از آنجایی که دانستن را حق مردم میدانیم متن تمام حرفهای کارلوس کی روش در جمع خبرنگاران را بدون کم و کاست و سانسور ترجمه کردیم تا مردم بدانند سرمربی تیم ملی دقیقاً چه گفت و اصل ماجرا چه بود.
از حرفهای بیموقع کارلوس کی روش عجیبتر ادعای محمدحسین میثاقی بود که در برنامه تلویزیونی مدعی شد، چون سرمربی تیم ملی با حرفهایش تنش ایجاد کرده، ترجیح دادیم حرفهایش را سانسور کنیم! جان؟! مگر رسانه وظیفهاش سانسور کردن است؟!
مگر اعتقاد نداریم دانستن حق مردم است؟! وظیفه رسانه این است که حرفها را بدون سانسور منعکس کند و قضاوت را به مردم بسپارد. این چه حرف خندهداری است که باید حرفها را سانسور کنیم تا شرایط عادی باشد؟!
مگر گزارشگر، مجری، خبرنگار و… «ممیزی» هستند؟!
به همین دلیل متن تمام حرفهای کارلوس کی روش در جمع خبرنگاران را بدون کم و کاست مینویسد تا مردم بدانند سرمربی تیم ملی چه گفت و اصل ماجرا چه بود؟
کیروش هرگز نگفت مردم ایران گرسنه هستند… او به بیپولی دستیارانش اشاره کرد، ولی از آنجایی که به آرین قاسمی سفارش شده تمام حرفهای سرمربی تیم ملی را ترجمه نکند و آن دسته از حرفهای او که جنجالساز است را ملایمتر به فارسی برگرداند، مترجم کیروش دچار اشتباه شد و جملهها را ناقص به فارسی برگرداند و دردسرساز شد.
حالا میتوان از دیوار کوتاه آرین قاسمی پرید و او را یکی از مقصران حواشی ایجاد شده پیرامون مصاحبه کارلوس کی روش نامید، اما بهتر است ابتدا حرفهای کارلوس را بدون کم و کاست بخوانید.
آنچه میخوانید متن کامل پرسش و پاسخ سرمربی تیم ملی و خبرنگاران حاضر در اردوی تیم ملی است…
کیروش: تا حقیقت را از من پنهان کرد
دستیاران من غذا نداشتند، دستیاران آن آقا با فرستکلاس سفر کردند
بازیکنانم ثابت کردند آماده جنگ هم هستند
*در مورد بازی کمی برایمان بگویید.
کیروش: همانطور که دیدید یک بازی بسیار سخت بود. سعی کردیم فوتبال بازی کنیم. به نظرم زمانی که در بازی همه چیز در مورد فوتبال بود بدون شک ما تیم برتر زمین بودیم. موقعیت خلق کردیم و بازی را کنترل کردیم. موقعیتهای خوبی برای گل زدن داشتیم و حتی میتوانستیم در نیمه اول کار را تمام کنیم.
تیم عراق بیشتر سعی میکرد بازی را به سمتی ببرد که بیشتر خشن باشد، بیشتر احساسی باشد، اما خوشبختانه داور این موقعیت را خیلی خوب کنترل کرد و همه چیز را تحت کنترل گرفت با وجودی که تیم عراقی سعی میکرد مزاحمت (دردسر) ایجاد کند و بازی را به سمت احساسی شدن پیش ببرد. البته آنها توانستند بازی را به سمت خشن شدن پیش ببرند، اما بازیکنان ما نشان دادند که اگر قرار باشد در زمین جنگ هم باشد آنها نگران نیستند، آماده این کار هستند و ما توانستیم تعادل لازم را حفظ بکنیم. در نهایت ما به هدفمان رسیدیم که صعود به مرحله بعد به عنوان تیم اول بود.
اولین پل را رد کردیم
در مورد شایعات اخیر سؤال کنم. رسانههای کلمبیا نوشتهاند شما با تیم ملی این کشور به توافق رسیده اید. دوست داریم از زبان خود شما بشنویم که دقیقاً چه اتفاقی افتاده و آینده شما چه خواهد شد؟
کیروش: به نظرم بهتر است این سؤال را بگذاریم به عنوان آخرین موضوع. قبل از اینکه بخواهیم در مورد آینده حرف بزنیم، آینده تیم ملی، آینده کارلوس کیروش یا هر چیز دیگر، مهم این است که در مورد حال صحبت کنیم. حال خیلی مهمتر از آینده است. حال این است که ما اولین پل را رد کردیم.
