فرهاد اصلانی امسال با دو فیلم در جشنواره فیلم فجر دیده شد. جالب آنکه در هر دو هم نقش مردان قانون به او محول شده بود. جالب تر آنکه یکی، «مردی بدون سایه» فیلمی مغشوش و سردرگم بود که اصلانی کار خاصی از دستش برای نجات فیلم برنمی آمد و طبعاً بازی او مثل لیلا حاتمی، امیر آقایی و علی مصفا، اگر واجد ارزشی هم بود، در میان نقدهای گزنده ای که به کلیت فیلم روا داشته شد، دیده نشد. دومی «متری شیش و نیم» هم علی رغم اینکه موجی از مواضع مهرآمیز به سمتش روانه شد، اصلانی در نقش قاضی آنقدر کوتاه و گذرا بود و چنان زیر سایه نقش محوری پیمان معادی قرار گرفت که باز هم شانسی برای قرار گرفتن در میان کاندیداها پیدا نکرد. حال آنکه هر کدام از این نقش های ظاهرا شبیه به هم را جور متفاوتی بازی کرده. در فیلم سعید روستایی او در ردای قضاوت، در عین تقیدش به قانون، گونه ای از عطوفت انسانی را چاشنی بازی اش کرده. او با این تمهید در دل فضای خفقان آور فیلم، هم تا حدی از سختی و سردی قانون می کاهد و هم در عین حال بنا به جایگاهش، حکمش را نه به مصلحت و رفاقت، که بنا به شواهد و ادله معتبر می دهد. این تناقض عجیب در بازی او در سکانس سر و کله زدنش با پدر و پسر موادفروش در «متری شیش و نیم» بخوبی قابل تشخیص است.
در «مردی بدون سایه» او اگر چه از ضعف در پرداخت شخصیتی و لنگ زدن قصه رنج می برد، اما می کوشد در همان چند سکانس شمایل یک بازپرس قاطع و قلدر را به رخ بکشد و در عین حال با کاراکتر علی مصفا به جهت نگرانی در قبال همسرش، همدردی خفیفی داشته باشد.
اینها شگردهایی است که اصلانی همیشه با زیرکی در بازی ها و انتخابهایش به آنها توجه داشته تا فارغ از بلندی و کوتاهی نقش و وجوه کیفی اثر، به شخصیت عمق و جان ببخشد و آنرا به تماشاگر بقبولاند. او این ابعاد انسانی را در سیاه ترین نقشها هم مدنظر دارد تا کار خودش را درست انجام دهد.
اصلانی حتی از افزایش وزن عجیبش هم به نفع نقش بهره می برد. نگاه کنید به بازی او در «مغزهای کوچک زنگ زده». آنجا او در نقش شکور، یک قاچاقچی خطرناک است که از دستور به قتل خواهرش گرفته تا درگیری مسلحانه با ماموران ابایی ندارد. با این وجود جایی در اوایل فیلم از بریدن گوش پسربچه ای طفره می رود تا سنگینی یک قسی القلب به نامش گره نخورد. به اینها بیفزایید نحوه محبت کردن گاه خشونت آمیز او به برادرش شاهین (نویدمحمدزاده) را که در صورت عدم رعایت چند نکته ظریف، منجر به گاف فیلمنامه ای و شکل گیری بازی ای غلط می شود. اصلانی حالا اما استاد قوام آوردن چنین نقشهای دوگانه ای شده. طرفه آنکه تشعشعات مثبت و سمپاتیکی از شخصیت فردی او، همیشه موجب می شود تماشاگر عادی هم در قضاوت کاراکترهایش نوعی ملاطفت سخاوتمندانه به خرج دهد! حال آنکه بی تردید اگر بازیگر دیگری همان نقش را بازی کند، یکپارچه عصبیت و خشونت از آن می تراود.
این ویژگی کمیابی برای یک بازیگر است که نقش منفی را از افتادن به ورطه نفرت انگیزی برهاند و قامت انسانی به آن ببخشد. چیزی که اصلانی آنرا بلد است. فکت آوردن برای اثبات این ادعا کار بشدت ساده ای است. کافی است رجوعی داشته باشید به همین فیلمهای سالهای آخرش. مرد دوزنه در «زیر سقف دودی» پوران درخشنده، دلال اعضای بدن در «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان، مرد مستبد در «ماجان» رحمان سیفی آزاد، معتاد در «به خاطر پونه» هاتف علیمردانی و …. یا قبل تر از آنها «خرس» خسرو معصومی. فارغ از کیفیت هر یک از این فیلمها، اصلانی همواره در هاله ای از احساسات از پیش مثبت تماشاگر، زورگویی یا خیانت می کند و رندبازی درمی آورد.
به این فکر می کنم که اگر جور شده بود و منتفی نمی شد تا او نقش رضا کیانیان را در «مسخره باز» همایون غنی نژاد بازی کند، نقش بازپرس کیانی چه تحول کنجکاوی برانگیزی را از سر می گذراند!
اصلانی این روزها دو فیلم «کلمبوس»( هاتف علیمردانی) و «جن زیبا» (بایرام فضلی) را روی پرده دارد که فیلمهای مهمی از آب درنیامده اند و گیشه گرمی هم ندارند. در دومی اما اصلانی همبازی یک بازیگر زن معروف ترک شده که درباره او صحبتهای ستایش آمیزی به زبان آورده. نورگل یشیلچای اخیرا گفته: «خیلی جالب است با وجود اینکه زبان هم را نمیفهمیم؛ اما نقش همدیگر را درک کردهایم. هرچه فرهاد میگفت، با اینکه من زبان فارسی بلد نیستم، متوجه میشدم! او هم حرف من را متوجه میشد! این خیلی جالب بود. شاید بهایندلیل که علایق مشترک داشتیم. شاید هم به دلیل این بود که از زبان بدن خیلی استفاده میکرد. شاید بتوانم بگویم قویترین و لذتبخشترین پارتنری بود که تابهحال با او ایفای نقش کردهام. فرهاد خیلی بازیگر باهوشی است و کاملا معلوم است با هوشش ایفای نقش میکند. من از کار با بازیگران باهوش خیلی لذت میبرم. او هم احتمالا همینطور است. بهطورکلی خیلی خوب با هم کنار آمدیم و کار کردیم».
و در نهایت باید گفت همین هوشمندی فرهاد اصلانی در شناخت نقش و موقعیت کاراکتر است که از او یک بازیگر شش دانگ و قابل اعتماد ساخته.