دوگانهنگری به حفظ سرمایههای شخصی یا مراقبت از افکار عمومی در مقابل محتوای مبتذل
سینمای ایران اگرچه این روزها از لحاظ جذب مخاطب در بهترین حالت خود قرار دارد، اما نمیتوان از برخی کمبودهای آن چشم پوشید. درنقدهایی که درباره فیلمهای کمدی ازجمله هتل و…منتشر کردیم یادآور شدیم چگونه یک اثر سینمایی نازل میتواند نتیجهای مخرب بر جامعه داشته باشد و پر بیراه نیست، اگر بگوییم از بُعد محتوای، کمدیهای پرفروش در اکران، با درجه نازلی روبرو هستند.
بطور کلی فیلمهایی که این روزها روی پرده است، از لحاظ ژانر متنوع و سطح کیفی قابل قبول دارند؛ اما احاطه سینمای کمدی بر کل اکران این روزهای سینما که از درجه کیفی قابل قبولی نیستند، حرف و حدیثهای بسیاری را مطرح میکند. با تذکراتی که در نقد فیلمهایی کمدی داشتیم حالا حتی وزارت فرهنگ و ارشاد هم به عنوان متولی نظارت بر محتوای سینمایی خودش هم بر این موضوع اشراف یافته است. فیلم «هاوایی» که این روزها اکران پرحاشیهای را سپری میکند با توجه به گذشت دو هفته از اکران، سازمان سینمایی را مجبور کرده با توجه به حواشی این فیلم، اصلاحات مجددی بر آن اعمال کند تا کمی از نظرات دغدغهمندان را رفع کند. سازمان سینمایی در اطلاعیهای که منتشر کرد، یادآور شد؛ «فیلم هاوایی در سال ۱۳۹۷ تولید شده و در سال ۱۴۰۲ با اصلاحات بسیاری روی پرده رفته است. بنا بر تاکید وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص توجه به دغدغه دلسوزانه عرصه فرهنگ و هنر، فیلم سینمایی هاوایی مجددا مورد بازبینی قرارگرفته و موارددیگری که موجب ایجاد حساسیت یا نگرانی در مخاطبان شده، از فیلم حذف یا تغییر پیدا کرده است. به همین منظور اکران این فیلم پس از نظارت مجدد با اصلاحات انجام شده، بهنمایش گذاشته خواهدشد.»
انتخاب میان سرمایه شخصی و سرمایه انسانی
بدونشک نظارت بر محتوای آثار هنری بهویژه سینما باید یکی از دغدغههای اصلی متولیان و مدیران باشد. اینکه سازمان سینمایی پس از اکران این فیلم چنین رویکردی را لحاظ کرده در جای خود قابل توجه است و نشان از آن دارد که با تغییر نگرش در سازمان سینمایی روبهرو هستیم که در یک استراتژی مشخص تلاش دارد محتوایی قابلقبول روی پرده سینما برود، اما نمیتوان از برخی اشتباهات موردی گذر کرد. در اطلاعیه سازمان سینمایی برای مجوز دادن به چنین فیلمی تاکید شده است: «فیلم هاوایی که با ایده مرکزی ضد مهاجرت و هشدار به افرادی که بدون مطالعه، شناخت کافی و درست، مسیر مهاجرت یا پناهندگی را در پیش میگیرند، تولید شده و با زبان طنز به مسائل و مشکلات پیشروی این افراد پرداخته است. با این اوصاف به دلیل مهاجرت یکی از بازیگران زن این فیلم و وجود برخی لحظههای نه چندان مناسب در بخشهایی از آن، این اثر چند سالی امکان اکران نداشته است تا اینکه با انجام اصلاحات بسیار و با رویکرد هشدار به جامعه هدف که سودای مهاجرت دارند و البته با نگاه مساعدت سرمایهگذار فیلم که دچار مشکلات مالی شدهبود، روانه پرده شد. ضمنا یادآور میشود برخی نماهای فیلم مذکور که در فضای مجازی منتشر و در حال بازنشر است، جزو اصلاحات فیلم قبل از اکران به شمار رفته و بدون اجازه اداره نظارت سازمان سینمایی منتشر شدهاست و قطعا طبق قانون با عوامل انتشار برخورد قانونی خواهدشد.» این موضوع نمی تواند توجیه قابل قبولی برای اکران فیلم هاوایی باشد. اینکه سازمان سینمایی تلاش کرده با حسن نیت از سرمایه شخصی یک تهیهکننده که جزو نیروهای فعال عرصه سینماست، محافظت کند، امری پسندیده است اما با توجه به محتوای این فیلم که میتواند مخرب باشد و بر سرمایههای انسانی کشور تاثیر منفی بگذارد، انتخاب را سخت میکند. ضمن آنکه این اثر با اهمال همین تهیهکننده، بخشهای حذف شده از فیلمش به صورت گسترده در فضای مجازی پخش شده و حتی پخش تبلیغات آن هم از سوی شبکههای ماهوارهای دنبال میشود.
