تیم ملی نوجوانان ایران در اولین دیدار خود در جامجهانی زیر ۱۷سال اندونزی کولاک کرد و در زمانی که همه نسبت به نتیجه نخستین دیدار آنها در این تورنمنت امید زیادی نداشتند ورق را برگردانده و مدافع عنوان قهرمانی این رقابتها را شکست داد. درخصوص این دیدار و نتیجهای که بهدست آمد دقایقی با حمید علیدوستی که اتفاقا خود نیز سابقه هدایت تیم ملی در همین رده سنی را دارد به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
صحبت را از برد دلچسب تیم ملی نوجوانان مقابل برزیل در جامجهانی آغاز کنیم.
زمانی که این رقابتها قرعهکشی شد و تیم ملی با کشورهای برزیل و انگلیس همگروه شد، بسیاری اعتقاد داشتند که کار ما سخت است و با این گروهبندی قبل از اعزام کارمان تمام شده است. اما اگر بخواهیم از اساس و پایه به این بحث نگاه کنیم این نکته اهمیت زیادی پیدا میکند که بازیکنی که زیر ۱۷ سال است از چنین سنی سابقه بازی با تیمهای بزرگی مانند برزیل و انگلیس را پیدا کرده ضمن اینکه این تجربه هم شگفتانگیز است که ۲ گل عقب باشید و بتوانید با کامبک دوباره به رقابت بازگردید و تیمی مانند برزیل را ۳ بر ۲ شکست دهید. نکته مهم بعدی اینکه چنین دیدار و نتیجهای میتواند اعتمادبهنفس و خودباوری بازیکن در این سن و سال را بهشدت افزایش داده و بازیکن از اینجا میتواند آمادگی ذهنی خوبی برای آینده پیدا کند. تیم ملی نوجوانان وقتی با چنین تیمهایی بازی میکند اعتمادبهنفس را بهدست آورده و بحث یادگیری نیز میتواند بزرگترین کارکرد را در چنین مسابقاتی داشته باشد. در آینده، این بازیها و این نتایج قطعا دستاوردهای بزرگی نیز بههمراه خواهد داشت. اگر این بچهها درصورتیکه رده به رده تا تیم ملی بزرگسالان برسند، وقتی در رده سنی نوجوانان تجربه بازی با تیم ملی برزیل و انگلیس را در کارنامه داشته باشند، مطمئن باشید این اعتمادبهنفس میتواند حتی در هر رده سنی به این دسته از بازیکنان سوای مسائل فنی و تاکتیکی، کمک بسزایی کند.
خود شما وقتی گروهبندی رقابتها اعلام شد، تیم ملی را از پیش حذف شده نمیدانستید؟
در هر صورت قبول دارم که در گروه سختی قرار داریم. این بازیکنان در ردهای قرار دارند که درحال دیدن تمامی آموزشهای لازم هستند و در عرصههای بینالمللی بازی میکنند. اگر بخواهیم در این رده سنی فقط به نتیجهگیری فکر کنیم بهنظر نمیرسد این موضوع کار درستی باشد؛ چراکه امر مهم این است که از این تعداد از بچهها، تعداد قابل توجهی به ردههای سنی بالاتری رسیده و درنهایت پیراهن تیم ملی بزرگسالان را برتن کنند. بهطور مثال از تیم ملی نوجوانانی که چهارم جهان شد، امروز چند بازیکن به تیم ملی بزرگسالان رسیدهاند؟ فکر میکنم فقط صیادمنش باشد که او هم چند وقتی است به تیم ملی دعوت نمیشود. پس این مهم که از این موضوع درس بگیریم و بتوانیم در مسیری حرکت کنیم که در سالهای بعدی بازیکنان بیشتری را در تیمهای ملی ردههای سنی بالاتر و بهخصوص تیم ملی بزرگسالان داشته باشیم. درواقع باید برای بازیکنی که در رده سنی زیر ۱۷ سال بازی میکند و برزیل را شکست میدهد برنامهریزی درازمدت داشته باشیم. این نفرات در تیمهای پایه هستند و با یک برنامهریزی بلندمدت باید این ظرفیت را ایجاد کنیم تا این بچهها به تیمهای ملی بزرگسالان برسند. زمانی هم این امر محقق میشود و میتوانیم آن را موفقیتآمیز بدانیم که حداقل سه چهار بازیکن از این تیم به بدنه اصلی تیم ملی کشورمان برسند. آن زمان است که میتوانیم این روند را درست بدانیم.