خوب بازی کردیم و عملکرد خوبی داشتیم. هفت گل زدیم و در سه بازی گلی نخوردیم که عملکرد خیلی خوبی برای ماست. چون از این بعد است که به طور واقعی جام ملتها شروع میشود. تا اینجا ما برای امتیاز و صعود بازی کردیم. الان داستان کاملاً متفاوت است.
بازیهای از این به بعد را اینطور خطاب میکنیم: همه چیز برای برنده و هیچ چیز برای بازنده. از اینجا به بعد است که شخصیت تیم، انسجام تیمی و روحیه تیمی باید خیلی خیلی قوی و مستحکم باشد. من بر این باورم که بازیکنان میدانند در حال حاضر من اینجا هستم و به طور کامل خودم را وقف میکنم، حاضرم جانم را هم برایشان بدهم، چون آنها شایستگی این را دارند.
به آنها اعتماد دارم خیلی زیاد. دوستشان دارم. به نظرم بازیکنان هم تعهد من را میدانند و آمادهاند که با تعهد کامل برای رسیدن به رؤیاهایی که داریم تلاش کنند. این چیزی است که در حال حاضر بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد. چهار روز دیگر ما یک بازی حیاتی داریم و باید به فکر همه چیز باشیم. تکتک بازیها مثل فینال جام ملتهای آسیا است.
با احترام کامل، مهم نیست چه تیمی مقابل ما قرار میگیرد، چون ما فقط به آنچه در ذهنمان است فکر میکنیم، اینکه جلو و جلوتر برویم و بهتر و بهتر شویم. بنابراین من روی بازیکنانم و کادرم حساب میکنم و به آنها هزار درصد اطمینان دارم. حال برای من همه چیز است، زمان حال، زمان حال برای من همه چیز است.
یعضیها قرمز را دوست دارند، بعضیها آبی را!
*خیلی از تیمها هستند که دوست ندارند قبل از فینال با ایران بازی کنند. مثلاً شاید کرهجنوبی خوشحال است که رفته سمت دیگر گروه با توجه به سابقهای که از بازی با ایران در دوره شما دارند. آیا تیمی است که شما دوست داشته باشید فقط در فینال ببینید و قبل از فینال با آن بازی نکنید؟
کیروش: شما نمیتوانید بهترین باشید بدون اینکه بهترینها را به چالش بکشید. شما نمیتوانید قهرمان باشید بدون اینکه با تیمهای بزرگ بازی کنید. آنچه برای ما مهم است این است که کار خودمان را انجام دهیم. دیگر تیمها نیز باید کار خودشان را انجام دهند و هر تیمی که روبهروی ما قرار گیرد باید نهایت تلاش خود را انجام دهیم. ما اینجا نیستیم که تیم انتخاب کنیم.
این کار ما نیست. ما به همه احترام میگذاریم. ما آدمهای مغروری نیستیم. اینکه بگوییم مقابل این یا مقابل آن. نه ما احترام میگذاریم به نتیجه و آنچه برای ما پیش میآید. اگر بخواهم عقیدهای داشته باشم من زرد را ترجیح میدهم، چون گاهی آدمهایی هستند که قرمز را دوست دارند و از آبی خوششان نمیآید و برخی آبی را دوست دارند و از قرمز خوششان نمیآید.
اینکه سبک کار من نیست. سبک من و طرز فکر من این است که ما در مورد دیگران حرف نمیزنیم و فقط سعی میکنیم کار خودمان را انجام دهیم و هر تیمی که شایستگی این را داشته باشد که روبهروی ما قرار گیرد ما تلاشمان را انجام میدهیم که برنده شویم. بازیها از اینجا ۵۰-۵۰ هستند. همه چیز برای برنده و هیچ چیز برای بازنده. هیچ تیم مدعیای وجود ندارد. از این به بعد همه چیز در مورد شخصیت و انگیزه است. در این بازیها شخصیت درست، روحیه تیمی و انگیزه بازیکنان برای عملکرد خوب، اهمیت دارد. این نکتهای است که ما روی آن تمرکز خواهیم کرد.
به حریفان احترام میگذاریم
*خود شما کدام تیم را ترجیح میدهید که در دور بعد با آن مواجه شوید؟
کیروش: این سؤال را همین الان پاسخ دادم. کار ما اینجا این نیست که اولویتهایی داشته باشیم، ما باید کارمان را انجام دهیم و به هر حریفی که روبهروی ما قرار میگیرد احترام بگذاریم.
