امروز شاهد دهمین رویارویی پرسپولیس و سپاهان در رقابت های جام حذفی هستیم.
بدون تردید حساس ترین بازی فوتبال باشگاهی ایران بعد از دربی بزرگ پایتخت، دیدار بین پرسپولیس و سپاهان است. دو تیمی که همواره مخصوصا در سال های اخیر از رقبای جدی یکدیگر بودند و بازی های جنجالی زیادی را در سال های گذشته به ثبت رساندند. سپاهان به عنوان صدرنشین لیگ برتر فردا در یک بازی بسیار حساس در جام حذفی باید در اصفهان از پرسپولیس پذیرایی کند. دیداری فوق العاده حساس که نتیجه آن برای هر دو تیم بسیار مهم است. در این گزارش و به بهانه بازی حساس دو تیم می خواهیم به چند مورد از حواشی به یاد ماندنی تقابل های دو تیم بپردازیم.
۲۶ دی ۱۳۸۲؛ گل مارادونایی پیروانی
این دیدار که در ورزشگاه نقش جهان و با قضاوت علی خسروی برگزار شد، با برتری شاگردان وینگو بگوویچ به پایان رسید. ابتدا محمود کریمی دروازه پرسپولیس را باز کرد اما در ادامه افشین پیروانی، کاپیتان پرسپولیس روی ارسال از نقطه کرنر با دست توپ را وارد دروازه فرشید کریمی کرد که از چشم داور دور ماند. در ادامه پژمان جمشیدی در دقایق پایانی گل دوم و برتری پرسپولیسیها را به ثمر رساند. گل مارادونایی پیروانی در این دیدار حواشی زیادی را به همراه داشت و باعث شد تا شاگردان بگوویچ پیروز از زمین خارج شوند.
۱۱ خرداد ۱۳۸۶؛ محمود کریمی و بس
دیداری از جام حذفی که خیال تماشاگران را از بابت مساوی نشدن بازی راحت کرده بود. فرزاد آشوبی در دقیقه ۶۴ پرسپولیسیها را پیش انداخت اما در ادامه حملات مداوم سپاهانیها به نتیجه رسید و هادی عقیلی در دقیقه ۸۶ توانست بازی را به تساوی بکشاند. اوج جذابیت این بازی در وقتهای اضافه اتفاق افتاد. جایی که محمود کریمی که سابقه گلزنی به پرسپولیس را در کارنامه داشت درخشید و هتریک کرد تا نتیجهای دور از انتظار رقم بخورد. سپاهانیها در مقابل هواداران پرسپولیس این تیم را در هم کوبیدند.
۱۰ دی ۱۳۸۶؛ چشمهای نابینای سرباز
۸۶ سال پرهیاهوی تقابل دو تیم بود. در لیگ هفتم بازی های پرسپولیس و سپاهان جنجالی شد. در بازی رفت در ورزشگاه فولادشهر آنقدر حاشیه و تنش وجود داشت که در روی سکوها درگیری به اوج خود رسید و متأسفانه سرباز احمدی قربانی بزرگ این بازی بود. برخورد یک نارنجک دستساز به چشم او باعث شد تا بیناییاش را از دست بدهد. این یک فاجعه در فوتبال بود که متأسفانه رخ داد و دودش فقط به چشم یک سرباز بیگناه رفت. سربازی که برای مدتی سوژه روزنامهها بود اما حالا بعد از گذشت سال ها از آن اتفاق کسی سراغی از او نمیگیرد.
۲ مهر ۱۳۹۱؛ آب معدنیهای جادویی
دیداری که با دو گل سپاهانیها به پایان رسید با حواشی بی سابقهای مواجه شد. برخی از بازیکنان پرسپولیس در زمین شرایط عادی نداشتند. این وضعیت بازیکنان به آبهای معدنی اعضای تیم پرسپولیس ربط داده شد و گفته میشد این آبها سالم نبودند. پس از این دیدار بازیکنان آزمایش دادند و آبها نیز مورد آزمایش قرار گرفته شد اما این موضوع ثابت نشد. سرگیجه، تاریکبینی، بیاطلاعی نسبت به زمان و مکان، برهم خوردن تعادل و خوابآلودگی از علائم محمد نوری، میثم نقیزاده و مهدی مهدویکیا بود. این ماجرا هر چه بود بی نتیجه و گنگ به پایان رسید اما هیچکس آن را از یاد نخواهد برد.
۳۰ شهریور ۹۲؛ تصمیمات جنجالی و محرومیت قهرمانی
سرنوشت داور بیشتر از نتیجه این دیدار در یادها باقی مانده است. محسن قهرمانی با تصمیماتی تاریخی در این دیدار باعث شد تا اشتباهات عجیب داوری اتفاق بیفتد. شکست پرسپولیس در این دیدار منجر به جنجالهای زیادی شد. حواشی اصلی این بازی بلافاصله پس از سوت پایان بازی شروع شد. علی دایی محسن قهرمانی را به غش کردن به سمت سپاهان متهم کرد، پرونده این دیدار به کمیته انضباطی رفت و یکی از جنجالیترین پروندههای تاریخ فوتبال ایران بود که در نهایت با محرومیت ۱۰ ساله مرتضی کریمی، کمک داور مرتبط با این پرونده، محرومیت هشت ماهه محسن قهرمانی و تذکر کتبی به علی دایی مختومه شد. قهرمانی بعدها اعلام کرد تخلفی نکرده اما اتفاق جدیدی در این پرونده نیفتاد.
خداحافظی تلخ موشک
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ فینال جام حذفی بین پرسپولیس و سپاهان در ورزشگاه آزادی برگزار شد و چه چیزی بهتر از بالا بردن جام در روز خداحافظی یکی از بهترین های تاریخ فوتبال ایران. قرار بود در آن بازی مهدی مهدوی کیا از فوتبال خداحافظی کند. استادیوم آزادی پر از تماشاگر بود و از ساعت ها قبل از شروع بازی ورزشگاه پر شده بود. پرسپولیس دو بار از حریف پیش افتاد ولی اشتباهات کشنده نیلسون باعث شد تا سپاهان بازی را به تساوی بکشاند و در نهایت کار به ضربات پنالتی بکشد. پرسپولیسی ها به بدترین شکل ممکن پنالتی زدند و در نهایت هم شاهد جشن قهرمانی سپاهانی ها بودند. بعد از بازی اعضای پرسپولیس که نای راه رفتن هم نداشتند راهی رختکن شدند ولی مهدی مهدوی کیا در اوج تنهایی و با چشمانی پر از اشک وداع تلخی با فوتبال داشت و برای همیشه کفش ها را آویخت.