در راستای برگزاری سیزدهمین جشنواره مردمی عمار، سلسله نشستهای تخصصی برگزار شد که نشست قهرمان پردازی در سینما، یکی از این نشستها بود که با سخنرانی محمدتقی فهیم منتقد سینما در سالن شماره سه سینما فلسطین برگزار شد.
این منتقد سینما گفت: سینمای ایران با حذف قهرمان روند خوبی را طی نکرد و نمی کند و حتی امروز ما با سینمای حتی ضد ایرانی مواجه هستیم. سینمای ما اساسا سینمای ملی ندارد و شاید چند فیلم علی حاتمی را مثال بزنم که تا حدودی به مرز سینمای ملی نزدیک است.
وی افزود: اصلی ترین مشکل سینمای ایران این است که فیلمسازانش، مسیر فیلمسازی را بلد نیستند و همین امر پاشنه آشیل سینمای کشور است. قهرمان زمانی قهرمان می شود که فیلمساز پشت دوربین بلد باشد که چگونه باید فیلم بسازد و نسبت به ابزارهای آن مسلط باشد. همچنین یکی از تمایزهای فیلمسازان با یکدیگر در خلاقیت هنری و فرم است که همین امر موضوع خدادادی بوده و قابل آموزش نیست و در ناخوداگاه فرد شکل می گیرد.
این منتقد سینما گفت: برای قهرمان پردازی در فیلم، نیازمند است که فیلمساز درباره کشورش اطلاعات داشته باشد و این همان پژوهش است. قهرمان پردازی در سینما برخلاف تصور روشنفکران، کار بسیار سختی است که اگر آسان بود، امروز در کشورمان فیلمسازان زیادی موفق به قهرمان پردازی میشدند.
وی ادامه داد: آنچیزی که امروز فیلمساز باید به دنبال آن باشد، آموختن سینما در اندازه ای است که میزانسن را بشناسد تا بتواند میزانسنی از قهرمان را ارائه کند، یعنی قهرمان از میزانسن ایرانی ساخته شود تا برای مخاطب قابل باور باشد. این اتفاق نمیافتد، مگر آنکه فیلمساز اهل مطالعه و پژوهشگر باشد و سینما را به لحاظ تکنیک فرا بگیرد.
فهیم گفت: فیلمهای آمریکایی به گونه ای است که درهمه بحران های سیاسی و اقتصادی خلاف جهت جریان هایی بوده که به دنبال تخریب جامعه است و برای این موضوع می توان فیلم جویندگان را اشاره کرد. فیلمسازان آمریکایی، تولیدات شان به گونه ای بود که برای آمریکا تمدن ساختند. تمدنی که مردم دنیا آن را باورکردند. دلیل این امر تعهد فیلمساز به مردم بود.
فهیم گفت: در بحث قهرمان هرچه فیملسازان متعلق به حال جامعه و ریشه در گذشته باشند بیشتر می توانند در حوزه قهرمانی کار کنند. قهرمان و ضدقهرمان باید دارای ویژگی های نزدیک به هم باشد تا به امتحان نهایی که می رسند، قهرمان پیروز و ضد قهرمان شکست بخورد. بنظرم بهترین قهرمان در فیلم حاتمیکیا به نام «آژانس شیشهای» بود که می توانیم از آن به عنوان الگویی در سینمای ملی یاد کنیم. فیلمی که دارای قهرمان و ضدقهرمان بود.
وی افزود: فیلم های رضا میرکریمی تا پیش از فیلم «یه حبه قند» را می توان در چارچوب سینمای ملی نام برد. در این راستا می توان به فیلم زیرنورماه و خیلی دور خیلی نزدیک اشاره کرد.البته فیلم به آهستگی هم مناسب سینمای ملی است چراکه نقش زن در این فیلم کنشمند و معرف یک زن ایرانی بود