بیشترمردم صدای اکبر منانی را با نقش هرکولپوآرو میشناسند؛ نقشی که باعث شد لقب اکتورصدا را به او بدهند. او گویندهای است که به شخصیت کارتونی زبلخان بیکلام، روح و صدایی جدید بخشید، لحن خاص گلام که میگوید من میدونم… را در مجموعه ماجراهای گالیور، صدای ویژه جان دالتون را در مجموعه لوک خوش شانس و شخصیت لورل را در مجموعه لورل و هاردی آفریده است.
خیلی از هنرمندان به عشق هنرپیشگی وارد عالم هنر شدند. آیا این اتفاق هم درباره شما رخ داد و اینکه آقای منانی با عشق به این حرفه به راحتی یا با سختی فعالیتش را آغاز کرد؟
در تلویزیون قدیم چندتا کار تئاتر بازی کردم. عشق هنرپیشگی داشتم اما اتفاقی و با مکافات وارد کار رادیو شدم. هفتخوان رستم را گذراندم تا وارد رادیو شوم. ابتدا گوینده «راه شب» بودم. تقریبا ۱۵سال با این برنامه همکاری کردم. شبها تا صبح در رادیو بودم و روزها هم دوبله کار میکردم؛ مستند، جدی، شوخی، بچه، زن، مرد، پیرمرد، پدربزرگ و… جای همه صحبت و گویندگی کردم.در حال حاضر گاهی کارهای مستند جدی انجام میدهم. البته مدتی است که در رادیو نیستم. آخرین باری که در رادیو بودم«صبح جمعه با شما» را داشتم. مدتی هم یک برنامه رادیویی را که صبحها روی آنتن میرفت با آقای توکل داشتم. بعد از آن دیگر در رادیو فعالیتی نداشتم. علاوه بر اینها گوینده خبر هم بودم و بعد از مدتی که خبر خواندم، سردبیر خبر بودم تا اینکه سال ۶۵ بازنشسته شدم.
شما جزو مدیران دوبلاژ پیشکسوت هستید که تا امروز بهجای شخصیتهای زیادی در فیلمها و کارتون صحبت کردید. کمی از خاطراتتان در این عرصه بگویید و این که در چند فیلم کار کردهاید؟
من از زمانی که کار دوبله را شروع کردم، مدیر دوبلاژ هم بودم و در استودیو کاسپین کار میکردم. تا دو سال قبل از کرونا هم مدیر دوبلاژ بودم. آخرین کارم هم سریال «سرقت پول» بود که دیگر کار نکردم. همیشه خیلی کار میکردم. زمانی که آقای نوذری استودیو کاسپین را باز کرد آنجا تمام سریالهای جدید را من دوبله میکردم.کار دوبله را از همان ابتدا انجام میدادم. اگر اغراق نکرده باشم همه کارهایم شاخص بوده است. مثلا در فیلمی حرف زدم به نام «متصدی لباس» که فکر میکنم آلن آرکین بازی کرده بود با دو سه هنرپیشه اسکاری که از شاهکارهاست. اگر بگویم در ۲۰هزار فیلم حرف زدهام اغراق نیست. بعد از انقلاب برنامهای مثل «روزهای زندگی» داشتم به نام «پرستاران» که چهارپنج سال پخش شد و نقش اول را میگفتم. بعد از انقلاب هم کارتونی نبوده که حرف نزده باشم. البته سالهای اخیر اینگونه نیست ولی قبلش هر چه کارتون ببینید، من هستم. حالا تیپهای مختلف شاید صدا را تشخیص ندهید؛ مثلا من در فیلمی هفت نقش را داشتم و هر هفتتایی آنها را خودم میگفتم. کسی نمیداند، اینها جزو شاهکارهای من است.
آیا در میان آثاری که دوبله کردهاید، اثری بوده که دوبله آن خیلی طولانی شده باشد؟
یکی از سریالهای معروفی که قبل از انقلاب داشتم «بالاتر از خطر» یا «روزهای زندگی» بود که ۱۵سال طول کشید. فکر کنم قبل از انقلاب بیش از ۱۰۰۰فیلم و سریال را من حرف زدم.خودم فیلم «گروه پلیس» را دوبله کردم که طولانیترین و ماندگارترین بودو جایزه هم گرفتم اما در حال حاضر کارهای کوتاه انجام میدهم. اینکه از قبل بدانم کار چیست، اینطور نیست. همین که توضیحی بدهند نقش چه ویژگیهایی دارد کافی است.
خیلی از جوانان علاقهمندند وارد دنیای دوبله شوند. شما که تجربه آموزش به جوانان را دارید، چه توصیهای در این باره دارید؟
علاقهمندان حرفه دوبله دو دسته هستند یا علاقه دارند یا اینکه میخواهند بیایند و این کار را شروع کنند. کسانی که این کار را میخواهند شروع کنند کارشان خیلی مشکل است برای اینکه متقاضی خیلی زیاد و ورودش هم خیلی سخت است. از من میخواهند برای دوبله کلاس بگذارم اما معتقدم دوبله کلاس ندارد. باید در استودیو بنشینید و کار را یاد بگیرید ولی گویندگی چرا، باید کلاس بگذرانید. کلاسش هم طولانی است و کسی هم که قصد داردگوینده واقعی شود باید شش تا هفت سال درس بخواند، با یکی دو سال نمیتوان گوینده شد. به نظرم علاقهمندان به دوبله همین که نشستهاند و در حال فیلمدیدن هستند، میتوانند حرف بزنند و تمرین کنند یا اینکه باید بیایند به استودیو و ریزهکاریها را یاد بگیرند و یک مقدار هم مدیر دوبلاژ کمکشان میکند که آکسان چیست؟شخصیت کیست و… از سوی دیگر با توجه به اینکه نقشهای همه هنرپیشههای دنیا را گفتهام ولی هیچ وقت ادعایی ندارم.من روی نقشهای خاصی کار کردم مثل دیوید ساچت و آلن آرکین.دیوید ارتنبرو را صحبت کردم. جای دیگران هم من گفتهام، ولی هیچوقت نمیگویم، چون دیگران گفتهاند و نقش خاص من نیست اما نقشهایی هست که دیگران قبلا گفتهاند. الان میآیند و دوباره دوبله و تکرار میکنند و میگویند تو بگو، دلمان میخواهد که صدای تو باشد حالا به چه دلیل و چرا نمیدانم.
