در میان بازیگران تازهوارد سینمای ایران هدی زینالعابدین از معدود چهرههایی است که توانست محبوبیت میان تماشاگران عام سینمای ایران را تجربه کند. زینالعابدین کار خود را در سینما و تلویزیون از سال ۱۳۸۴ و با بازی در خانه روشن وحید موسائیان آغاز کرد. او با صبر و حوصله زیاد منتظر ماند تا چهار سال بعد در سریال آشپزباشی محمدرضا هنرمند بازی کند و بعد از این سریال بود که سیل پیشنهادات مختلف به سوی او روانه شد.
زینالعابدین میان بازیگران جوان سینمای ایران یکی از شرقیترین چهرهها را دارد. چهره او تماشاگر را به یاد زنان افسانهای و اسطورهای ایران زمین میاندازد. همین موضوع باعث شده تا زینالعابدین بتواند طیف متنوعی از نقشهای گوناگون را بدون هیچ مشکل خاصی بازی کند. در پایان خدمت دختر مرموزی است که خودش و سرباز جوان همراهش را به نابودی میکشاند. در اسرافیل دختر بلندپروازی است که هر طور هست به آرزوی خود میرسد و با مرد محبوبش ازدواج میکند و در سقوط فرشته دختر جوانی است که درگیر یک ماجرای پیچیده ماورایی میشود. این کارنامه متنوع و پربار بیش از هر چیز محصول انتخابهای هوشمندانهای است که زینالعابدین تا به امروز انجام داده است. این جدیت در اجرای نقشها و حرفهایبودن در استایل و لباسهای او هم دیده میشود.
هدی از خوشپوشهای سینمای فعلی است و بهسراغ طرحها و رنگهای جذابی برای استایلش میرود. او در هر بار حضورش روی فرش قرمزها از مدلی تازه و طرحی جدید برای پوشش خود استفاده میکند. یکی از نقاط قوت استایلهای او، استفاده از تزئیناتی است که روی پارچه لباسهایش دیده میشود. در تصویر بالا هم گلهای کارشده روی کت بسیار زیبا و مناسباند. بهطور کلی هم لباسهای هدی از پارچههایی با کیفیت مناسب و رنگها و طرحهای مطلوب و چشمنواز انتخاب میشوند. سلیقه هدی در انتخاب رنگهای استایل هم مطلوب است. او همیشه بهسراغ رنگهایی متنوع و جذاب برای بخشهای مختلف لباس خود میرود و در ضمن میداند که چه رنگهایی در تناسب کامل با یکدیگر قرار دارند. کنار هم قراردادن رنگهای موزون و مناسب از نشانههای خوشپوشی اوست. در ادامه برخی نقشهای این بازیگر را مورد بررسی قرار میدهیم.
سقوط یک فرشته / فاطمه
سقوط یک فرشته یکی از سریالهای نسبتاً موفق و تماشایی تلویزیون بود که در ماه رمضان سال ۱۳۹۰ از شبکه یک سیما پخش شد. این سریال تمی ماورایی داشت و داستان یک خانواده مذهبی ایرانی را روایت میکرد که اسیر وسوسههای شیطان میشوند. سقوط یک فرشته در میان سریالهای رمضانی سال ۱۳۹۰ جایگاه خوبی کسب کرد و توانست مخاطبین زیادی را پای تلویزیون بنشاند. هر چند مضمون جنجالی سریال نقدهایی را هم برانگیخت اما در مجموع باید از این سریال به عنوان سریالی موفق یاد کرد که توانست مخاطب سختگیر تلویزیون را تا حدی راضی کند. فاطمه سریال سقوط یک فرشته یکی از آن نقشهای کلیشهای رایج در سریالهای ایرانی است. دختری سر به زیر، متین و موفق که درگیر یک ماجرای پیچیده ماورایی میشود. ماجرایی که کنترلی بر روی آن ندارد.
