نشست پرسش و پاسخ فیلم «ملکه آلیشون» به کارگردانی ابراهیم نورآور محمد، در دومین روز اکران فیلمهای سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان با حضور دختران نوجوان خبرنگار برگزار شد.
در نشست رسانهای فیلم «ملکه آلیشون» به کارگردانی ابراهیم نورآورمحمد که بعداز ظهر امروز یکشنبه (۱۶ مهرماه) با حضور کارگردان این اثر و امیررضا اسماعیلی بازیگر آن و همچنین با شرکت دختران نوجوان خبرنگار در سالن حافظ پردیس سینمای ساحل برگزار شد، ابتدا ابراهیم نورآور محمد، کارگردان فیلم «ملکه آلیشون» اظهار کرد: ماجرای این فیلم از یک درخت قدیمی در تایوان و شکستن و افتادن آن بعد از ۳ هزار سال به دلیل طوفان شروع شد که آدمها نتوانستند از آن مراقبت کنند.
او ادامه داد: من خواستم قصه را به نوعی شروع کنم که نسبت به سایر فیلمهای پخش شده به لحاظ ساختار، جنس، رنگ، موضوع و استایل متفاوت بوده و برای بچه ها جذابیت داشته باشد. سعی کردم آن را به لحاظ موضوع به طبیعت مرتبط کنم که برای بچه ها بسیار حیاتی و مهم است و صد درصد کودک و نوجوان را به فکر وامیدارد تا بعد از دیدن فیلم، این طور نتیجه گیری کنند که بخواهند با طبیعت دوست شده و از آن محافظت کنند. هدف ما این بود که بچه ها را دوستدار طبیعت کنیم و حداقل فیلم به دلیل متفاوت بودن نیز بازدید بخورد، اگرچه موضوع و نتیجه آن ازهمه چیز برای من مهمتر بود و امیدوارم تاثیرگذار بوده باشد.
در ادامه این نشست، امیررضا اسماعیلی بازیگر نوجوان فیلم «ملکه آلیشون» بیان کرد: این فیلم، اکشن و دارای جلوه های ویژه بود که آقای نورآورد از ما تست گرفت و من قبول شدیم. البته ۸ سال پیش کار را شروع کردیم و من خیلی کوچک بودم و بچه ها من را نمی شناختند و باور نمی کردند که من «آدور» هستم. من عاشق فیلمهای اکشن و کودکانه بودم و برای من باعث افتخار بود که توانستم خدمت آقای نورآورد باشم.
در این لحظه یکی از خبرنگاران نوجوان حاضر در نشست با بیان اینکه رنگ پردازی فیلم زیاد بود، این پرسش را مطرح کرد که آیا این مسئله صرفاً به دلیل جذابیت فیلم بود یا بار معنای نیز داشته است؟
ابراهیم نورآور پاسخ داد: صد درصد باید معنا داشته باشد. وقتی ما از تفاوت در فیلم صحبت میکنیم این تفاوت باید در تونالیته رنگی هم باشد. فقط این نیست که کاراکترها احساس داشته باشند، بلکه رنگ بندی به فیلم معنای زیادی می بخشد. هر صحنه، پلان یا برداشت به آن رنگ بندی به شدت وابسته است. اگر رنگ اشتباه باشد یا نتواند خود را به درستی نشان دهد حس واقعی فیلم ازبین می رود، به همین دلیل تصحیح رنگ، بخش بخش خیلی مهم در ساختن فیلم است.
خبرنگار نوجوان دیگر خواستار پاسخ کارگردان درباره دلیل استفاده از دوبله در فیلم شد و نورآورد توضیح داد: «ملکه آلیشون» اولین فیلم من است، مطمئن باشید چون اولین کار است بچههایی هم که ورود کردند نیز اولین تجربه شان است و حتی پایشان را به صحنه تئاتر هم نگذاشتند و نمیدانستند دوربین چیست و با چه چیزی طرف هستند. چون این بچه ها از شهرهای مختلفی بودند لهجه های متفاوتی نیز داشتند و یک دلیل دوبله این فیلم، ضعف بچه ها و ناآشنایی با فیلمسازی و دوربین و قاب و پرسپکتیو بود و ما مجبور بودیم با دوبله یکسری ضعفها را بپوشانیم؛ ضمن اینکه دلیل دیگر این بود که فبلم، متفاوت باشد. حتی اگر لهجه ها درست بود بازهم من دوبله را وارد می کردم.
