فینال بازیهای جام «خلیج فارس» که این روزها به میزبانی شهر بصره در عراق در حال برگزاری است، فردا قرار است بین میزبان و عمان که هدایت آن بر عهده برانکو ایوانکوویچ نامآشناست، برگزار شود.
فینال بازیهای جام «خلیج فارس» که این روزها به میزبانی شهر بصره در عراق در حال برگزاری است، فردا قرار است بین میزبان و عمان که هدایت آن بر عهده برانکو ایوانکوویچ نامآشناست، برگزار شود. این رقابتها به خودی خود ارزش فوتبالی چندانی ندارد؛ چون سالهاست بین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس برگزار میشود و خود همان تیمها هم معمولا از فرستادن تیم اصلیشان به این تورنمنت خودداری میکنند. اینکه این دوره از بازیها برای ایرانیها اهمیت پیدا کرده، مربوط به تحریف نام خلیج فارس و برگزاری این تورنمنت با اسمی جعلی است. از آن بدتر اینکه فیفا هم با همان اسم جعلی از آن یاد کرده و جانی اینفانتیو، رئیس این سازمان عریض و طویل نیز بدون اینکه سنجیده بیندیشد، چنین واژه جعلیای را تکرار کرده است. درست از همان روز شروع این رقابتها تاکنون که به روز پایانی رسیده، این موضوع محل مناقشه شده و هرروز هم یکی از سیاستمداران ایرانی و عراقی دربارهاش کامنت میگذارند. در ایران یکی، دو اتفاق ساده و کماثر رخ داده است؛ مثلا فدراسیون فوتبال ایران نامهای نهچندان تندوتیز به فیفا نوشته و توضیح داده که اسم خلیج فارس تحریفنشدنی است.
از آن کماثرتر اینکه اسم یکی از هفتههای لیگ برتر ایران و یکی از مراحل جام حذفی را هم خلیج فارس گذاشته و با طرحی موزائیکی روی سکوی ورزشگاه آزادی اسم خلیج فارس را حک کرده است. چنین اقداماتی اگرچه بهظاهر خوب است، ولی مشکلی در سطح بینالمللی حل نمیکند. در ایران کسی درباره خلیج فارس بودن این اسم تردیدی ندارد، پس راهاندازی نمایشی همینقدر کماثر نمیتواند تأثیری جهانی داشته باشد. برای اینکه خلیج فارس نهادینه شود، حتی استفاده از رفتارهای به نسبت پوپولیستی همچون صدور دستور برای اصلاح این مورد از سوی عراقیها یا کشورهای عربی هم کارگشا نخواهد بود. کمااینکه اگر رفتارهای دستوری قرار بود تأثیرگذار باشد، باید در مورد اقتصاد ایران عمل میکرد تا همگان حساب کار دستشان بیاید که با اقتصاد دستوری میشود شرایط را زیرورو کرد. همین حالا هم بازار فراخواندن سفرا و صدور بیانیه در نهادهای مختلف داخلی داغ است و بسیاری در تلاش هستند تا به عراقیها اعتراض مستقیمشان درباره استفاده از واژه جعلی به جای خلیج فارس را بیان کنند. بااینحال، بعید است که این موضوع در کوتاهمدت قابلحل باشد. دلیل آن هم مشخص است؛ استفاده از واژه تحریفشده بهجای خلیج فارس ارتباطی با این روزها ندارد و تقریبا سالهای زیادی است که از سوی دولتهای عربی و گاهی چهرههای سیاسی مطرح دنیا مورد به کار میرود. دونالد ترامپ در سال ۱۳۹۶ رسما از یک واژه مجعول به جای خلیجفارس استفاده کرد و بعد هم نوبت به امانوئل مکرون فرانسوی رسید تا در صحبتی بحثبرانگیز از واژه خلیج «فارسی – عربی» استفاده کند.