اسرافیل / سارا
آیدا پناهنده را با ملودرامهای روانکاوانهاش به یاد میآوریم. ملودرامهایی زنانه که در آن قهرمان اصلی فیلم که زن است دچار چالشهای عاطفی و اجتماعی میشود. چالشهایی که محصول زیست در جامعه مرد سالار است. اسرافیل داستان زنی به نام ماهی (با بازی هدیه تهرانی) را روایت میکند که داغدار مرگ پسرش است، در حالی که ماهی عزادار است عشق قدیمی او بهروز (با بازی پژمان بازغی) به شهر کوچک آنها برمیگردد. با حضور او خاطرات یک تراژدی عاشقانه قدیمی دوباره زنده میشود… سارای اسرافیل یکی از مهمترین نقشهای مکمل این فیلم زنانه است. دختر جوانی با آرزوهای دور و دراز که حاضر است برای رسیدن به آرزوهای دور و درازش هر کاری بکند.
عرق سرد / مصی عطایی
عرق سرد یکی از جنجالیترین فیلمهای سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر بود. فیلمی که سوژهای جنجالی داشت و با لحن تند و تیز و فضاسازی بسیار خوب کارگردان تبدیل به یکی از موفقترین فیلمهای اجتماعی سینمای ایران در دهه نود شد. نگاه نو و تازه بیرقی به یک سوژه ملتهب اجتماعی در کنار بازیهای بسیار خوب بازیگران موجب شد عرق سرد در اکران هم به خوبی دیده شود و تماشاگران برای تماشای آن به سالنهای سینما بیایند. حوزه هنری در آن زمان فیلم را بایکوت کرد و اجازه اکران به آن نداد. اما با وجود تحریم و بایکوت حوزه هنری هم فیلم فروش معقولی را تجربه کرد. زینالعابدین از فرصت پیش آمده برای بازی در این فیلم استفاده کرد و موفق شد تبدیل به یکی از مهمترین بازیگران این درام اجتماعی زنانه شود.
زالاوا / ملیحه
زالاوا یکی از عجیبترین و متفاوتترین فیلمهای سینمای ایران است. فیلمی در ژانر وحشت که داستانی متافیزیکی و مربوط به مابعدالطبیعه را تعریف میکند. داستان زالاوا در دهه ۵۰ هجری شمسی رخ میدهد. روستایی در حوالی کردستان درگیر مشکل عجیبی میشود که هیچ کس برای آن پاسخی ندارد. مشکلی که امنیت روستا را دچار مشکل میکند. حالا این وظیفه اُستوار احمدی (با بازی نوید پورفرج) است که امنیت را به روستا بازگرداند… زینالعابدین در زالاوا نقش دکتری به نام ملیحه را بازی میکند. دکتری جوان که قرار است حوادث روستا را به صورت علمی تبیین و تفسیر کند.
رهایم کن / مارال حصارکی
شاید تماشاگر در هنگام تماشای رهایم کن احساس کند که در حال تماشای یک ملودرام مردانه است. تاکید کارگردان بر روی رابطه حاتم و هاتف نایب سرخی (با بازی محسن تنابنده و هوتن شکیبا) تماشاگر را به این فکر میاندازد که این سریال اساساً داستان این دو برادر است. اما حقیقت امر این است که رهایم کن یک لایه زیرین هم دارد که ممکن است تماشاگران هنگام تماشای سریال از آن غافل شوند. دقت به این لایه زیرین ما را به این نتیجه میرساند که اتفاقاً محور داستان این سریال زنان هستند و حوادثی که برای زنان سریال پیش میآید مردان را وادار به واکنش میکند. در میان شخصیتهای زن سریال هم مارال حصارکی مهمترین شخصیت است.
مارال زنی ساده، مهربان و آرام است. زنی نجیب و سر به زیر که هر مردی آرزوی او را دارد؛ برادران نایب سرخی هم از این قاعده مستثنی نیستند اما این تنها ویژگی مارال نیست. مارال در طول سریال نشان میدهد هر جا که پای منافعش در میان باشد اهل مبارزه است. منتها برخلاف حاتم او مبارزه را از راه عقل پی میگیرد. او نمیخواهد و نمیتواند خارج از دایره عقلانیت حرکت کند. حرکت مارال خارج از دایره عقلانیت مساوی است با نابودی کامل زندگی افراد بسیاری که سرنوشتشان به سرنوشت مارال گره خورده است. هدی زین العابدین با بازی به اندازهاش در این سریال ثابت کرد که توانایی بالایی در باورپذیر از کاردرآوردن زنان قدرتمند دارد. زنانی تاثیرگذار که میتوانند سرنوشت متفاوتی را برای اطرافیان خود رقم بزنند.