همایون غنی زاده را از نمایش «ددالوس و ایکاروس» می شناسم؛ نمایشی که نشان از تولد کارگردانی بااستعداد و سخت کوش می داد. کارگردانی که برای تمامی عناصر صحنه اهمیت قائل است و برای اجرای دقیق آنها وقت می گذارد.
غنی زاده گام های خود را در مسیر تئاتر آرام آرام و البته بلند برداشت تا به نمایش می سی سی پی در تالار وحدت رسید. طی این مسیر، راهی هم به سینما گشود و در فیلم مانی حقیقی (اژدها وارد می شود) ایفای نقش کرد.
اکنون او اولین فیلم بلند خود را در معرض دید مخاطبان خود قرار داده و آنطور که شواهد و قرائن نشان میدهد، در نخستین حضور خود توفیقی نسبی یافته .
اما نکته اینجاست که اگر غنی زاده با کارنامه پربار و چشمگیر خود راهی سینما نمی شد، قطعا واکنش های مثبت به «مسخره باز» به عنوان فیلم اولی بسیار بارزتر بود، اما توفیق های پیشین غنی زاده در تئاتر ، انتظارات مخاطبانش را بالاتر برده.
در واقع منتقدان و سینماگران از این کارگردان تئاتر و سینما انتظار دارند در عرصه فیلمسازی نیز گامی بسیار بلندتر بردارد.
فارغ از نگاه مذکور، مسخره باز به عنوان نخستین اثر یک فیلمساز ، فراتر از حد تصور است.
اتفاقا غنی زاده در این فیلم هم مانند آثار صحنه ای اش ، مانند یک شعبده باز عمل کرده و در یک فضای محدود و بسته ودر تایمی نسبتا طولانی ، صحنه های بدیعی خلق کرده است.
مشکل اصلی از نظر من به فیلمنامه و نحوه روایت باز می گردد .
به همین جهت است که تماشاگر (از جمله این نگارنده) در نخستین تماشای اثر دقیقا نمی فهمد کنش محوری اثر و خط سیر ماجرا چیست.
آنچه من و شاید بخش عمده ای از مخاطبان را جذب می کرد، تلاشهای غنی زاده برای خلق تصاویر جذاب و میزانسنهای چشمگیر بر پایه تجربیات قبلی غنی زاده در تاتر بود.
با این حال باید منتظر ادامه تجربیات غنی زاده در سینما باشیم و او را به ادامه این مسیر تشویق کنیم.