هنوز که هنوز است اخراج مهدی طارمی سوژه اول خبرنگاران ایرانی در هتل اقامتشان است.
مهدی طارمی را همه میشناسند، او مدتهاست امید اول میلیونها ایرانی برای گلزنی است. زمان زیادی است که همه ما ایرانیها، امید خود را به ساقهای بلند طارمی پیوند زدهایم، با هر گام او، ما خود را یک قدم به خوشبختی نزدیکتر میبینیم، با هر پرش طارمی از زمین جدا میشویم و با هر گل او، جنون محض را تجربه میکنیم، فرقی ندارد در اروپا دروازهی حریفان را یکی پس از دیگری باز کند یا در تیم ملی، یک به یک دروازهبانان را مقهور نبوغ خود کند، از تقریبا یک دهه پیش تا امروز که امیدوار بودیم مهدی یا سردار آقای گلی جام ملتها را تجربه کنند.
این بار سنگینی است که روی دوش طارمی گذاشته شده و چه خوب که او در مسیری که برای بزرگی طی کرده، رنجهای زیادی کشیده قادر به عبور از این فشار بزرگ است.
اگر گذشته پرتلاطم طارمی را روی نمودار موفقیت – زمان بیاوریم، سیر صعودی موفقیت طارمی در گذر زمان بهخوبی هویدا میشود. از کوچههای بوشهر تا آقایی در پرسپولیس، شهرت در قطر و ماجراجویی در پرتغال، فقط مهدی طارمی میتوانست موفقیت را در بیراههها پیدا کند. افتخار فوتبال آسیا که توانست در همین قطر، اولین آسیایی تاریخ باشد که در یک بازی دوبار دروازهی حریفان را باز میکند. آن هم نه در برابر هر تیمی، در نبردی نابرابر مقابل گرانترین ستارههای دفاعی دنیا؛ در مقابل انگلستان دبل کردن، کار بزرگی بود که طارمی توانایی آن را داشت.
استاد پنالتی
اینجا در قطر همهچیز مثل همیشه بر وفق مراد طارمی در جریان بود، آقای گل، در سه بازی مرحله مقدماتی دو گل بهثمر رساند و آماده و قبراق مقابل سوریه قرار گرفت. یکی دو تلاش کافی بود تا ماهی دوباره سر بخورد و سوت داور او و دروازهبان سوری را در محوطهی جریمه تنها بگذارد.
این شگرد طارمی است که نه تنها مدافعین ایرانی، که حتی بهترینهای پرتغال هم نتوانستند فرمولی برای مقابله با آن بسازند. طارمی برای گرفتن پنالتی فقط به یک بیاحتیاطی کوچک نیاز دارد، او بیرحمانه اولین اشتباه کوچک را با جریمهای سخت پاسخ میدهد. او در ورزشگاه احمد بن خلیفه، جدیدترین قسمت از سریال پنالتیهای خود را برای فوتبال آسیا اکران کرد. یک اشتباه یک پنالتی و گل اول برای ایران.
در نیمه دوم وقتی تلاشها برای موفقیت راه به جایی نبرد، طارمی دوباره سعی بر تکرار جادوی خود داشت، یک لحظه حضور مهدی در محوطهی جریمه، یک لمس کوچک با مدافع سوری و سیگنال گرفتن پنالتی در مغز او! البته اینبار همه محاسبات غلط از آب درآمد و ماهی به تور افتاد. این را قبل از داور بازی خود طارمی فهمید و سعی داشت با بلندشدن سریع خود داور را مجاب کند که قصدی برای گرفتن پنالتی نداشت، اما داور کرهای با خشونتی غیرضروری با کارت زرد او را جریمه کرد.
طارمی کاری که در آن تبحر داشت و بارها و بارها انجام داده بود را دوباره انجام داد، جادو اما همیشه کار نمیکند، پس نمیشود کسی که در نیمه اول یک پنالتی گرفته را در راه تلاش برای گرفتن پنالتی دوم شماتت کرد، او استاد این کار است و شاید به خودش حق میدهد که دوباره شانس خود را برای گرفتن پنالتی امتحان کند.
طلسم بازی ژاپن
درحالیکه ایران توانایی گل زدن و پیروزی با نتیجه بهتر را داشت، یک اشتباه در قلب خط دفاعی ایران و سرنگونی بازیکن سوری و سپس کمک داور ویدیویی و گلزنی عمر خریبین، جوی استثنایی را با حرکات مربی سوریه و هوادارانشان پدید آورد. جوی وحشتناک علیه بازیکنان ایران درحالیکه سکوها با هواداران کم انرژی، تحت سیطره حریف قرار گرفته بود.
هر چه بازی به انتهای خود نزدیکتر شد، این سوریها بودند که کنترل بازی را در اختیار میگرفتند و این زنگ خطر را برای ایران به صدا در آورده بود. دقیقه پایانی بازی، لو رفتن توپ در یک سوم دفاعی سوریه، جای خالی رامین در سمت راست، حضور چشمی در نیمهی حریف و ترس محبی از دو کارته شدن نزدیک بود به یک تراژدی برای ایران تبدیل شود. اما فوقستاره، در تصمیمی که شاید در نگاه اول بیاحتیاطی بهنظر بیاید، بازیکن حریف را سرنگون کرد تا خطر را از ایران دفع کند. (در نمایی از بالا، اگر طارمی بازیکن سوری را نقش بر زمین نکرده بود، شاید ایران مجبور به ترک مسابقات میشد.)
اینکه چقدر تصمیم طارمی درست بود چیزی از جسارتش برای فداکاری بزرگ کم نمیکند. استرس بازی، ترس از حذف شدن، یادآوری کنار رفتن تیمهای بزرگ در مقابل رقبای کوچکتر، تیکتاک ساعت در دقیقهی نود و کمبود فرصت برای جبران مافات، شاید طارمی را دچار خطای محاسباتی کرده باشد، اما آنچه از تصمیم نهایی طارمی میتوان دریافت، فداکاری آقای گل بالقوه جامملتهای آسیا برای این حرکت بود اگرچه او اشتباه بزرگ را (احتمالا) در صحنه اخطار اول انجام داده بود. او مثل ۴ سال پیش در بازی ژاپن نخواهد بود.
قطر ما را نگه دار!
برای ما که طارمی را کنار خودمان در حال اشک ریختن میدیدیم، ضربات پنالتی ایران حالت دراماتیکتری پیدا کرده بود. وقتی که نگران تیم ملی و مهدی بودیم. اشکی که تمام نمیشد و هیجانی که ضربانمان را به بالاترین حد برده بود.
کاش شلیک پنالتی احسان حاج صفی و شکستن بغض تعداد زیادی ازبازیکنان، همراهان و خبرنگاران شروع تازه ایران در دوحه باشد. وقتی که رامین و احسان عقربههای جی پی اس را به عدد ۱۶ کیلومتر رساندند!
این شهری است که نمیخواهیم ترکش کنیم، حتی بدون مهدی، حتی با وجود حریفی که قویترین تیم مسابقات است.
دوحه ما را در خود نگهدار. به خاطر این شوق و انتظار طولانی. به خاطر این نسل که کاش فردا اخر بازی بازهم کنارشان فریاد بزنیم. به خاطر سردار، احسان، قلیزاده، قایدی، شجاع، بیرو، رامین و امید و سعید و همه.
امشب چقدر ترکیب بچینیم و امیدوار باشیم و استرس بکشیم. شب شنبه چنین خواهد بود!