در ادامه قدمهای واگذاری باشگاههای استقلال و پرسپولیس، قرار است ۵۱درصد سهام این دو باشگاه به صورت بلوکی واگذار شود تا عملا سهم دولت در دو باشگاه پرطرفدار پایتخت به زیر ۵۰درصد برسد. نکته مهم ماجرا اینجاست که با واگذاری بیش از ۵۰درصد سهام این دو باشگاه به بخش خصوصی، آیا منابع درآمدزایی قانونی برای آنها پیشبینی شده یا با ادامه این روند سرنوشت باشگاههای خصوصی دیگر در انتظار سرخآبیها خواهد بود؟
یکی از مهمترین راههای درآمدزایی باشگاهها در دنیای فوتبال بحث حق پخش تلویزیونی است. سالهای سال است که متولیان فوتبال فریاد میزنند که صداوسیما برای پخش مسابقات فوتبال باید حق پخش تلویزیونی پرداخت کند اما صداوسیما میگوید که این سازمان بودجه دولتی دارد و بنابراین نمیتواند قانونا برای پخش فوتبال حق پخش بپردازد. با این حال در سه سال اخیر از سوی مجلس، وزارت ورزش و جوانان و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف بوده و هستند درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی که به ترتیب معادل ۵۰، ۱۵۰ و ۳۱۵ میلیارد تومان و در مجموع معادل ۵۱۵ میلیارد تومان است را به حساب خزانهداری واریز کنند و هر کدام سهم خود را برداشت کنند. سهم وزارت ورزش در این رابطه طی سالهای مذکور ۱۵، ۴۵ و ۹۴.۵ میلیارد تومان و سهم سازمان صداوسیما نیز معادل ۳۵، ۱۰۵ و ۲۲۰.۵ میلیارد تومان بوده است. در این بین اما در لایحه سال ۱۴۰۲ که توسط دولت سیزدهم به مجلس شورای اسلامی ارایه شد، «حق پخش مسابقات ورزشی داخلی» معادل ۲۴۳ میلیارد تومان برآورد شده و هیچگونه جزییات بیشتری در این رابطه اعلام نشده است.
درباره این موضوع و مباحث اقتصادی باشگاههای فوتبال با امیرضا واعظ آشتیانی به صحبت نشستیم تا نظرات مدیرعامل سابق استقلال و یکی از کارشناسان اقتصادی را در این زمینه جویا شویم.
آشتیانی در ابتدای صحبتهای خود گفت: ابتدا باید نکتهای بگوییم و آنهم این است که ورزش ایران توجیه اقتصادی ندارد چون ورزش حرفهای ایران گران است. ورزش ایران نسبت به ظرفیتی که دارد گران است. این موضوع هم در والیبال و هم بسکتبال و هم فوتبال وجود دارد. در فوتبال ۱۶ تیم لیگ برتری وجود دارد که ۱۳ تیم خصولتی هستند که پشتشان به کوه پول وصل است. صنعتیها یکطرف و دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم همینطور هستند. در این بین بخش خصوصی توان رقابت را با بخش صنعتی ندارد. الان لیگ ما از لیگ کشورهایی همچون پاراگوئه، اروگوئه، برزیل و آرژانتین گرانتر است. جالب اینجاست آرژانتین قهرمان جهان میشود اما لیگش از ما ارزانتر است، چون آنها به دنبال تربیت بازیکن برای ترانسفر هستند تا برای کشورشان ارزآوری کنند. این بازیکنان وقتی به کشورهای خارجی میروند دانش بیشتری کسب میکنند و باعث قوی شدن تیم ملی کشورشان میشوند. لیگ این کشورها از نظر رقم خیلی ارزانتر از کشور ما هستند. ما با چنین شرایطی در ورزش و فوتبال روبهرو هستیم. با این همه هزینه کسی برای فوتبال سرمایهگذاری نمیکند. همین سه تیمی که در لیگ برتر حضور دارند با چالشهای بسیار مهمی روبهرو هستند ، اصلا توان رقابت ندارند.