در ادامه، امیررضا اسماعیلی بازیگر فیلم «ملکه آلیشون» در پاسخ به پرسش خبرنگار نوجوان دیگر مبنی بر احساسش در مورد استفاده زیاد از جلوه های ویژه و گریم شخصیتها گفت: چون اولین کار اکشن من بود خیلی سخت بود و کارگردان به ما توضیح می داد که مثلا شیطان چه جایی قرار داشت و ما باید از قدرت تخیل و تصور خود استفاده میکردیم و با نگاه خود حرکت شیطان را نشان می دهیم.
کارگردان این فیلم نیز در تکمیل پاسخ اسماعیلی توضیح داد: کاراکتر شیطان وجود نداشت و بعد از پایان فیلم و تدوینش مشخص میشد که شیطان وجود دارد، درواقع هیچ کسی نبود و کاراکتر با خودش بازی می کرد ولی نقطه را درست هدف می گرفت. اینکه ۸ سال یک بچه بتواند سرما و گرما و جنگل و کوه را تحمل کند خیلی مهم است. آدور مرد است و ۸ سال در فیلم بزرگ شد.
او افزود: تولید این فیلم ۹ سال طول کشید چراکه من تنها بودم و عوامل فیلم نداشتم. صفر تا صد را خودم انجام دادم، فیلمنامه را نوشتم، دکور زدم، طراحی لباس و گریم را انجام دادم، صدابرداری، فیلمبرداری و تدوین و حتی دپباه ۶ نفر کاراکتر را خودم انجام دادم، حتی آهنگسازی و افکت ها و در مجموع مجبور شدم که صفر تا صد فیلم را خودم انجام دادم.
همچنین یکی دیگر از خبرنگاران نوجوان به باورناپذیر بودن گریم شخصیت پدربزرگ اشاره کرد و نورآور بیان کرد: این را بگذارید به حساب اینکه خودم تنها بودم، و چون ۸ سال زمان برد بالاخره یکجایی از دست من خارج می شود. اگر ضعفی می بینید به دلیل دست تنها بودن من و زمان زیادی است که صرف ساختن این فیلم شد.
نوجوان دیگر این پرسش را مطرح کرد که کشورها در حال عرضه کردن فرهنگ خود به دنیا هستند اما سهم ایران با این فیلم چیست؟ چراکه تداعی گر سینمای ایران نبود.
کارگردان فیلم «ملکه آلیشون» به این پرسش چنین پاسخ داد: بخشهای زیادی داشت که ایران را نمایان می کرد. اسامی در این فیلم ظاهر خارجی بود درحالیکه کاملا ایرانی بوده و معنا داشتند. اسم «آدور» به معنی برپاکننده آتش است. حتی درباره ملکه آلیشون که اسم درخت است نمیتوان گفت که به کدام کشور یا دین و مذهب تعلق دارد. به نظر من همین که شخصیت های فیلم با زبان فارسی صحبت می کردند نشان میدهد که متعلق به ایران است. فقط شاید جنس کار، ما را به سمت کارهای کلاسیک اروپا برد ولی درکل ما تلاش کردیم که کاملا ایرانی بماند. ایران برای ما یک دنیا ارزش دارد و برای ما مهم است که ارزش فرهنگ خود را حفظ کنیم.ک
کارگردان فیلم «ملکه آلیشون» در پاسخ به پرسش خبرنگار نوجوان دیگر درباره هزینه های این فیلم گفت: یک نفر آمد و پشت ما زد و گفت «برو نگران نباش، من هستم» یعنی هزینه هایش را قبول کرد ولی بعد از چندروز رفت و من ماندم و فیلم. ۸ سال پروسه خیلی زمان بری است و واقعا هزینه های زیادی داشت، اما ۷۰ درصد فیلم با چیزهای دورریختنی ساخته شد یعنی از هرچیزی که از طبیعت پیدا کردیم در فیلم استفاده و تقریبا بیش از ۱۰۰ لوکیشن ساخته شد.
