«آغوش باز» برای خانواده
مهرداد کورشنیا، کارگردان، نمایشنامهنویس وشاعر تاکنون در آثاری مانند «ممنوعه» حضور داشته است. او امسال نویسندگی فیلم «آغوش باز» بهروز شعیبی را بهعهده داشته که درباره سه زوج است که در فراز و نشیب زندگی به تعریف تازهای از عشق میرسند.
چه موضوعی موجب شد با بهروز شعیبی که تجربه نویسندگی و کارگردانی را همراه با هم دارد، کار کنید؟
ما از گذشته بهدلیل اینکه همصنف هستیم؛ کارهای مختلفی با هم انجام دادیم و با هم آشنا بودیم و سر این کار آقای شعیبی طرح اولیه را ارائه کرده و سجاد نجفی بخشی از فیلمنامه را نوشته بود. آقای شعیبی در آثارش خطوط مشخصی دارد که بیشتر بیانگر رابطهها و مفاهیم انسانی میان شخصیتهای فیلم است. بهعبارتی، اگر آقای شعیبی سراغ مسائل سیاسی و مذهبی میرود، همیشه این خطوط انسانی برایش اولویت است. من چنین تجربههایی را در حوزه تئاتر زیاد داشتم و ایشان شناخت اولیهای از من داشت و من هم آثارش را میشناختم؛ به همین دلیل آقای شعیبی به من پیشنهاد داد که اگر موافقم، روی فیلمنامه کار کنیم که پختهتر و کاملتر باشد و من هم با افتخار پذیرفتم. گاهی این اتفاق میافتد که جهانبینی و سلایق نویسنده و کارگردان خیلی از هم فاصله دارد و آنجاست که نویسنده و کارگردان، بخشی از موضوع را تغییر میدهد یا دستکاری میکند و ما اینجا این مشکل را نداشتیم، چون دیدگاهها و جهانبینی مشترک نسبت به درام داریم و این همکاری خیلی شیرین و راحت اتفاق افتاد. خود این فیلم در آثار آقای شعیبی کار متفاوتی به حساب میآید؛ یعنی ایشان نه تا بهحال فیلم کمدی رمانتیک داشته و نه چنین محوریت موضوعی و ژانری را تا بهحال تجربه کرده است؛ بنابراین اتفاق جدیدی در کارهای شعیبی محسوب میشود.
حضور شما در عرصه تئاتر چقدر به شما کمک کرد که درام داستان ساختار خوبی داشته باشد؟
همانطور که میدانید من در عرصه تصویر سریالهای «کرگدن»، «ممنوعه» و «دیو و ماهپیشونی» و سه فیلم سینمایی دیگر را دارم. بنابراین یک تجربه مفصل در حوزه سینما داشتم اما آنچه در نویسندگی فیلمنامه از تئاتر به کمک ما میآید، چند مؤلفه مشخص است که اولین مؤلفه دیالوگنویسی است؛ چون نویسندگان تئاتر بهدلیل اینکه نمایشنامههای متعدد مینویسند و سالها کار میکنند، دستشان در دیالوگنویسی قویتر است. دومین مؤلفه شخصیتپردازی است؛ ما در تئاتر به دلیل کوتاه بودن حجم نمایشنامه و خلق شخصیتهای متنوع شناخت خوبی نسبت به شخصیت داریم. علاوه بر این، جزو رشتههایی است که در دانشگاه آن را درس میدهم. من کتابی به نام «نردبان شخصیت» از نشر نیماژ دارم که یکی از بهترین کتابها برای تفکیک شخصیتها از هم است. همچنین کسانی که نمایشنامه مینویسند، با محدویتهای مکانی و زمانی آشنا هستند. به عبارتی، به عنوان نویسنده باید بدانید که چگونه در درام چگالی بیشتری ایجاد کنید که آن را داخل یک بازه زمانی ومکانی مشخص بیاورید؛ چون ما در تئاتر با یک تا دو لوکیشن روبهرو هستیم. به دلیل اینکه باید چگالی درام در این لوکیشن بالا برود، باید زمان را هم محدود کنیم و به عنوان مثال، به جای اینکه دو ماه زمان ببرد، یک هفته یا ۴۸ ساعت برایش محدودیت در نظر میگیریم. در فیلمنامه «آغوش باز» نیز ما همین کار را کردیم که به یک رویداد ۲۴ ساعته محدود شده و تمام اتفاقات بین سه زوج در این محدوده زمانی اتفاق میافتد؛ یعنی روابط بین این سه زوج ما را به یک مفهوم یعنی «کانون خانواده» متصل میکند. تعداد شخصیتها در آغوش باز خیلی زیاد نیست و چون نقشهای مکمل را بازیگران شناخته شده بازی میکنند، این طور به نظر میرسد، ما در مجموع هشت شخصیت فعال و پنج شخصیت جانبی مکمل داریم و این برای ما که سریالی با تعدد شخصیت نوشتیم، نوشتن این کار شوخی به نظر میرسد.