آشتیانی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره واگذاری ۵۱درصد سهام استقلال و پرسپولیس هم گفت: فرض کنید سهام این دو باشگاه را واگذار کنند اما این بخش خصوصی قطعا متفرق است چون صاحب یک بلوک کامل ۵۱درصدی نیست. دولت اگر ۲۰درصد هم سهام داشته باشد باز هم اعمال مدیریت میکند. البته اینکه دولت فقط ۴۹درصد سهام داشته باشد تنها حسنش این است که به AFC اعلام کنیم که این دو باشگاه متعلق به بخش خصوصی هستند و دیگر دولتی نیستند.
او با بیان اینکه خرید سهام استقلال و پرسپولیس توجیه اقتصادی ندارد، گفت: در همین والیبال و کشتی نگاه کنید بخش خصوصی سرمایهگذاری کردند اما بعد از دو فصل رفتند. تا زمانی که توجیه اقتصادی فراهم نشود و ارزانسازی در ورزش حرفهای انجام نشود، حضور در ورزش هیچ توجیهی ندارد. در بودجه سال ۱۴۰۲ پیشبینی شده که ۲۴۳ میلیارد تومان بابت حق پخش تلویزیونی پرداخت شود. شما فکر میکنید معادل این پول که در بودجه پیشبینی شده چه اتفاقی رخ میدهد؟ سال آینده معادل همین پول هزینههای لیگ ما بیشتر میشود. وقتی اطلاعات و سواد محدود باشد قیاسهای درستی نخواهیم داشت. هرچه پول بیشتری در فوتبال گران ما ریخته شود، هزینهها افزایش پیدا میکند. درآمدها افزایش پیدا نمیکند. فرض کنید بگویید سال آینده از این پول حق پخش تلویزیونی ۳۰ میلیارد به استقلال و ۳۰ میلیارد به پرسپولیس برسد. شما فکر میکنید چه اتفاقی رخ میدهد؟ دو برابر این پول گرانی در فوتبال ایجاد میشود. علت هم این است که مدیران کارآمد در فوتبال وجود ندارند. شما با افراد سنتی و آماتور میخواهید کار حرفهای کنید که این نمیشود. عمری این افراد پول خرج کردند حالا چطور میخواهند درآمد کسب کنند؟ فرض کنید کل بودجه مملکت را به فوتبال بدهند؟ مطمئن باشید یک ریال درآمدزایی نخواهد بود و مدیران فقط خرج میکنند. این مدیران هنر درآمدزایی ندارند. تنها هنری که دارند این است که با اسپانسر قرارداد ببندند و بیشتر از این بضاعت ندارند. کار بزرگ اقتصادی در فوتبال افراد کارآمد و تحصیلکرده و باتجربه در این حوزه میخواهد. مدیر باتجربه ما فقط تجربه هزینه کردن دارد. این مدیران فقط تجربه رفتار پوپولیستی دارند تا فضا را ملتهب کنند. همین الان رییس فدراسیون فوتبال سه دوره جامجهانی را دیده است، چه درآمدی داشته اشت؟ جز این است که به ویلموتس پول پرداخت کردند؟ همه فوتبال ما شبیه هم است. اتفاق جدید میبینید؟
واعظ آشتیانی در ادامه درباره اینکه پیشنهادش برای حل موضوع حق پخش تلویزیونی چیست، گفت: وقتی بحث حق پخش تلویزیونی میکنید یعنی مردم جامعه هدف که میخواهد فوتبال یا والیبال یا بسکتبال ببیند به لحاظ فرهنگی باور داشته باشد که باید هزینه کند. آیا در کشور ما که چندین کانال تلویزیونی در حوزههای مختلف دارد و برای ورزش هم شبکه اختصاصی دارد و از طرفی چند موج رادیویی هم کار میکند و حکومت هزینه پرداخت میکند که مردم مجانی ببینند، مردم حاضر هستند دیگر مجانی تماشا نکنند؟ آیا مردم حاضر هستند که برای تماشای فوتبال پول پرداخت کنند؟ آیا در اروپا که صحبت از پرداخت حق پخش در آنجا میشود مردم مجانی فوتبال تماشا میکنند؟ در اروپا مردم باید پول بدهند تا بتوانند فوتبال ببینند.
