کمال کامیابینیا با تأخیر، یحیی گلمحمدی را روسفید کرد، بازیکنی که حسابی روی اعصاب سرمربی ذوبآهن رفته است.
احتمالا امروز اگر به روزهای گرم تابستان۱۴۰۱برگردیم، مربیان و مدیران ذوبآهن در مورد جذب کمال کامیابینیا تجدیدنظر خواهند کرد! بعد از پایان فصل بیستودوم و در شرایطی که پرسپولیسیها سرخوش از کسب دوگانه در حال بستن تیمشان برای فصل بیستوسوم بودند، قرار گرفتن یک نام مهم در فهرست مازاد قرمزها توجهات را به سمت خودش جلب کرد؛ کمال کامیابینیا. یحیی گلمحمدی یکی از مؤثرترین ستارههای دوران اوجگیری پرسپولیس را نخواست و این بازیکن هم خیلی گرم با تصمیم کادرفنی برخورد نکرد. به هر جهت او راهی ذوبآهن شد و لابد آن را مجالی برای اثبات شایستگیهایش دانست اما اتفاقی که با گذشت تقریبا دوسوم از مسابقات این فصل رخ داده، کاملا برعکس بوده است.
همان بهتر که روی نیمکت باشی!
کمال طی دوران حضورش در ذوبآهن بیشتر نیمکتنشین بوده اما اوقاتی هم که به زمین آمده، اغلب کادرفنی را پشیمان کرده است! اگر قرار باشد بهصورت جزئی در این مورد حرف بزنیم، کامیابینیا ۴هفته اول لیگ را بهدلیل مصدومیت از دست داد، هفتههای پنجم و ششم فیکس شد، هفته هفتم به نیمکت برگشت و هفته هشتم کلا از فهرست خارج شد. هافبک پیشین پرسپولیس در هفته نهم بهعنوان بازیکن تعویضی برای ذوبآهن به میدان آمد و هفته دهم فیکس شد اما بعد از آن ۲هفته دیگر نیمکتنشین شد. او ۲بازی بعدی را هم در ارنج اصلی شروع کرد اما در ۳مسابقه پس از آن فقط بین یک تا ۳دقیقه به بازی گرفته شد تا اینکه رسیدیم به دیدار هفته نوزدهم با هوادار و فاجعهای که خلق شد. کمال در این بازی در ترکیب اصلی تیم اصفهانی قرار گرفت و درحالیکه شاگردان محمد ربیعی با ۲گل از حریف پیش بودند، دقیقه۷۳با دریافت کارت زرد دوم از زمین اخراج شد. از اینجا به بعد ورق برگشت و هوادار با تنگ کردن عرصه بر مهمان، در دقایق پایانی ۲گل زد و مسابقه را به تساوی کشاند. در پایان دیدار ربیعی بهشدت از کمال کامیابینیا و شایان مصلح (دیگر بازیکن باتجربه تیمش که اواخر بازی مرتکب خطای پنالتی شد) انتقاد کرد و گفت آدمی نیست که از کنار چنین اشتباهاتی ساده بگذرد. با این اوصاف هیچ بعید نیست کامیابینیا به نیمکت برگردد؛ جایی که خطرش برای تیم کمتر است!
بوی خداحافظی به مشام میرسد؟
کسی چه میداند شاید کامیابینیا در ادامه فصل احیا شود یا در تیمهای دیگر برای چند فصل به بازی در سطح بالا ادامه بدهد اما فعلا شواهد چنین چیزی را نشان نمیدهد. روند کمی و کیفی کمال در خود پرسپولیس هم نزولی بود. او که در لیگهای بیستم و بیستویکم مجموعا ۱۷۵۰و ۱۹۰۰دقیقه برای سرخپوشان بازی کرده بود، فصل آخر حضورش در این تیم یعنی در لیگ بیستودوم فقط حدود ۹۰۰دقیقه برای این تیم به میدان رفت و در لیست مازاد قرار گرفت. شمار دقایق بازی او برای ذوبآهن در این فصل هم کمتر از ۵۰۰دقیقه بوده است. کمال که جدایی از جمع قرمزها را منطقی نمیدانست و علیه آن گارد داشت، در ۲بازی بزرگ این فصل ذوبآهن مقابل پرسپولیس و استقلال صرفا در دقایق پایانی بهعنوان بازیکن تعویضی به میدان آمده و در هر ۲مسابقه هم بهخاطر خطاهای شدید فورا کارت گرفته است؛ خشونت بیموردی که مقابل هوادار سرانجام به دریافت کارت قرمز منجر شد و کمر تیم را شکست. آیا هافبک دفاعی نامدار لیگ ایران، در حوالی خط پایان است؟
تجربه یا وسوسه؟ / گویا ربیعی نقش خودش را در افت ذوبآهن فراموش کرده است
ذوبآهن در حالی برتری ۲بر صفر خود مقابل هوادار را از دست داد که ۲بازیکن با تجربه این تیم مرتکب اشتباهات بزرگی شدند؛ کمال کامیابینیا مفت و مجانی از زمین اخراج شد و شایان مصلح هم در آخرین دقایق پنالتی داد. اینگونه بود که محمد ربیعی، سرمربی ذوبآهن بهشدت از دست این ۲نفر شاکی شد و حتی در نشست خبری هم دلخوریاش از آنها را علنی کرد. از قرار معلوم ربیعی بعد از سوت پایان بازی هم به مصلح نزدیک شده و با طعنه به او گفته: «تجربه، تجربه؛ پدر تیم ما را همین تجربه درآورد.»
خب البته در کنار تجربه باید از «وسوسه» هم بهعنوان عاملی دیگر در نزولی شدن روند ذوب اشاره کرد؛ جایی که آقای ربیعی در هفتههای پایانی نیمفصل هوایی شد و حتی با خداحافظی از بازیکنان در رختکن، آماده بود هدایت فولاد را بر عهده بگیرد. با این حال در آخرین لحظات توافق نهایی بین ربیعی و باشگاه اهوازی بهدست نیامد تا او در اصفهان ماندگار شود. این روند اما تأثیر منفی خودش را بر تیم گذاشته و باعث شده ذوبآهن از ۸بازی آخرش فقط یک برد داشته باشد. پرسش اینجاست که شما امروز چطور میخواهید به بازیکنانی امر و نهی کنید که دیروز در سودای یک جایگاه دیگر با آنها خداحافظی کرده بودید!؟