او درباره طراحی لباس در فیلم خود نیز چنین توضیح داد: ما سعی کردم حتی از لباسهای تاناکورا هم استفاده کرده و آنها را تلفیق کنیم و یک لباس جدید بسازیم، آن را رنگ می کردم تا لباس مورد انتظار برای کاراکتر را طراحی کنم. من این فیلم را به زمان و مکان خاصی نچسباندم.
نورآورمحمد در پاسخ به نوجوان خبرنگاری که درباره اقتباس فیلم «ملکه آلیشون» از افسانه فولکلور ایرلندی پرسش کرده بود، تصریح کرد: آدم وقتی کشور خودش را دوست دارم کشورهای دیگر را هم ممکن است دوست داشته باشد و دوست دارد یک مقدار هم از آن الگو بگیرد من هم کمی الگو گرفتم و در کار استفاده کردم، ولی همه چیز ایران خودمان است.
کارگردان فیلم «ملکه آلیشون» درباره دغدغه خود درباره حفاظت از محیط زیست نیز گفت: خیلی جاها می رفتیم و به ما میگفتند «شما که فیلمی درباره طبیعت می سازید و اگر حرف شما طبیعت است چرا شاخه را میسوزانید و
خودتان برای بخشی از صحنه های فیلم به طبیعت آسیب می زنید؟» ما هم گفتیم که می دانیم اشتباه است، اما مجبوریم ضررهایی برسانیم تا بتوانیم آن پند و اندرز را منتقل کنیم و نتیجه این باشد که بچه ها یادبگیرند طبیعت را دوست داشته باشند.
نورآور ادامه داد: شعار من برای فیلم این بود که «بیاییم طبیعت را دوست داشته باشیم.» تمام هدف ما همین بود و امیدوارم تاثیر گذاشته باشد. البته همیشه گفته اند که هرچه در کودکی یادمیگیریم درون ما زنده می ماند.
خبرنگار نوجوان دیگر پرسید که آیا ۸ سال ارزش ساختن این فیلم را داشت؟ و نورآورد پاسخ داد: بله صد درصد ارزش داشت. هدف من کودک و نوجوان بود و انشاالله اگر عمری باشد فیلم ساختن برای این گروه سنی را ادامه می دهم. برای بچه ها جان بدهیم کم است. من کار کودک را خیلی دوست دارم.
خبرنگار نوجوانی نیز این پرسش را مطرح کرد که آیا این فیلم علاوه بر هدف حفاظت از طبیعت، اهداف دیگری را نیز دنبال می کرد؟
کارگردان فیلم «ملکه آلیشون» با تاکید بر اینکه طبیعت هیچ ترسی ندارد، مهربان است اما ما با آنها نامهربان هستیم و ما میخواهیم جلوه خوب طبیعت را به بچه ها نشان دهیم، بیان کرد: علاوه بر احترام و ضرورت حفاظت از طبیعت، احترام به پدر و مادر و قدردان بودن نسبت به آنها نیز از دیگر اهداف این فیلم بود.
بازیگر فیلم «ملکه آلیشون» نیز در پاسخ به پرسش خبرنگار نوجوانی که درخصوص پاسخ داده نشدن علت حفظ طبیعت در این فیلم، گفت: پاسخ داده شد، «آدور» ابتدا فکر میکرد که جنگل باعث شده پدر و مادرش ازبین بروند ولی ملکه آلیشپن به او نشان داد که شیطان مسبب این موضوع شده و به جنگل نیز آسیب رسانده است و به همین دلیل رفت تا از شیطان انتقام بگیرد تا جنگل را زنده کرده و طبیعت را برگرداند.