او درباره اینکه گفته میشود در ایران تبلیغات تلویزیونی زیاد است و صداوسیما از پخش فوتبال و برنامههای تولیدی مرتبط با فوتبال درآمد دارد هم گفت: تبلیغات در شبکههای خارجی که فوتبال پخش میکنند هم پخش میشود. یعنی هم پول میگیرند و هم تبلیغات پخش میکنند. این تعبیر درستی نیست که میگویند صداوسیما تبلیغ پخش میکند و باید پول پرداخت کند. آیا ورزش ما حرفهای است؟ فقط برای هزینه کردن ورزش ما حرفهای است.
وی در پاسخ به این سوال که اگر در ایران شبکه خصوصی فعالیت کند و با پرداخت حق پخش فوتبال پخش کند، آیا کسی برای تماشای فوتبال پول پرداخت میکند یا خیر، گفت: وقتی میگویم فرهنگ هزینهکرد برای تماشای ورزش در دنیا تبدیل به یک باور شده برای همین است. آیا فکر میکنید مردم ما این آمادگی را دارند که پول پرداخت کنند؟ من از صداوسیما دفاع نمیکنم اما وقتی حرف منطقی زده میشود باید منطقی نگاه کرد. صداوسیما رشتههای مختلف را پخش میکند و هیچ پولی از این رشتهها نمیگیرد اما برایشان ایجاد درآمدزایی میکند. مگر یادتان رفته که چند سال قبل وقتی دوربینهای صداوسیما را راه ندادند، درباره تبلیغات محیطی متضرر شدند. اگر قرار است صداوسیما مسابقات را پخش کند و پول بدهد، میگوید پس من هم در تبلیغات دور زمین سهیم هستم.
او در ادامه با بیان اینکه تامین ۷۰درصد درآمد باشگاه از حق پخش دروغ است، گفت: طبق آماری که من دارم به صورت متوسط ۳۵درصد درآمد باشگاهها از حق پخش است.
او تصریح کرد: شما یک کارخانه همراه با تکنولوژی داشته باشید؛ تا نیروی انسانی آموزش دیده نداشته باشید نمیتوانید کارخانه را بچرخانید. فرض کنید ما همه امکانات را مهیا کردیم تا فوتبالی حرفهای داشته باشیم اما آیا در فوتبال مدیرانی حرفهای دارید؟ در لیگ ما یک هفته شده که مسابقهای بدون حاشیه و دردسر برگزار شود؟ این نشان میدهد مدیران فوتبال ما این کاره نیستند. افرادی که فوتبال را اداره میکنند تجربه ندارند. آنها مدیران حرفهای نیستند. در فوتبال روز دنیا چهارراه درآمدزایی است. بلیتفروشی، کپیرایت، اسپانسری و پخش تلویزیونی این چهارراه است. اگر فرض کنید حق پخش پرداخت نشود، آیا مدیران ما میتوانند از راههای دیگر درآمد کسب کنند؟ ما در کشور قانون کپیرایت داریم چرا از آن استفاده نمیشود؟ فقط میگویید ما قانون کپیرایت نداریم درحالی که این قانون ۲۰ سال است وجود دارد. از این قانون چه استفادهای کردید؟ از بلیتفروشی چه درآمدی داشتید؟ از اسپانسر لباس چه درآمدی داشتید؟ استقلال و پرسپولیس اگر حمایت دولتی نداشتند چه شرکتی برای اسپانسری آنها میآمد؟ روی لباس تیمهای صنعتی چه تبلیغی وجود دارد؟
هنر نیست که یک باشگاه صنعتی ۶۰۰ میلیارد تومان بودجه بگیرد و خرج کند. این ۶۰۰ میلیارد را اگر برای کارگران آن کارخانه خرج کنند اوضاع تولید را بهتر میکنند. این به خاطر این است که ما نیروی انسانی کارآمد نداریم. ما ۶ دوره به جامجهانی صعود کردهایم چه حاصلی برای ما داشته است؟ هر دوره میگویند میخواهیم تجربه کسب کنیم. ۶ دوره دیگر هم بروید باز هم میخواهید تجربه کسب کنید.