فرآیند نوشتن فیلمنامه چقدر زمان برد و آیا در روند کار با سختی و چالش خاصی هم روبهرو بودید؟
با مشکل خاصی روبهرو نبودیم؛ چون دوستان در سه ماه اول روی متن کار کردند و بخشی از لحظات و شخصیتها را آماده کرده بودند. وقتی من به آنها ملحق شدم یک فرآیند چندماهه دیگر نیز طی شد؛ یعنی به جز دو نفری که به عنوان فیلمنامهنویس بودیم و همچنین آقای شعیبی به عنوان طراح داستان، خودم هم یک گروه نویسندگان خانم طاهرخانی و آرمان اسماعیلی را داشتم. وقتی گروه نویسندگان داشته باشیم، نویسندگی کمخطاتر است. همین موجب شد که بتوانیم در شش ماه فیلمنامهای قابل قبول ارائه کنیم.
با توجه به توصیفاتی که خودتان داشتید، میتوانیم بگوییم که آغوش باز، فیلم خانواده است؟
دقیقا؛ همین طور است و در حال حاضر بهخصوص در تئاتر این شرایط حاکم است که میگوییم این اثر مناسب کودکان نیست و آنها را همراه خود نیاورید، اما به نظرم فیلمی است که ساخته شده تا همراه با خانواده و بچهها برویم ببینیم؛ چون مضامین عاطفی، اخلاقی و اعتقادی و مرتبط با خانواده درآن مطرح میشود.دراین فیلم باخانوادهای مدرن،مشهور، پولدار و تحصیلکرده روبهرو هستیم که دغدغههایی برای خود دارند.ممکن است مسألههایی داشته باشند، اما ما در این فیلم پیشنهاد میدهیم که میتوانیم به فکر حلکردن این مشکلات هم باشیم.
آیا قائل به دریافت جایزه در بخش خاصی برای «آغوش باز» در جشنواره فیلم فجر چهلودوم هستید؟
احتمال دریافت جایزه برای این فیلم هست، چون بازیهای خوبی در این کار وجود دارد و با قصه جالب و متفاوتی روبهرو هستیم.همه با دیدن آغوش باز متوجه میشوند قصههایی از این نوع با رویکرد کمدی رمانتیک و محوریت و موضوعیت خانواده که حس رقیق و لطیف انسانی در آن جریان دارد، کمتر داشتیم. درنهایت، فکر میکنم این فیلم از بخشهای مختلف فنی مثل فیلمبرداری و صداگذاری تا بازیها و کارگردانی دیده خواهد شد.
این فیلم برای خانواده و مردم ساخته شده که بتوانند با مضمون آن همذاتپنداری کنند. بنابراین، آغوش باز فیلمی نیست که صرفا در جشنواره به آن توجه شود.
برای مثال، من سال ۹۹ فیلم «بیابان» را بهعنوان نویسنده و کارگردان ساختم و در آن زمان میدانستیم رویکرد ما هنری است که قرار است به چند جشنواره برود و در محافل هنری هم دیده شود، اما آغوش باز برای این ساخته شده که هم کیفیت مطلوب داشته باشد و هم توده مردم را جذب کند. وقتی صحبت از فیلمهای عمومی و عامهپسند میشود، مردم فکر میکنند فقط کمدی میتواند قدرت جذب داشته باشد، اما به نظرم آغوش باز نشان میدهد که میتوانیم با رویکردهای دیگری هم فیلمی بسازیم که توده مردم آن را دوست داشته باشند.
سالهاست که جشنواره فیلم فجر برگزار میشود. فکر میکنید این جشنواره چه تأثیری روی مسیر سینمای ایران گذاشته و حضور فیلمسازان اول در کنار فیلمسازان حرفهای چقدر روی جریان سینما تأثیرگذار بوده است؟
حتما وجود جشنواره فیلم فجر تأثیرگذار است؛ کافی است به کشورهای مختلف توسعهیافته نگاه کنیدتا ببینیدتمام آنها جشنوارههای فیلم دارند وما نیز درکشورمان به معرفی آثارمان نیاز داریم که هنرمندان را ازاین راه تشویق ومعرفی کنیم. خاستگاه همه ما از شهرستانها وبعدازراه جشنواره فیلم فجر بوده واین جریان معرفی ماست که موجب میشود درخارج کشورنیز شناخته شویم. اینکه چگونه میتوانیم راندمان این فرآیند را بالا ببریم اهمیت دارد. هرقدر بتوانیم جشنوارهها را به سمت صنوف ببریم که در کشورهای پیشرفته هم اتفاق میافتد، بهتر است. در کشورهای دیگر فقط دولت هم سرمایهگذار و هم سیاستگذار نیست؛ درست آن است که دولت حامی، سرمایهگذار و ناظر باشد، اما به کمکصنوف اداره شود.