محسن علیمحمدی بازیگر و کارگردان نمایش «رکوئیم برای یک راهبه» با اشاره به فضاسازی این اثر نمایشی که درباره قضاوت است درباره چالشهای کارگردانی در تئاتر گلایههایی را مطرح کرد.
محسن علیمحمدی کارگردان نمایش «رکوئیم برای یک راهبه» که در تماشاخانه اهورا روی صحنه است درباره این اثر نمایشی به خبرنگار ما گفت: این نمایشنامه نوشته آلبر کامو و برگرفته از رمان ویلیام فاکنر است از این رو برای جستجو در فضا و سبک نوشتاری اثر میبایست آثار ویلیام فاکنر مورد بررسی قرار گیرد. فضای داستان معمایی و سبک نوشتاری از جریان سیال ذهن بهره می گیرد.
وی ادامه داد: شاید مخاطب امروزی بیش از هر چیز در این روزگار درگیر قضاوت و رنج است، در این اثر مخاطب همانند یک کارگاه کشف میکند و مانند یک قاضی در هر لحظه شخصیت ها را قضاوت میکند و گاهی ممکن است خود او با رنجی که شخصیت میکشد همذات پنداری کند. شاید این موضوع وجه اشتراک با مخاطب امروز ما باشد، مخاطبی که این روزها آنقدر درگیر است که شاید بیشتر به دنبال فرصتی باشد برای تسکین و التیام از رنجی که میکشد و ناخواسته جذب آثار کمدی و شادی آوری شود که دور از هر اندیشه ای است و تنها مسکنی برای التیام لحظه ای اوست. البته که آثار کمدی فاخر و اندیشمندانه زیادی وجود دارد که تامل برانگیز و فرهنگساز هستند.
علیمحمدی درباره چالش هایی که برای اجرای این متن داشته است، بیان کرد: عمیق ترین چالشی که بر سر راه کارگردان وجود دارد، تمام و کمال اجرا کردن متنی است که برای اجرا انتخاب می کند. جدا از آن می توان به بخش اقتصادی اشاره کرد چون بدون پشتوانه مالی که در تمام بخش ها اثر سوء خود را میگذارد، نمی توان اثری روی صحنه برد؛ از جمله هزینه های ابتدایی پیش تولید، دستمزد عوامل، مکان تمرین، هزینه های جاری تمرین ها، گرفتن سالن اجرا، تبلیغات و …
این کارگردان افزود: از این چالشها که بگذریم، زمان و مکان اجرا و توانایی گروه برای گرفتن یک سالن استاندارد که علاوه بر بخش اقتصادی نیازمند روابطی نیز است، اهمیت دارد. در شرایط فعلی حداقل سرمایه برای بردن یک اثر روی صحنه ١۵٠ میلیون تومان است، البته اگر عوامل کار با شما همراه باشند و طلب دستمزد واقعیشان را نکنند یا به صورت افتخاری شما را همراهی کنند. حال با شرایط فعلی که بیشتر از مخاطبان خود همکاران تئاتری کار همدیگر را به صورت مهمان می بینند بردن یک اثر روی صحنه هیچ توجیه اقتصادی ندارد و تماما ضرر است. تنها گناه ما این است که عاشق کارمان هستیم و اگر اندوخته ای شخصی داریم در این راه استفاده می کنیم تا شاید بتوانیم اثری خلق کنیم.
علیمحمدی درباره انتخاب این نمایشنامه توضیح داد: دلیل انتخاب متن توفیق اجباری بود، کارگردانی این متن را انتخاب کرده بود و برای بازی در این اثر از من هم دعوت کرد، سه بار تاریخ اجرا تعیین کرد (آبان، آذر و دی) و در نهایت گفت که به دلیل هماهنگ نشدن سالن و مسایل مالی مطرح شده از سوی سالن ها کار را اجرا نمی برد، این شد که من و مجری طرح نمایش خانم سلیمی تصمیم گرفتیم برای ضایع نشدن حق بازیگران و از بین نرفتن زحماتمان از اول این کار را طراحی کنیم و نمایش را روی صحنه ببریم.
وی درباره وفادار بودن به متن آلبر کامو یادآور شد: تلاش کردیم هیچ دخل و تصرفی در متن ایجاد نشود اما در هر صورت این نمایش در بعضی موارد با اصلاحیه روبهرو شد و برای کم کردن زمان نمایش و قرار گرفتن در باکس اجرایی سالن ها نیز ناگزیر بخش هایی از آن را حذف کردیم.
علیمحمدی در پایان درباره همزمانی بازی و کارگردانی این اثر عنوان کرد: کارگردانی کردن و بازیگری همزمان روی صحنه، جزو عجیبترین تجربه هایی بود که داشتم. انگار ۲ روح در یک پیکر روی صحنه است و هر کدام کاری انجام می دهد. این کار تمرکز عجیبی می طلبد چون باید همچنان که شخصیت نمایش را عینیت می بخشید، حواستان به میزانسن ها، نحوه بیان بازیگران، احساسشان روی صحنه، رفت و آمد نور و موسیقی و تعویض صحنه، اتفاقات ناگزیری که روی صحنه می افتد، صداهای مزاحمی که ممکن است از بیرون سالن اجرا را تحت شعاع قرار دهد و خیلی موارد دیگر باشد. رسیدن به کیفیتی بالا در هر ۲ زمینه، نیازمند تلاش و تمرکز بسیار بالایی است.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: نانسی خدمتکار خانواده استیونز، فرزند شش ماهه آنها را به قتل رسانده است، رای دادگاه اعدام اعلام شده و تلاش های وکیل نانسی که عموی خانواده استیونز است، برای تبریه او ادامه دارد …
سمیرا سلیمی، محسن علیمحمدی، باران ستوده، فرشاد کوکبیان، یحیی گلنسایی، مهدی فرتاش، آرمان کارخانه، پریچهر ریالی بازیگران این اثر نمایشی هستند که تا ۴ اسفند ساعت ۲۰:۴۵ در تماشاخانه اهورا روی صحنه میرود.