اشتباه ایرماتوف با اشتباه ویلیامز فرق داشت
*در مورد داوری. طبق عکسهایی که منتشر شده ظاهراً در بازی با عراق پنالتیهایی برای ایران گرفته نشده ولی آخر بازی شما برخورد دوستانهای با روشن ایرماتوف داشتید همچنین با عدنان بازیکن عراقی که کمی هم با او چالش داشتید در طول بازی. در این رابطه توضیح میدهید؟
کیروش: وقتی میبینیم هر کس درون زمین تلاش میکند بهترین عملکرد را داشته باشد، بازیکنان، داوران و مربیان همگی تلاش میکنند که بهترین عملکرد را ارائه دهند، گاهی هم ممکن است اشتباهاتی انجام دهیم. همه اشتباه میکنند، اما آنچه در ۲۰۱۵ رخ داد یک اشتباه نبود و وقتی آنطور مسائل درون زمین رخ میدهد و وقتی تصمیمات غلط واضح وجود دارد به شما احساس بدی دست میدهد.
گاهی من تلاشم را میکنم، اما اشتباهی انجام میدهم. این در فوتبال، نرمال است. صحنه بازی، خیلی صحنه شلوغی بود؛ شاید قضاوت به یک سمت یا سمتی دیگر رفته، اما شما متوجه میشوی که داور باصلاحیت و صادقی وجود دارد که به موقعیت مسلط است.
این کاملاً فرق دارد. خیلی طبیعی است که انسان اشتباه کند و این اتفاقها بیفتد. پس آنچه در ۲۰۱۵ اتفاق افتاد را با اتفاق بازی با عراق مقایسه نکنید. (منظور کارلوس این است که اشتباه سهوی ایرماتوف با اشتباه عمدی ویلیامز استرالیایی فرق داشت) اول آن موضوع همچنان یک داستان ناراحتکننده است که باید تلاش کنیم فراموشش کنیم. برگردیم به سؤال اول که سعید (اکبری) پرسید، چون من میخواهم خیلی شفاف توضیح بدهم.
اگر میدانستم هرگز در ایران نمیماندم
کیروش: میخواهم تأکید کنم تنها چیزی که در مورد آینده قطعی است تصمیمی است که شش ماه پیش توسط فدراسیون گرفته شد. تصمیمی که طبق آن توافق من، قرارداد من فقط باید شش ماه تمدید شود. این یک حقیقت (فکت) است نه یک گمانهزنی.
این تصمیمی است که اعلام شد به صورت شفاف. در آن زمان من به تاج، احساس و عقیده خودم را در مورد موقعیتی که بود بیان کردم. این خواسته و تصمیمی بود که توسط تاج و فدراسیون گرفته شد. آنچه من در آن زمان نمیدانستم، اما الان میدانم، چون چندین بار توسط تاج و فدراسیون به من گفته شد…، چون اگر من میدانستم هرگز این تمدید قرارداد را امضا نمیکردم.
تاج این اطلاعات را از من پنهان کرد. آنچه نمیدانستم این بود که این تمدید به طور کامل خلاف خواسته وزیر ورزش و دولت بود، بله خلاف خواسته وزارت ورزش و دولت. آنچه من در آن زمان نمیدانستم این بود که مهدی تاج دستورات خاصی دریافت کرده از سوی وزیر ورزش که قرارداد من را تمدید نکند.
اگر این را در همان زمان میدانستم هرگز و هرگز اینجا نمیماندم خلاف خواسته و میل وزیر محترم و دولت. هرگز نمیماندم. این کاملاً واضح هست، چون تاج چندین بار این را گفت که دلیلی که وزیر ورزش حمایت از فدراسیون فوتبال را متوقف کرد این بود که تاج اطاعت نکرد و آن دستورها را اجرا نکرد.
البته که این برای من غیر قابل توجیه است که در موقعیتی باشم که به تیم ضربه بزنم، به فدراسیون ضربه بزنم فقط به این خاطر که سلطانیفر به هر دلیلی، برنامه دیگر و گزینههای دیگری دارد که قابل احترام است. اینها خلاف {شخصیت} من است. من هرگز مربیای نبودهام که متملق سیستم و رژیم باشم، از آن مدل آدمهایی نیستم که همیشه بگویم خیلی ممنونم (خم میشود و این را میگوید).
