نام فیلم «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی که در روزهای اخیر با ورود به شبکه نمایش خانگی توسط فیلیمو -پس از اکران و حضور در جشنواره فجر- باری دیگر بر سر زبانها افتاده است. از این رو میتوان به نشانههایی که بیننده را به دام میاندازند اشاره کرده و به درونمایههای فیلم علفزار (به عنوان یکی از پرمخاطبترین فیلمهای اکران ۱۴۰۱) سرک کشید.
علفزار از دو ترفند کلی برای جذب مخاطب استفاده میکند. دو عنصری که در راستای ایده اصلی به یکدیگر پیوند خوردهاند. یکی از این عناصر «ترس» است. لفظ ترس تحت لوای ژانر درام دادگاهی عنوانی کاملا آشنا و ملموس است. از هراسِ قاضی برای اعلام حکم تا آنهایی که در جلسه دادگاه به دنبال احقاق حق خود هستند. جملگی ترس را دوره و تا پای جان سرنوشت خود را دوره میکنند. اگر بخواهیم ترس در ساختمان کاراکتر معنا کنیم به یک مسیر میرسیم، مسیری پرالتهاب که به سکوی پرشی با نام تصمیم منتج میشود.
البته باید به مسیری که از شکلگیری ترس(ایده اولیه) تا رسیدن به تصمیم (ایده ناظر) طی میشود توجه داشته و وحدتهای زمانی، مکانی و سببی را بشناسیم. سپس با گذار از ساحت زمان و مکان درونمایه اثر را درک و دریافت کنیم.
«تصمیم» نقطه اوج ماجراست. زمانی که کاراکتر برای رهایی از دلهره قصد انجام کاری را میکند. کاظم دانشی سعی دارد با توجه به تعدد کاراکترهایش ترس را تکثیر و به انحای مختلف به نمایش بگذارد.
برقراری عدالت و برملا شدنِ حقایق تخم ترس را در قلب هر شخصیت میکارد. همانطور که گفتهشد تعدد کاراکترها به انتشار بیامان وحشت منجر میشود. از این رو ماهیت ترس متزلزل شده و جای خود را به تشویش میدهد. قصه نیز به همین سبب دچار تزلزل میشود. مشخصههای زمانی و مکانی زیر سایه سنگین یک آشفتگی گم میشوند.
تنها راه رهایی از این آشوب تصمیم است. کارگردان در مرحله پایانی داستان تمام کاراکترهایش را به صف کرده و سرنوشت هر کدام را به نسبت تصمیمی که میگیرند رقم میزند.
هر آنچه از آیین ترس و تصمیم گفته شد را میتوان به حساب درونمایه اثر گذاشت. توجه به مضمون اما بحثی جداگانه را میطلبد. مضمون فیلم علفزار اساسا در حول حقوق و امتیازهای انسانی و اخلاقی میچرخد. امتیازاتی که از هر جاه و مقامی والاتر و ارزندهتر است.