نمونهاش را میتوان در سریال «آکتور» که از شبکه نمایش خانگی پخش میشود، دید. در این سریال به کارگردانی نیما جاویدی و تهیهکنندگی مجید مطلبی، گریم در کنار بقیه ابعادی که پایه یک قصه تصویری هستند، از جایگاه ویژهتری برخوردار است.
این سریال در ژانر درام و خانوادگی، داستان زندگی پرفراز و نشیب چند بازیگر مستعد تئاتر را روایت میکند که زندگیشان با یک پیشنهاد کاری، دستخوش دگرگونی و ماجراهای پیچیده می شود. چند جوانی که علاوه بر درگیری با مشکلات مختلف و هیاهوی جامعه باید با اتفاقات جدیدی هم دستوپنجه نرم کنند. دو نقش اصلی این سریال علی (نوید محمدزاده) و مرتضی (احمد مهرانفر) هستند. آنها دو جوان بااستعداد در زمینه تئاترند که با اجرای نمایشهای سفارشی که در زندگی معمولی اتفاق میافتد، روزگار میگذرانند…
با همین خلاصه داستان میشود دریافت که اولین اتفاق برای شکل دادن به شخصیتهای مختلف همان گریم است که به کمک متن و اجرای آن نقش میآید.
بابک اسکندری به عنوان طراح این گریمها در آکتور سنگ تمام گذاشته و باعث شده تا این بخش جزو رخدادهای جالب توجه سریال باشد. هنری که از عبدالله اسکندری پیشکسوت این عرصه به پسر رسیده و آکتور را میتوان نقطه عطف تجلی آن دانست چرا که بخشی از وزن کل این کار بر دوش همین طراحیها گذاشته شده است.
در واقع در طول داستانهای متعدد آکتور این گریم و طراحی آن است که بخشی از قصه را به تنهایی پیش میبرد. البته که از شیوه نقشآفرینیهای بازیگران به خصوص سه نقش اصلی یعنی نوید محمدزاده، احمد مهرانفر و هستی مهدوی که مدتی است به این گروه اضافه شده هم نمیشود گذشت.
این گریم که اوج آن را در قسمتی که در خانه سالمندان میگذشت دیدیم، توانست نگاههای زیادی را به خود جلب کند. همان قسمتی که علی و مرتضی به عنوان دو پیرمردی که قرار است در این خانه زندگی کنند دست کم پنجاه سال پیرتر شدند، طراحی که شاید در نگاه اول حتی متوجه گریم بودن آن نشوید. جالب است که در طول همان قسمت اشارههایی هم به شیوه شکل گرفتن این گریم و مراقبتهایی که لازم دارد، میشود، جریانی که یادآوری میکند با یک اتفاق ساده روبهرو نیستیم.
در قسمتی که نوید محمدزاده و هستی مهدویفر هم نقش دو معتاد به شیشه را بازی میکردند این طراحی تا اندازهای پیشبرنده قصه بود و یا همان قسمت اول با نقش لاتهای دزد همان دو بازیگر، از شروع ماجرا نشان میدهد چقدر یک طراحی اصولی و شاید ساده، میتواند به کمک قصه و کل اثر بیاید.
هر چند که در یک سریال لازم است تا همه عوامل که از آنها اسم برده شد، دست به دست هم دهند تا شاهد یک اثر موفق تمام عیار باشیم اما گاهی سبقت یکی از این موارد باعث میشود تا آن کار جان و روح دیگری داشته باشد تا جایی که در سریالی مثل آکتور گاهی ضعف و ریتم کند در پیشبرد داستان به واسطه همین گریم و شخصیتسازیها تا حدی قابل تحملتر شود.