جهانگیر الماسی بیش از ۵۰سال است که در عرصه هنر فعالیت میکند و در سریالهای بسیاری حضور داشته و نقشهای ماندگاری را در تلویزیون ایفا کرده است. از جمله حضورش در مجموعههای هزار دستان، کوچک جنگلی، گوهر کمال، پس از باران، طفلان مسلم و در چشم باد.
روابط عمومی صداوسیما مراسم تجلیلی برای شما تدارک دیدند. شما نکاتی مطرح کردید که پیشکسوتانی همچون خودتان چگونه در مسیر بازیگری و هنرمندی گام برداشتید اما امروز اتفاقات دیگری در این عرصه میافتد.
اولا خیلی تشکر میکنم از آقای قرایی، روابط عمومی صداوسیما که به یاد من بودند و چنین کاری را انجام دادند. تلویزیون که خانه من است و من با این رسانه فعالیت تصویریام را آغاز کردم. اولین تولید تئاتر تلویزیونی بعد از انقلاب را من و آقای بشردوست در خرداد ۱۳۵۸ انجام دادیم. اولیه تلهپلی یعنی چیزی بین تئاتر و فیلم را من برای تلویزیون ساختم. همینطور مجموعههای «همشهری» و «ستارخان» که فیلمنامهاش را خودم نوشتم. به همین دلیل وقتی بعضی چیزها را میبینم، ناراحت میشوم. اینکه عدهای بدون تجربه و تخصص کافی وارد عرصه هنر شدهاند و دستمزدهای کلانی هم میگیرند. در صورتی که وظیفه هنر، تولید و توزیع دانایی و آگاهی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم است. ما تابع آموزههایی هستیم که با آنها بزرگ شدهایم. یعنی من با فرهنگی شکل گرفتم که راجع به هر موضوعی اظهارنظر نمیکنم. متاسفانه برخی همکاران با اینکه تخصصی در این زمینهها ندارند، خود را نخود هر آشی کرده و درباره هرچیزی اظهارنظر میکنند.
نکته دیگری که همیشه جزو انتقادات شما بوده بحث توجه به پیشکسوتان است و پیشنهادهای بدی که به این دسته از هنرمندان میشود.
دقیقا ما باید سراغ پیشکسوتان برویم. از آنها یاد بگیریم و از تجربیاتشان در کار بهره ببریم. به نقشهای یکوجبه، یک روز بازی و چند سکانس نقشآفرینی، انتقاد دارم. میدانید عمده بازیگران پیشکسوت اینطور میگویند که پولهایی میگیرند تا نقش بدهند و دنبال کیفیت نیستند. بسیار دغدغهمند عرصه هنر و هنرمندیام. ما باید بهفکر کارهای فاخر و ماندگار و بالا بردن سطح فرهنگ جامعه باشیم، نه اینکه همه اتفاقات فرهنگی و هنریمان را وابسته به سلبریتیها کنیم. این گلایهها و انتقادات را بارها داشتهام، چون نگران تلاشهاییام که خیلی از پیشکسوتان و کاربلدهای این حوزه برای تعالی فرهنگ و هنرمان به خرج دادهاند.
نکتهای را شنیدم که میخواستند پس از باران را در فصل دوم بسازند اما نشد، دلیلش چه بود؟
اعتقاد دارم کارهایی مثل پس از باران را که مردم دوست دارند یا حتی در چشم باد، باید تکرار شوند یا نسخههای جدیدی از آنها ساخته شود. همانطور که برخی کارها چندفصله میشوند، این نوع کارها هم باید در نسخههای جدید ساخته و دیده شوند. قرار بود پس از باران، فصل دومی هم داشته باشد که به هر دلیلی نشد. رمز ماندگاری این سریالها اولا در پژوهش، تحقیق و فیلمنامه خوب آنهاست و ثانیا قهرمانی که بهدرستی ساخته میشود. البته این روزها کمتر در سریالها به این وجوه میپردازند. فرصت گرانقدری وجود دارد که این روزها بیشتر مردم تلویزیون نگاه میکنند با توجه به اینکه تئاتر و سینما تعطیل است و باید مدیران صداوسیما بیشتر به این نکته توجه کنند.
دوست دارید در سریال «سلمان فارسی» ایفای نقش کنید؟
کار با داوود میرباقری از آرزوهای من است، چون این کارگردان بزرگ اتفاق مهمی را برای درام در تلویزیون و سینما رقمزده است. هیچکس به این توجه نکرده که او زبان فارسی را نجات داد. خیلی مهم است مدتی ایرانیها عادت کرده بودند نمایش قدیمی در کارهایشان با آن کتابت فارسی نشان دهند و او در «مختارنامه» و برخی کارهای دیگرش این مرزبندی را شکست. یادم است بازیگر ما دیالوگ میگفت در حالی که معنای آن را نمیدانست. اگر او پیشنهاد کند در سریال سلمان فارسی بروم با کمال میل میروم و افتخار میکنم این اتفاق بیفتد، چون بهلحاظ شناختی، درام را بهطورکامل میشناسد و شعور و شناختش در درامسازی قابل تحسین است.