حمید فرخ نژاد با انتشار پستی عجیب در اینستاگرام خود ضمن تمجید از حاکم دوبی، با ادبیاتی تعجب برانگیز او را بهترین الگو برای نوع مدیریت حکومت ایران خواند. پستی که در لابه لای آن نشانه هایی از تحقیر ایرانیان هم به چشم می خورد.
او در این پست که در رسانه های عربی همچون العربیه هم بازتاب داشته، نوشت:«میون اینهمه شیخ که توی مملکتمون شبانه روز تلاش میکنن تا آخرت و اون دنیامون رو بسازن ، کاش یه شیخ محمد بن راشد داشتیم که این دنیامونو میساخت.حیاک.
پی نوشت:مش غول ضمبه هرکی برداشت بد کنه».
این پست فرخ نژاد با واکنشهای متعددی از سوی کابران مواجه شده است و خیلی ها بابت آن به او بشدت تاخته اند. جالب آنکه در این بین خیلی ها هم با یادآوری فعالیتهای تبلیغاتی او در ایام انتخابات ریاست جمهوری، او را به عنوان یکی از حامیان حسن روحانی به باد انتقاد گرفته اند.
تابناک هم در مطلبی کنایه آمیز با عنوان «موعد صله دادن حکام امارات فرا رسیده است؟! تملق حمید فرح نژاد برای اعراب حاشیه خلیج فارس و تحقیر ایرانیها» در این باره نوشت: «حمید فرخ نژاد در حالی با ادبیاتی تملقآمیز به سراغ شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس رفته و حاکم دوبی را بهترین الگو برای نوع مدیریت حکام ایران خوانده که شق مقابل چنین تعبیری، عملاً تحقیر ایرانیهاست؛ ادبیاتی که با استقبال رسانههای عربی از جمله رسانههای خاندان آل سعود همراه شد و نشان داد، یک سلبریتی در شرایطی که امارات شمشیر را برای ایران از رو بسته، در زمین دشمن مردمِ ایران نقش آفرینی می کند.
این جملات را حمید فرخ نژاد به همراه تصویری از شیخ محمد بن راشد حاکم دوبی منتشر کرده. فرخ نژاد پیش از این در فیلم سینمایی «لاتاری» دیالوگهایی صد در صد خلاف این را میگفت و برجها و ساختار امارات را نمایشی میخواند اما به نظر میرسد به آن نقش اعتقادی نداشته و صرفاً برای تأمین آن ده هزار دلاری که باید ماهیانه به آمریکا بفرستد آن نقش را بازی کرده است.ادبیات تملقآمیز حمید فرخنژاد خطاب به حاکم دوبی نیز اگر در راستای ایفای یک نقش و دریافت دستمزد از محمد بن راشد حاکم دوبی باشد، به عنوان آثارِ نیازمندی به دلار قابل فهم است؛ اما حتی در این صورت نیز پذیرفته نیست! البته بعید نیست پس از سخنان فرخ نژاد و پوششی که برخی رسانههای عربی از جمله العربیه به نشانه استقبال از این ادبیات تحقیرآمیز نسبت به حکام ایران داشت، به این بازیگر صله بدهد و از زحماتش برای معرفی حاکم دوبی به مردم ایران به عنوان «حاکم تراز» بدین شکل قدردانی کند.
این رسم معمول اعراب است که به مداحان صله میدهند و چه بسا با دریافت این صله، مشکل فرخ نژاد برای ارسال ماهیانه ده هزار دلار به آمریکا برطرف شود؛ اما بیشک از کنار ادبیات تحقیرآمیز فرخنژاد نمیتوان به سادگی باید عبور کرد. واقعیت آن است که گروهی از سبلریتیها که فاقد حداقل دانش سیاسی و اقتصادی هستند، تقریباً در هر حوزهای با تکیه بر فالوئرهایشان در شبکههای مجازی اظهارنظر میکنند.