با این وضعیت و نفرات میتوانیم بگوییم خوش به حال تیم ملی فوتبال ایران؟
در هر صورت تیمی که ۲ بر صفر از برزیل عقب است و کامبک میزند این امر اتفاقی نیست و مشخص است که از لحاظ روحی و روانی با این نفرات کار شده است. امیدوارم این روند ادامهدار باشد و به جلو حرکت کرده و سالیان سال از این نفرات در ردههای دیگر استفاده کنیم. در این صورت میتوانیم بگوییم خوش به حال تیم ملی و نهتنها بزرگسالان بلکه طی سالیان این نسل به جلو حرکت کرده و خوش به حال سایر ردههای سنی نیز شود. با این وضعیت میتوانیم امیدوار باشیم که یک تیم ملی جوانان، امید و بزرگسالان خوب و قوی در آینده خواهیم داشت.
از حسین عبدی چقدر شناخت دارید؟
ایشان مربی خوب و بادانشی نشان داده است. البته شناخت زیادی از وی ندارم و فقط در تلویزیون او را دیدم و شناختم در همین حد است. او را انسانی فرهیخته و بدونحاشیه شناختم که با ادبیات خوبی صحبت میکند. در این سن بچهها بسیار حساس هستند و این مهم است که جدای از مسائل فنی و تکنیکی، شما از لحاظ آمادگی ذهنی و روحی و روانی بتوانید این بچهها را تجلی دهید و فکر میکنم در این برهه زمانی با حضور حسین عبدی این اتفاق افتاده است. عبدی آدم موفقی است و امیدوارم مسیر او ادامه داشته باشد و این موفقیتها ادامهدار باشد تا به قول شما بگوییم خوش به حال تیم ملی.
الگوی همراهی سرمربی با تیمهای ملی ردههای سنی چقدر میتواند موفقیتآمیز باشد؟ یعنی به این شکل که حسین عبدی با همین بچهها تا رده امیدها بیاید.
زمانی که در تیم ملی نوجوانان و جوانان کار میکردم در یک دوره آموزشیای که در ژاپن برگزار شد به این نکته رسیدم که تیمهای موفق در ردههای پایه در همان رده میمانند و آن رده را ارتقا میدهند. البته مهم ارتباطی است که بین ارکان و کادرهای فنی تیمهای ملی شکل میگیرد، چون فوتبال تعاملی گروهی بهشمار میرود. اگر یک اتفاق پیوسته باشد این پیوستگی در بین سایر تیمهای ملی هم ایجاد میشود. فکر میکنم مربیان ردههای سنی باید تعاملی همهجانبه درباره همه چیز داشته باشند. برخی کشورها این کار را میکنند و برخی کشورهای دیگر شاید این الگویی که گفتید را بهخاطر آشنایی کادر با بازیکنان لحاظ میکنند، اما باید این را هم درنظر بگیرید که وقتی مربیای وقتش را در چند سال برای یک رده سنی میگذارد بهجز شناخت از روحیات بچههایش، نسبت به آن رده سنی آگاهی پیدا میکند و چهبسا با این اتفاق بتواند در سالهای بعدی در رده سنی فوق مثمرثمر و اثرگذارتر باشد.
فکر نمیکنید با برتری مقابل برزیل، جامجهانی برای تیم ملی و بچههای ما در این رده سنی تمام شده باشد؟
خیر، اصلا اینطور نیست. امیدوارم که این موفقیتها ادامهدار باشد. خود آقای عبدی در سطح بالا بازی کرده و این مسائل را بهخوبی میداند. البته مهمترین نکته در جامجهانی این است که این بچهها باید از بازی کردن از هر لحاظ لذت ببرند. خیلی خوب است که این بازیها با نتیجه هم همراه باشد، اما برای این سن و سال نتیجه مهم نیست. در این سن بچهها باید آزادانه بازی کرده و نباید فشار روحی و روانیای از بابت نتیجهگیری یا نتیجه نگرفتن با آنها همراه باشد. باید تیم ملی همینطور ادامه دهد تا موفقیتهای بعدی ادامه داشته باشد. درواقع نسبت به سوالی که پرسیدید من خوشبین هستم که این اتفاق رخ ندهد.