فیلمفارسی در عصر جدید
با نگاهی منتقدان شاید بهتر بتوان به موضوع فیلم «هاوایی» پرداخت. فیلمی که بهدلایل مختلف ازجمله نداشتن داستان و منسجم نبودن روایت داستانی تبدیل به اثری شلخته شده که حتی در دنیای سبکهای سینمایی در هیچ دستهای جا نمیگیرد. اینگونه از فیلمها که تعدادشان هم متاسفانه در سینمای ما کم نیست برای گرفتن خنده از مخاطبان خود که بدیهیترین وظیفه یک فیلم کمدی است دست به دامن حرفهای رکیک بازگردانی شده، شوخیهای اینستاگرامی و حرکات موزون میشود. این کار تا جایی پیش میرود که ارتباط دوطرفه جامعه و سینما کاملا دگرگون شده است. بهمن گودرزی، کارگردان باسابقهای است که در کارنامه کاریاش وزنه فیلمهای کمدی سنگینی میکند. آثار گودرزی را میتوان بدون اینکه نام کارگردان روی پرده نقش ببندد، حدس زد؛ اشتباه نکنید نه از این بابت که کارگردانی مؤلف به حساب میآید بلکه به این دلیل که در عصر جدید سینما همچنان با پارامترهای سینمای قبل از انقلاب که اصطلاحا فیلمفارسی گفته میشود، فیلم میسازد. اگر آثار شاخص سینما و شبکه خانگی این کارگردان را بررسی کنیم به اسامی آشنایی مانند «شیش و بش»، «آتیشبازی»، «ساخت ایران ۳» و… میتوان اشاره کرد. همچنین امین حیایی که استعداد خاصی در ایفای نقش در کاراکترهایی که لهجه و تیپ خاص شخصیتهای فیلمفارسی دارد نیز بیشترین همکاری را با این کارگردان دارد. وجه اشتراک این فیلمها هم علاوه بر فیلمفارسی بودنشان نداشتن روایت منسجم داستانی یا نداشتن داستان است.
حال بد هاوایی
هاوایی جدیدترین اثر سینمایی گودرزی نیز روی ریل فیلمهای قبلی این کارگردان میرود و حتی میتوان گفت یکی از ضعیفترین آثار این کارگردان نیز بهشمار میآید. هاوایی داستان یک لات بوکسور پایینشهری با بازی امیر جعفری است که چون فکر میکند به جایگاه حقیقی خود نرسیده است باید مهاجرت کند. صمد برای مهاجرت از دوست خود داوود با بازی امین حیایی کمک میگیرد و این سرآغازی برای ماجرای این دو دوست قدیمی است. هاوایی نمونه مجسم از فیلمهایی است که پیش از این درباره آنها صحبت شد؛ فیلمی که روایت منسجم داستانی ندارد بلکه صرفا سکانسهایی میان موزیکهایی است که مناسب مهمانیهای شبانه است. مقدمه فیلم هاوایی به موضوع مهاجرت ورزشکاران میپردازد که با توجه به سال تولید این فیلم نشان از اهمیت این موضوع برای کارگردان دارد اما هرچه فیلم جلوتر میرود بیشتر نمایان میشود که اهمیت حرکات موزون، شوخیهای جنسی و موسیقیهای ناهنجار بیشتر از موضوع اجتماعی است. خلاصه اینکه فیلم هاوایی فیلم شلختهای است تا آنجا که جزو هیچکدام از سبکهای فرعی ژانر کمدی قرار نمیگیرد. گاهی شوخیهای سیاسی را به نمایش میگذارد اما یک کمدی سیاسی نیست، در یکی دو سکانس سعی میکند یک کمدی موقعیت را عرضه کند اما در آن هم موفقیتی حاصل نمیشود. این فیلم حتی در سالنهای سینما هم نمیتواند با شوخیهایی که پیش از این امتحان خود را پس دادهاند از مخاطب خنده بگیرد، چراکه این شوخیها آنقدر مستعمل شده که دیگر نایی برای آوردن خنده بر لب مخاطب ندارد. اما سوالی که پیش میآید این است چطور چنین فیلم ضعیفی مجوز اکران گرفته و در پی ثبت رکورد فروش سینمای ایران است ؟ اینها همه سؤالاتی بجاست که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
بازیهای ناامیدکننده
هاوایی در کل دو بازیگر اصلی یعنی امین حیایی و امیر جعفری دارد و دو بازیگر فرعی که امیرحسین رستمی و ریحانه پارسا هستند. تعداد کم بازیگر در فیلم احتمالا به دلیل مخارج بالای فیلم است چرا که فیلم هاوایی تماما در کشور هنگکنگ ضبط شده است. بازیهایی که بازیگران هاوایی ارائه میدهند همگی ناامیدکننده است و با اغماض به تیپ میرسند. امین حیایی که نقش داوود را دارد همان تیپهای همیشگی خود را در فیلمهای پیشیناش مثل شیش و بش و ساخت ایران اجرا میکند. امیر جعفری نیز گرفتار تکرار همان تیپهای گذشته خود است و چیز جدیدی برای ارائه ندارد. البته اینکه فیلمنامه نیز ظرفیتی برای ایفای نقش خوب ندارد از علل اصلی بازیهای بد بازیگران این فیلم است. امیرحسین رستمی که در این فیلم نقش خوانندهای کابارهای دارد و گریمی شبیه به خوانندهای لسآنجلسی صرفا نقش واسطهای دارد که با شخصیتهای اصلی فیلم دوست قدیمی است. ریحانه پارسا هم احتمالا بهدلیل مهاجرت به خارج از کشور تا جای ممکن با ممیزی روبهرو شده است.