چرا سمت بازیگری نرفتید؟ در حالی که برخی همکاران شما تجربه بازیگری هم دارند؟
شاید ۱۰۰فیلم و سریال از من دعوت شد ولی نرفتم. اول کار که آمدم، دوست داشتم هنرپیشه شوم که نشد. الان دیگر نه، الان من گویندهام و هر کسی گویندگی بخواهد، انجام میدهم. میگویند به خاطر صدایت میخواهیم بازی کنید اما نرفتم. من در کار گویندگی هضم شدم، فیلم را ندیده، میگویم. فقط توضیح مختصری درباره شخصیت بدانم، میگویم که برویم برای ضبط. فکر کنم در خونم است و خودش میآید.
هنوز هم در دنیای دوبله فعالیت دارید؟
در حال حاضر اگر کاری پیشنهاد شود یکی دو سه ساعته انجام میدهم. دیگر نمیتوانم. مدتی مینوشتم ولی در حال حاضر دیگر نمیتوانم بنویسم. البته من نویسنده نیستم.از کتابهای قدیمی من «فن بیان و گویندگی» که قسمتهای اولش تمرین صداست،متاسفانه خیلی کم منتشر شد و برای رادیو بود.درباره دوبله چیزهایی جمع کرده بودم، همانها را به کتاب تبدیل کردم به نام «تاریخ دوبله ایران» که برای ۱۰تا ۱۵سال پیش است.اولین کلاس گویندگی درایران رادر زیباکنار برگزار کردم برای همه مدیران و گویندگان. تقریبا ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر بودند که بهصورت شبانهروز سه ماه کلاس برگزار شد. درتلویزیون هم هف هشت کلاس برگزار کردم. در شهرستانها در یزد، شیراز و مشهد و در دانشگاهها بیشتر برای گویندگی کلاس برگزار میکردم اما برگزاری کلاس برای دوبله را اعتقاد ندارم. دوبله را باید با دیدن و تجربه آموخت، الان دکان باز کردهاند و پول میگیرند.
درباره اینکه چطور لقب اکبر آکتور را به شما دادند برایمان توضیح میدهید؟
مرحوم عطاا… کاملی این نقش را به من پیشنهاد کرد. البته قبل از من خیلیها تست داده بودند اما نتوانسته بودند با صدای ایدهآل ایشان دوبله کنند. من گفتم باید اول سریال را ببینم. هفت هشت روز ۱۰قسمت از سریال را تماشا کردم تا رفتار و کردار پوآرو را ببینم. همان روزها زندگینامه آگاتا کریستی و کتابهایش را خواندم. زندگینامه دیوید سوشه را هم خواندم. البته تا مدتها مردم به اشتباه میگفتند دیوید ساچت! در حالی که دیوید سوشه بود. تا اینکه فهمیدم او شش ماه به مرز بین فرانسه و بلژیک سفر کرده تا بتواند زبان فرانسه را تمرین کند و حرف بزند. من هم دیدم وقتی او برای بازی در این نقش زحمت کشیده، حتما نقش برای او مهم بوده و توانسته این نقش را استثنایی بازی کند. بعد حدود ۱۵تا۲۰روز تمرین کردم. شخصیت او را زیر و رو کردم تا بتوانم کامل بشناسمش. بعد از این تمرینها، روزی که برای ضبط رفتم، آقای کاملی گفت «خودشه. همین رو میخواستیم» و بعد به علت دوبله پوآرو به من لقب اکبر آقا، آکتور صدا را داد. میگفت منانی دردوبله آکتور است و مثل او را نداریم. به هرحال شخصیت پوآرو آدم عجیب وغریبی بود؛ یک مغز استثنایی. گوینده نقش پوآرو هم باید مثل او به همه مسائل از درون فکر میکرد. وقتی این شخصیت را در درونم یافتم، تلاش کردم خودش باشم. فهمیدم که نویسنده چه شخصیتی از او در ذهنش بوده و مدتها چهره و بازی او را به دقت نگاه کردم تا بتوانم صدای خاص او را شکل بدهم. اصطلاحات فرانسوی مال خود شخصیت پوآرو بود و دیوید سوشه بعضی از اصطلاحات را مدام تکرار میکرد و به تکیهکلامش تبدیل شده بود. من فرانسوی بلد نبودم ولی آقای کاملی بلد بود. اصطلاحات فرانسوی را به فارسی مینوشت و میداد تا من از روی آنها بخوانم. البته سوشه هم بعضی از کلمات و اصطلاحات فرانسوی را غلط تلفظ میکرد. دیدیم اگر بخواهیم مثل خود او غلط بگوییم خوب نیست. به همین علت شکل درست تکیهکلامهای او را مدام تکرار میکردم. به هر حال سعی کردم از شخصیت داستانی او یک تیپ درست کنم.