اگرچه همزمان دیپلماتهای ایرانی در سطح خرد و کلان به این چهرهها اعتراضشان را نشان دادهاند، ولی واضح است که این رویه اصلاح نشده است. گو اینکه از جمهوری آذربایجان گرفته تا بسیاری از کشورهای دیگر اروپایی هم اسم خلیج فارس را بهطور کامل بیان نمیکنند و به زعم خودشان برای اینکه وسط بازی کرده باشند، به گفتن کلمه «خلیج» اکتفا میکنند. این موضوع جای تأسف دارد که ایران در سالهای اخیر فرهنگسازی لازم یا سیاست کافی و البته رایزنی دیپلماتیک را بهطور قاطعی انجام نداده و هر آن این نگرانی وجود دارد که چنین تحریفی تکرار شود. پرواضح است که خلیج فارس خط قرمز ایرانیهاست و استفاده از واژههای تحریفشده قابل قبول نیست، ولی روی این واقعیت هم نمیتوان چشم بست که اگر قرار به حفظ این واژه عزیز باشد، باید سیاستها در قبال تحریفهای اینچنینی به شکل هدفمندی تغییر کند. اتفاقا ریشه استفاده از واژه جعلی بهجای خلیج فارس هم برگرفته از کنشی سیاسی است؛ جایی که جمال عبدالناصر مصری بهواسطه اختلافنظری سیاسی که در زمانهای گذشته با ایران پیدا کرد، رفتهرفته در سخنرانیهایش اسم خلیج فارس را تحریف کرد تا این کلمه مجعول تبدیل به یک واژه نامآشنا برای دیگر کشورهای عربی شود. کار حتی به جایی رسید که اماراتیها اسم لیگ فوتبال کشورشان را هم به اسمی جعلی تغییر دادند که همین مورد باعث کوچ لژیونرهای ایرانی در این کشور شد و بعد هم که کلا رفتن به این لیگ برای بازیکنان ایران ممنوع شد.
تازه از سال گذشته که اسم این لیگ عوض شده است، دوباره بازیکنان ایرانی راهی امارات میشوند. اینکه کشورهایی مثل امارات و بحرین بهطور تعمدی اسم خلیج فارس را تحریف کنند، برگرفته از تضاد سیاست با ایران است ولی اینکه عراق، کشوری که درست یا غلط از آن بهعنوان یکی از متحدان ایران در منطقه یاد میشود، رو به جعل واژه خلیج فارس بیاورد و بهطور مشهودی در گسترش آن در فضای مجازی کوشش کند، از آن دست اتفاقاتی است که حداقل نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. درواقع باید واکاوی بیشتری صورت بگیرد تا مشخص شود چرا شهر شیعهنشینی مثل بصره که نگاهش نسبت به ایران نگاه متفاوتی با دیگر شهرهای عربنشین بوده، به تحریف خلیج فارس دامن زده است. از آن بدتر اینکه باید پاسخی برای این موضوع هم پیدا شود که چرا محمد السودانی، نخستوزیر جدید عراق که در سفر به ایران حتی با رئیسجمهوری دیدار و ساعتها گفتوگو میکند، بهطور فزایندهای در مصاحبههای اخیرش روی تحریف کلمه خلیج فارس تأکید میکند؟
در ایران ولی همانطورکه عنوان شد، بعید است این اتفاق آزاردهنده با دستور حلوفصل شود. این مورد حالا دیگر علاوه بر برنامه هدفمند، نیاز به صرف هزینه هم دارد. در واقع نیاز است تا همانطور که عبای عربی به تن لیونل مسی، یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رفته، درباره خلیج فارس هم فرهنگسازی شود تا تحریف آن شکل عادیسازی به خود نگیرد. گو اینکه نیاز است تا در این زمینه سرعت عمل به خرج داده شود تا خلیج فارس هم به سرنوشت مشاهیر یا دیگر رشتههای ورزشی اصیل ایرانی که به اسم کشورهای دیگر ثبت شدهاند، دچار نشود.