، عضو کشورهایی هستند که در این دوره از جام در قطر حضور داشتند. به لطف درخشش همین ستاره ها بود که مراکش توانست در مرحله یک چهارم نهایی از سد پرتغال گذشته و به عنوان اولین تیم در تاریخ افریقا، راهی مرحله نیمه نهایی شود.
یاسین بونو، دروازهبان کاناداییالاصل مراکش تنها یک گل در این تورنمنت دریافت کرده و اشرف حکیمی، ستاره شیرهای اطلس در سمت راست، متولد مادرید اسپانیاست. امرابات که متولد هلند است، یکی از مهره های مهم مراکش در خط میانی است. در سمت چپ این تیم نیز، بوفال را داریم که متولد فرانسه است.
چرا اروپا را به مراکش ترجیح می دهند؟
پاسخ این سوال که چرا بازیکنان مراکش به جای انتخاب کشورهای محل تولد، این کشور را به عنوان تیم ملی محل بازی انتخاب کرده اند را تا حد زیادی می توانیم در پایان هر بازی آنها در جام جهانی بیابیم. ستارگانی چون اشرف حکیمی، عبدالحمید صابیری و سفیان بوفال تصمیم گرفتند به ریشه مادری خود پایبند مانده و با پیراهن مراکش در میادین بینالمللی ملی حضور پیدا کنند.
در این زمینه، محمد یاسین، روزنامهنگار و محقق مراکشی در مصاحبهای با الجزیره نت اظهار داشت: “بخش بزرگی از پیوستن این نامهای برجسته به سرزمین مادریشان عمدتاً به دلیل تربیت آنها در یک محیط ۱۰۰ درصد مراکشی است، حتی اگر آنها در کشور دیگری به دنیا آمده باشند.”
او افزود: “خانواده های مراکشی در اروپا و جاهای دیگر، علیرغم شرایط زندگی و لزوم هماهنگی با فرهنگ کشور محل اقامت، به پایبندی به سنت ها و ریشه ها و اشتیاق فراوان برای آموزش این امر به فرزندان خود معروف هستند.”
تغییر سیاست برای استفاده از ۵ میلیون استعداد بالقوه
مقامات مراکشی برخلاف گذشته، به صورت کاملا سیستماتیک به دنبال یافتن استعدادهایی از سایر کشورها هستند. آنها بدون تکرار روشهای نامنظم قبلی، این روزها روی کشورهایی مثل هلند، بلژیک، فرانسه، آلمان و ایتالیا تمرکز بیشتری دارند تا پیراهن تیم ملی مراکش را به تن استعدادهای خارجنشین بپوشانند. پیش از شروع این برنامه و تا جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه، جای استعدادهای مهاجر در ترکیب این تیم خالی بود.
جامعه مراکشی با تعداد تخمینی ۵ میلیون نفر، یکی از بزرگترین جوامع مهاجر در اروپاست. آنها اما روابط بسیار نزدیکی با کشور خود دارند. طبق یافته های یک مطالعه که توسط رویترز انجام شده بود، ۶۱ درصد از مراکشیهای مقیم اروپا – بین سنین ۱۸ تا ۳۵ سال – هر ساله از این کشور دیدن می کنند.
تغییر بزرگی که کلی منتقد داشت اما نتیجه داد
تعداد بازیکنان حرفهای تیم ملی مراکش در دهههای هفتاد و هشتاد قرن گذشته به اندازه انگشتان دو دست هم نمی رسید. در میان این بازیکنان، چهره های سرشناسی چون میری کریمو به چشم می خورد و تیم ملی مراکش در جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک در شرایطی حاضر شد که اکثر نفراتش را بازیکنانی از تیم های محلی – راجا و ویداد کازابلانکا، ارتش سلطنتی، باشگاه کنیترا و … تشکیل میدادند. بعد از جام جهانی ۱۹۹۸، این تعداد رفته رفته به تعادل کشیده شد و هر ساله شاهد کمتر شدن تعداد بازیکنان شاغل در لیگ محلی بودیم.
محمد یاسین، روزنامه نگار مراکشی معتقد است: “این تجربه بدون انتقاد سپری نشد. هر بار که تیم شکست می خورد یا مشکلاتی به وجود می آمد، انگشت اتهام به سوی بازیکنان حرفهای نشانه می رفت که متهم به بی توجهی و نداشتن حس میهن پرستی می شدند. این دیدگاه اما با جنگندگی، شجاعت و دستیابی به موفقیتهای اخیر برای همیشه در تاریخ ورزش مراکش به فراموشی سپرده خواهد شد.”
ستارههای دوررگه چگونه به تیم ملی می رسند؟
مراکشیها منتظر ظهور ستارگان در آسمان لیگها و باشگاههای بزرگ نیستند تا تلاشهایی را برای متقاعد کردن آنها برای بازی در تیم ملی کشور خود انجام دهند. بلکه این روند خیلی زود در آکادمی ها و رده های سنی تیم های ملی شروع می شود.
به همین منظور فدراسیون فوتبال مراکش گروهی را برگزیده که با حضور در سراسر اروپا، استعدادهای این کشور در قاره سبز را شناسایی می کنند.
حکیم زیاش قبل از تصمیم گیری در خصوص تیم ملی خود، تحت فشار زیادی قرار داشت اما در نهایت مراکش را به هلند ترجیح داد تا با انتقاد رسانههای این کشور مواجه شود. امرابات که در ردههای سنی فوتبال هلند بازی کرده بود به دلایل خانوادگی بازی برای تیم ملی مراکش را انتخاب کرد. وی با بیان اینکه پدر و مادرم مراکشی هستند و پدربزرگ و مادربزرگم مراکشی هستند، گفت: “هر بار که به مراکش سفر می کنم، نمی توانم احساساتم را با کلمات توصیف کنم. اینجا کشور من است. هلند نیز کشور من است، اما مراکش یک کشور خاص است.”
البته با وجود حامیان بسیار و البته موفقیتی که تا کنون کسب شده، کسانی هم هستند که مخالف روند فعلی هستند. آنها معتقدند که این روش شانس بازیکنان متولد و شاغل در مراکش را تحت تاثیر قرار می دهد. البته داستانها رمانتیکتر و الهامبخشتر از این حرفها هستند؛ مثل اظهارات اشرف حکیمی بعد از ترجیح دادن تیم ملی مراکش به اسپانیا که گفته بود: “من به این کشور تعلق دارم نه جای دیگری!”