هیچ تردیدی در وقوع طیفی از اشتباهات مدیریتی در کشور وجود ندارد؛ اما اینکه مسئولان کشورمان را با یک شیخ جنایتکار مقایسه کنیم که همراه با دیگر شیخنشینهای امارات، همکاریِ مشترک نزدیکی با آمریکا در تحت فشار گذاشتن ایران در حوزه واردات و انتقال ارز به ایران داشته است، گذشت ناپذیر است. برای درک فرخ نژاد و دوستانش باید یادآور شد که یکی از دلایل وضعیت امروز به ویژه تورمی که در چند نوبت از زمان دولت احمدی نژاد به ایران تحمیل شده، تحرکات امارات متحده عربی در راستای تضعیف ایران بوده است.
هر شخص عادی که یک بار پایش به بازار ارز رسیده باشد، میداند ارزشگذاری دلار در مقابل ریال به واسطه اشتباهات متولیان بانک مرکزی در دورههای مختلف، ابتدا در کشورهای اطراف ایران به ویژه دوبی و هنگ کنگ انجام میشود و امارات با استفاده از همین ابزار بازارسازی در افزایش لجام گسیخته ارزش دلار نسبت به ریال طی ماههای اخیر تأثیر گذاشت و به اقتصاد ایران ضربه مهلک زد. امارات با محوریت ابوظبی و دوبی البته از یک سال پیش با ممانعت از انتقال ارز گسترده به ایران، اقتصاد ایران را به این سمت برد.
امارات در چند دهه اخیر، یک شبکه منظم اطلاعاتیِ اقتصادی داشته که با شناسایی سرمایه گذارانی که قصد ورود سرمایه به کشورهای همسایهاش از جمله ایران را داشته، آنها را یا از طریق ترساندن نسبت به ریسک سرمایه گذاری و یا از طریق ارائه تسهیلات فوق العاده به سمت خود کشانده و آشکار «سرمایه دزدی» کرده است. این رفتار که بخشی از پروژه گسترده جاسوسی اقتصادی امارات است، در چند دهه اخیر منجر به کوچ صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری به بنادر امارات شده که مقصد ابتداییاش بنادر ایران یا کشورهای اطراف امارات نظیر قطر بوده است.
در دو دهه اخیر نیز هیچ گام ضدایرانی در حاشیه خلیج فارس برداشته نشده، مگر آنکه یک پای آن حکام محبوب حمید فرخ نژاد بودهاند. با تعبیر فرخ نژاد، قذافی حکومتی بهتر از حاکم دوبی داشته، چون رشد اقتصادی لیبی در سالهای پیش از سقوطش خیره کننده بود و سالیانه تا ۱۰ درصد افزایش تولید ناخالص ملی داشت که صادرات نفت تنها تشکیل دهنده ۳۰ درصد درآمد ناخالص ملی کشور شده بود. همچنین به اذعان گزارشهای بینالمللی نظام بهداشتی و خدمات اجتماعی که در لیبی به اجرا گذاشته شد، در سراسر قاره سیاه بی همتا بود.
با این اوصاف، باید پرسید چرا فرخ نژاد از حاکمی چون قذافی که به فکر دنیای مردمش بود، اما همچون حاکم لیبی به ناموس خودی و همسایه رحم نمیکرد، قدردانی نمیکند؟! آیا شایسته است، قذافی به واسطه آن که به شکل فجیعی از سوی مردمِ ناسپاس لیبی کشته شده و دیگر امکان بالقوه تقدیمِ «صله» به بازیگرانی چون فرخ نژاد را ندارد، از تمجید به واسطه خدماتش و دعوت دنبالکنندگان فرخ نژاد برای خواندن یک فاتحه نثار روحش، محروم شود؟ واقعاً چرا برخی هنرمندان ما میان حکام مرتجع کشورهای عربی فرق میگذارند و تبعیض قائل میشوند؟
انتظار میرود به سلبریتیهایی که در حد سواد و بینش سیاسی و اقتصادیشان به مسائل نمیپردازند، تذکر جدی داده شود، چون مرجعیت کاذبی که شبکههای اجتماعی برای برخی از آنها به وجود آوردهاند در شرایط حساسی که کشور پیش روی دارد میتواند به ابزاری در دست دشمن تبدیل شود؛ کما اینکه پست اخیر فرخ نژاد چنین کارکردی یافته است و انتظار میرود، نوع مواجهه و تنبه فرخ نژاد در تمجید از دشمنان ایران، راه را بر تکرار چنین رفتارهای زشتی ببندد».