جمعی از نمایشگران عروسکی در چهلمین روز درگذشت فرناز بهزادی گرد هم آمدند و یاد او را گرامی داشتند.
این برنامه شامگاه شنبه ۲۱ مرداد در سالن استاد جوانمرد عمارت خانه تئاتر و به کوشش انجمن نمایشگران عروسکی تئاتر برگزار شد.
در آغاز اعلام شد چون فرناز بهزادی همیشه دوستدار شادی بوده، برنامهای تدارک دیده شده که متناسب با روحیات این هنرمند باشد.
در سخنان کوتاهی گفت: فرناز بهزادی حالا به جایی رسیده که در اوج است. او به راحتی و کمال و آزادی رسیده و در نهایت آرامش است. کاش ما هم به این درجه از خلوص نیت برسیم که چنین عاقبت خوشی داشته باشیم.
جدیکار البته به دلیل تاثر خود، نتوانست صحبت بیشتری داشته باشد.
در ادامه، قطعهای موسیقی با دکلمه شعری از هوشنگ ابتهاج (سایه) اجرا شد.
سپس حمیدرضا اردلان، از دوستان و همکاران بهزادی با تسلیتگویی به خاطر درگذشت این هنرمند، درباره او گفت: درگذشت او را به همه خانوادهاش، نمایشگران عروسکی و همه مردم ایران تسلیت میگویم. هرچند همه مردم ما او را نمیشناسند ولی تاثیرات او را در قالب آثار هنری، دریافت کردهاند.
او از بهزادی به عنوان یکی از معدود کسانی یاد کرد که لایههای متعدد نداشت و شفاف و زلال بود .
اردلان با اشاره به آشنایی بهزادی به فرهنگ غرب و شرق افزود: به دلیل تخصیلاتش در فرانسه، مغرب زمین را میشناخت همچنانکه به فرهنگ شرق هم آشنایی داشت. او یک آرتیست قابل قبول درچند رشته و در عین حال آموزگار خوبی بود و شیوه آموزشاش کاملا عملی بود.
او با تشریح یکی از تجربیات بهزادی در ساخت عروسکهای غولپیکر گفت: بعضی افراد اگر هزار سال عمر کنند، کم است و بهزادی از آنان بود.
در ادامه قطعهای از نمایش «والس نوروزی» که سالها پیش به کارگردانی بهزادی در چند شهر ایران و ترکیه اجرا شده و عروسکهایش را خود بهزادی ساخته، اجرا شد.
پخش تصاویری از بهزادی و نمایشهایش با همراهی پیام یکی از هنرمندان نمایش عروسکی فرانسوی، بخش دیگری از این برنامه بود.
سپس پیامی تصویری از قطبالدین صادقی، کارگردان، پژوهشگر و مدرس تئاتر درباره بهزادی پخش شد که او را هنرمندی چند وجهی توصیف کرد که در کنار همه شایستگیهایش از دو موضوع رنج میبرد.
این هنرمند تشریح کرد: بهزادی حس میکرد رویاهای او را درک نمیکنند که سبب نوعی تلخکامی در او شد و به سبب همین مساله، همواره گله داشت که امکانات کافی در اختیارش قرار نمیدهند که گله بجایی بود و شایستگی آن را داشت. با این حال شخصیتی فهیم، اجتماعی و دوست داشتنی باقی ماند. جای او بسیار خالی میماند چون هنرمندان چند وجهی مانند او کم داریم.
سپس با پخش تصاویر دیگری هنرمندانی همانند هما جدی کار، آزاده انصاری، سهیلا باجلان، حمیدرضا اردلان درباره بهزادی سخن گفتند.
شهرنوش پارسیپور، نویسنده که نسبت خویشاوندی با بهزادی دارد، در پیامی تصویری، از درگذشت او بسیار ابراز تاسف کرد و گفت: او در زمانی از دنیا رفت که میتوانست سالها بماند و همچنان کار کند.
این نویسنده که دختر خاله بهزادی است، خاطراتی از دوران کودکیشان روایت و آرزو کرد فرناز هر جا که هست، در صلح و آرامش زندگی کند.
علی ابوالخیریان، دیگر هنرمند تئاتر عروسکی هم در تصاویری خاطراتی از همکاری و دوستی خود را با این هنرمند بیان کرد و گفت: او در همه کارها عاشق بود.
در بخش بعدی برنامه، سروناز، دختر این هنرمند خاطراتی از کودکی خود بیان کرد که مادرش در دوران کودکی او و برای جشن تولدش، با همراهی دوستان خود، نمایشی عروسکی بر اساس داستان «شنل قرمزی» اجرا کرده بود.
او ادامه داد: من و دوستانم به خاطر این نمایش خیلی خوشحال بودیم ولی مادرم خودش بیشتر از ما از این کار لذت برد. همیشه مادرم را در حال کار کردن دیدهام. اولین کارهایش را در فرانسه اجرا کرد که از داستانها و فرهنگ شرقی وام گرفته بود ولی در ایران بود که خلاقیتش متجلی شد و توانست بین فرهنگ شرق و غرب پل بزند. گرچه در ایران از خانواده کوچکش دور بود، ولی خانواده بزرگترش، نمایشگران عروسکی در کنارش بودند.
در ادامه امیر عابدی، عکاس، یکی از عکسهایی را که از بهزادی گرفته بود، به دخترش تقدیم کرد و از بهزادی به عنوان یکی از استثناییترین هنرمندان نام برد.
اجرای قطعه دیگری موسیقی و اجرای یک برنامه به کارگردانی ماندانا کریمی و همراهی علی ابوالخیریان، مریم اقبالی، زهرا مریدی و با همراهی موسیقی، بخشهای دیگری از این برنامه بود.
در پایان نیز از دوستان بهزادی دعوت شد تا خاطرات خود را از این هنرمند روایت کنند و دهقان محمدی، مجسمهساز خاطراتی از اولین همکاری خود با فرناز بهزادی و تاثیرپذیریاش از این هنرمند تعریف کرد.
انتهای پیام