عباس رافعی با استقبال از اینکه ساخت فیلمهای اجتماعی در اولویتهای سازمان سینمایی در سال جدید باشد، خطاب به مدیران گفت: اینقدر سینما و سینماگران را خطرناک نبینید چون با یک فیلم که کالایی فرهنگی است، نمیتوان جامعهای را آشفته کرد.
این کارگردان که از حدود پنج سال قبل نتوانسته برای فیلم «غیبت موجه» پروانه نمایش بگیرد، در گفت وگویی درباره اولویتهای اعلام شده فیلمسازی در سال ۱۴۰۳ که یکی از آنها حل مسائل اجتماعی و معضلات فرهنگی است، بیان کرد: وقتی از سوی سازمان سینمایی اعلام میشود که در مورد معضلات اجتماعی و فرهنگی مایل به ساخت فیلم هستیم، بدان معنی است که باید درباره آن دسته از ناکارآمدیهای اجتماعی و فرهنگی صحبت کنیم که در اجتماع وجود دارند و حل نشدهاند. البته به نظر من بخش عمده این معضلها اقتصادی است که گریبانگیر خانوادهها شده چون فقر اقتصادی آدمها را وادار میکند ناهنجاریهایی را از خود بروز دهند. این ناهنجاریها فقط دزدی و سرقت نیست بلکه میتواند در رشوه، کلاهبرداری و مال مردمخوری هم بروز پیدا کند.
رافعی با اشاره به اینکه اصولا فیلمسازی میتواند در این مورد فیلم بسازد که دغدغههای اجتماعی داشته باشد، افزود: اما پرسش اینجاست که آیا در این زمینه میتوان مثلا درباره مراکز، نهادها و دستگاههای عدالتخواه هم کار کرد؟ چرا که در این بخش خط قرمزهایی وجود دارد که به راحتی نمیتوان وارد آن شد.
وی ادامه داد: معضل اجتماعی و فرهنگی فقط بحثهایی همچون فرزندآوری نیست که بخواهیم به آنها بپردازیم. به نظر میرسد خنثیترین مسائل هم برای حل در فیلمها با مشکل و دغدغه مواجه میشوند مثل فرهنگ ترافیک و ما در چنین جایی هم مجبور میشویم خود را سانسور کنیم چون براساس یک تجربه شخصی میگویم که شاید برای شما هم به عنوان شهروند پیش آمده باشد که در حین رانندگی به ترافیک برمیخورید و وقتی جلوتر میروید متوجه میشوید خود پلیس باعث ترافیک شده است. این یک مسئلهای به ظاهر ساده است و شاید به کسی هم بر نخورد اما به راحتی نمیتوان آن را پیگیری کرد. یادم میآید داستان یکی از فیلمهایم که در شهر تهران میگذشت، فیلمبرداری را باید در اطراف خیابانهای انقلاب و جمهوری انجام میدادیم؛ جایی که هم در اطراف پیادهروها و هم خطوط اتوبوس بیآرتی نردهها کل خیابان را به چند بخش تقسیم کرده است و وقتی قرار بود کسی از یک سمت خیابان به سمت دیگر برود باید از چند نرده عبور میکرد. آن زمان به من میگفتند چرا در فیلمت تهران را اینطور نشان دادهای!؟ در حالی که آن نردهها را من نساخته بودم و هنوز هم در شهر وجود دارند؛ نردههایی که به لحاظ روانی روی ناخودآگاه ما اثر میگذارند و ذهن را به پرخاشگری ترغیب میکنند. در صورتی که در گذشته وجود معماریهای منحنی و مدل متفاوت فضاهای شهری با لطافت بیشتری بود. حال شما تصور کنید درباره همین مسئله که خودش یک موضوع اجتماعی است بخواهید فیلم بسازید. فکر نمیکنم کسی بتواند به راحتی چنین کاری کند چون میگویند سیاهنمایی کرده است.
رافعی که قصد دارد فیلم «سلوک» را فعلا در جشنوارههای خارجی نمایش بدهد و بعد از آن برای اکرانش در ایران اقدام کند، در پاسخ به اینکه با وجود این مسائل برای ساخت فیلم در محورهای اعلام شده چه پیشنهادی دارد؟ گفت: به مسئولان سینمایی میگویم که اینقدر سینماگران و سینما را خطرناک نبینند و فکر نکنند که با یک فیلم میتوان یک جامعه را آشفته کرد. با یک فیلم انقلاب نمیشود اما خوب است که به هنرمندان و سینماگران اعتماد کنند تا درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی حرف بزنند چون اگر فاجعهای اتفاق بیفتد، قابل کنترل نیست، در صورتی که بسیاری از مسائل را میتوان پیش از فاجعه و بغرنج شدن اوضاع با کار فرهنگی کنترل کرد. در همه جای دنیا برای جا انداختن بسیاری از مسائل از زاویه فرهنگی وارد میشوند و از رسانهها استفاده میکنند. در حالی که اینجا برعکس است. ما میتوانیم قبل از آنکه فسادی فراگیر شود با هزینهای بسیار کمتر از چیزی که برای رفع آن فساد خرج میشود، شرایط را بهتر کنترل کنیم.