هدف، وسیله را توجیه میکند
پیش از این سؤالی مطرح شد که چرا چنین فیلمی که مملو از شوخیهای غیراخلاقی است مجوز میگیرد؟ جواب این سؤال را احتمالا هرکس که فیلم را ببیند متوجه آن خواهد شد. هسته اصلی فیلم هاوایی درواقع نشاندادن این است که چطور انسانهایی یا دقیقتر چطور ورزشکارانی حاضر میشوند کشور و پرچم خود را رها و بر ضد کشور خود مصاحبه کنند. برای متولیان امر این بهترین فرصت است و انگار دیگر فرقی ندارد چه چیزهایی حول هسته فیلم شکل گرفته. به بیانی دیگر فیلم هاوایی نمونه سیاست معروف هدف وسیله را توجیه میکند است، فارغ از اینکه ضربهای که این فیلم به سینما میزند بهمراتب بزرگتر از هدفی است که از اکران آن به دنبالش هستند.
تبلیغات با سانسوریها
قطعا موفقترین بخش فیلم هاوایی تبلیغات این فیلم است. این فیلم توانسته است با تبلیغ گسترده در شبکههای ماهوارهای و ساختن ویترینی جذاب از این فیلم کاری کند که هاوایی بتواند رکورد فروش ماه سینمای ایران را که پیش از این در اختیار دیگر فیلم کمدی سینما بود از آن خود کند. تبلیغات ماهوارهای فیلمهای سینمایی چند سالی است که به پدیدهای رایج در میان این فیلمها بدل شده. علیرغم هشدارهایی که وزارت ارشاد به فیلمهای سینمایی داده است اما جذابیت جذب مخاطب باعث شده تا بیش از پیش شاهد تبلیغ فیلمهای سینمایی در شبکههای ماهوارهای باشیم. تبلیغاتی که با هزار ترفند باعث میشود فیلمهای ضعیفی مانند هاوایی بتوانند به رکوردها برسند و این خود عاملی برای تبلیغ بیشتر این فیلمها شود.
سراغ این فیلم نروید
خلاصه اینکه هاوایی نتیجه سینمایی فشل است که به سازمان سینمایی این روزهای کشور به ارث رسیده است. سینمایی که قبل از اکران خرج خود را درمیآورد و به همین علت دیگر دلیلی ندارد تا مخاطب و آنچه مخاطب میخواهد را ارائه بدهد. هاوایی یک فیلمفارسی تمامعیار است با همان پارامترهایی که از این دست فیلمها سراغ داریم؛ داستان دو رفیق قدیمی که یکی دغلباز است و دیگری ناموسپرست! و رفیق دغلباز نهتنها کلاه دوستش را برمیدارد که با خواهر او نیز ازدواج میکند و اتفاقات دیگری که کاملا قابل حدس است. اگر بهدنبال فیلمی خانوادگی کمدی هستید پیشنهاد میشود هیچوقت سراغ این فیلم نروید زیرا این فیلم نه خانوادگی است و نه حتی کمدی، چراکه از نشاندن لبخندی کمرنگ نیز روی لبان شما عاجز است.
حفاظت از فرهنگ شهرهای کوچک
اگرچه سازمان سینمایی تلاش کرده با اصلاحات فراوان فیلم هاوایی را روی پرده سینما بفرستد و حتی دوباره با توجه به حواشی این فیلم آن را مورد بررسی قرار داده تا محتوایی قابلقبول برای مخاطبان فراهم کند، اما یکی از نکاتی که پیشتر درباره چنین اصلاحاتی همواره مغفول میماند، عدم توجه به اکران این فیلمها درشهرستانها بود.باتوجه به بافت فرهنگی شهرستانها و دغدغهمندی مردم، اکران چنین آثاری در شهرهای دیگرمیتواند مخربتر باشد. ضمن آنکه پیشتر نیز مشاهده شده که برخی تهیهکنندگان اصلاحاتی که برای فیلمها اعمال میشودراباتوجه به نظارتی که درتهران وجوددارد، روی نسخههایی اعمال میکنند که درتهران اکران میشود و برای کمکردن هزینههای خود، باتوجه به نبود نظارت درشهرهای دیگر، کپی فیلمهای اصلاحنشده را به شهرهای دیگر میفرستند. این موضوع که درسازمان سینمایی هم دراین سالها دغدغه بوده و با راهکارهایی تلاش کرده از میزان چنین خطاهایی بکاهد هم باید همچنان به عنوان یک عامل بازدارند از تخلف های به درستی رصد شود.