من اصول خودم را دارم، اما حقیقت این است که هست. چیزی برای گمانهزنی وجود ندارد. وزیر مخالف است و نمیخواهد من به عنوان مربی تیم ملی اینجا بمانم. به طور ویژه ما این حس را داریم، من این حس را دارم از زمانی که رهبر معظم در دو بیانیه تیم و مربیان و کادر را تحسین کرد، از همان زمان وزیر ورزش کاملاً علیه من شد.
از زمانی که ایشان مربیان و بازیکنان را مورد تحسین قرار دادند وزیر ورزش هر کاری کرده که من را کنار بزند. من هیچ دلیلی نمیبینم که این نرمال باشد، دلیلی برای گمانهزنی نیست، دلیلی برای شایعات نیست، چون فقط یک واقعیت در مورد آینده من وجود دارد.
تنها حقیقتی که در مورد آینده من وجود دارد این است که خواسته و اراده وزیر ورزش این است که کارلوس کیروش به عنوان مربی تیم ملی ایران نگه داشته نشود و این اصلاً به الان مربوط نمیشود، از ماه ژوئن اینطور بوده. هرگز تیم را حمایت نکردند، هرگز بازیکنان را حمایت نکردند، برنامه آمادهسازی ما را لطمه زدند.
پشت صحنه همیشه، به عقیده من، اگر یک دلیل و یک نام وجود داشته باشد که باعث همه این اختلافات (تفرقهها) در فوتبال ایران شده و مسئول این وضعیت فقط وزیر ورزش است. او مسئول این اوضاع است. چرا؟ چون شما میبینید که همه باشگاهها اعتراض میکنند، فقط یک باشگاه در ایران است که اعتراضی ندارد.
چه کسی باعث این تفرقه (دودستگی) شده؟ چه کسی از برخی روزنامهها و برخی افراد حمایت میکند که پشت صحنه، مثل این آقای مسعودی، و بعضی از آنها اینجا هم هستند، همیشه آمادهسازی تیم را به مخاطره میاندازند؟ چه کسانی این کارها را میکنند؟
از کجا میآیند؟ چه کسی اجازه میدهد این بینظمیها از قبیل انتقادها، بایکوت کردن، دروغها وجود داشته باشد؟ این داستانها در مورد آقای الکساندر، آقای میک، ماجرای بازی دوستانه آرژانتین، از کجا؟ همه یکسری گروه مشخص هستند. یک گروه مشخص. چه کسی اجازه داد این اتفاق بیفتد؟ این باشگاه، این مربی و این افراد به چه کسی وابسته هستند، به اتوریته (قدرت) وزیر ورزش.
ما اینجا افرادی داریم که حتی شرایط اینکه غذایی برای خوردن داشته باشند را هم ندارند، اما آنها مربیانی را حمایت میکنند که با کادرشان با پرواز فرست کلاس به ژاپن بروند و برگردند در حالی که من اینجا آدمهایی را دارم که حتی پول برای خوردن هم ندارند، چه کسی به آنها اجازه داده چنین کاری بکنند؟ بنابراین هیچ دلیلی برای گمانهزنی وجود ندارد. فقط یک نکته وجود دارد که درست است.
الان در حال حاضر ما میجنگیم تا آخر این جام ملتها، نهایت تلاشمان را میکنیم همانطور که این کار را قبلاً کردهایم برای ایرانیها، اما در این زمان انگشتم را رو به صورت افرادی میگیرم که از دو سال پیش اینجا بودهاند تا تیم را به مخاطره بیندازند، اعتبار مربی را به مخاطره بیندازند، و به انسجام و روحیه ما لطمه بزنند با هرچه از دستشان برمی آید.
شما (اشاره به یکی از خبرنگاران) اخیراً با آقای مسعودی بوده اید. او آن داستان دروغ را در ایران در مورد یکی از مربیان تیم ملی ایجاد کرد، چه کسی از او حمایت میکند، ایشان هم وصل است به همان سیرک، افراد مشخص همان سیرک. چه کسی اجازه داده این اتفاق بیفتد؟ فقط یک نام. به نظرم بسیار ساده است.
بنابراین آینده برای من همین الان است. من به توافقاتم و تعهداتهم به تیم ملی ایران پایبندم و احترام میگذارم. اگر آنها من را نمیخواهند «تنکیو وری ماچ»، اما دستکم باید از زبان بنده واقعیت را بشنوند، چون افراد کمی هستند که شجاعت بیان حقیقت را دارند.