فیلم سینمایی «پرویزخان» روایتگر یک قصه فوتبالی و در عین حال تاریخی است. دهه ۶۰ بود که پرویز دهداری، سرمربی تیم ملی فوتبال شد و در روزگاری که ایران یک انقلاب را پشت سر گذاشته بود، تیم ملی برای حضور در بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول آماده میشد و پرویزخان از آن روزها میگوید اما قصه فیلم به هیجان اعزام تیم ملی به بازیهای آسیایی ختم نمیشود؛ چراکه اختلافی بین بازیکنان تیم ملی به وجود آمد که همین اختلاف و حواشی آن دستمایه فیلم پرویزخان، اولین سینمایی علی ثقفی شده است.
چرا تاامروز یک فیلم فوتبالی خوب ساخته نشده است؟
علی ثقفی که تجربه کارگردانی مستند، فیلمهای کوتاه و نیمهبلند متعددی را در کارنامه کاری خود دارد، در پاسخ سؤالی در مورد چگونگی انتخابشدن برای ساخت فیلمی درباره پرویز دهداری به جامجم توضیح داد: بهعنوان کارگردان از طرف سازمان اوج به عطا پناهی، تهیهکننده معرفی شدم. قبل از آنکه با وی ملاقات کنم، درباره ایشان تحقیق کردم و متوجه شدم فرد شناختهشدهای است و کارهای بسیاری انجام داده است. وی تصریح کرد: از این رو با دیدن پناهی حس خوبی به من منتقل شد. تا قبل از ساخت فیلم سینمایی «پرویزخان» مستندهای فوتبالی کار کرده بودم و زمانی که در برنامه ۹۰ مشغول بودم، همیشه این سؤال مطرح بود که چرا تابهامروز یک فیلم فوتبالی خوب ساخته نشده است؟ از آن زمان دغدغه ساخت یک فیلم سینمایی فوتبالی داشتم تا اینکه موقعیت ساخت فیلم سینمایی پرویزخان پیش آمد.این کارگردان در مورد تحقیقاتی که برای ساخت فیلم سینمایی پرویزخان انجام داده و چالشهایی که تجربه کرده، بیان کرد: برای شروع انجام تحقیقات بهمنظور نگارش فیلمنامه پرویزخان در گام نخست سراغ مطبوعات دهه ۶۰ رفتم. مطبوعات آن دوران دقیقا من را به آن سالهایی که نیاز داشتم، میبرد. خوبی مطبوعات آن دوران این بود که بسیار پربار به مسائل آن دوران پرداخته بود. یعنی علاوه بر مسائل فوتبالی به اتفاقات اجتماعی، سیاسی و فضایی که جامعه در آن به سر میبرد نیز پرداخته بود. روزنامهها و مجلاتی مانند کیهان ورزشی، دنیای ورزش، هدف، ابرار ورزشی و… را با دقت میخواندم و نکتهبرداری میکردم. خواندن مطبوعات کمک بسیار کرد تا بتوانم خودم را به فضای آن دوران نزدیک کنم.
تنها ۲ تا ۳ ساعت میخوابیدم
این کارگردان اضافه کرد: آنقدر غرق مطالعه و پیگیری آنها بودم که شاید در آن زمان تنها ۲ تا ۳ ساعت میخوابیدم. نکته جالب اینجاست که مطبوعات و رسانهها هر سال در سالگرد پرویز دهداری به ایشان میپردازند و گفتوگوهایی نیز در این زمینه انجام میدهند که من آنها را نیز با دقت تمام مطالعه و بررسی کردم. بعد از مطالعه مطبوعات سراغ افراد مطلع و افرادی که در آن دوران حضور داشتند، رفتم و گفتوگوهایی نیز به صورت حضوری با آنها ترتیب دادم.چون بعد از جمعآوری اطلاعات اولیه یکسری سؤال برایم پیش آمد که باید پاسخ آن سؤالات را نیز به دست میآوردم. به گفته ثقفی با کسانی مانند بازیکنهای مستعفی تیمملی، همسر و دختر پرویز دهداری و…به صورت مستقیم وحضوری گفتوگو انجام شده است. ثقفی درهمین رابطه گفت: درباره بازیکنان آن دوران به صورت جدا جدا تحقیق انجام دادم. بازیکنهایی مانند سیروس قایقران، احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه و… بررسیهای دقیقی صورت گرفت. سپس سراغ مطالعه درباره فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران رفتم. کتابهایی را پیدا و مطالعه کردم تا بتوانم به صورت دقیق در آن فضا و دوران قرار گیرم.
غیرت فوتبال ایران در سالهایی که غرق در جنگ بود
کارگردان مستند «پلاک قرمز» در مورد پررنگ شدن بعد اجتماعی فیلم پرویز خان بیان کرد: در همان بررسی و مطالعاتم متوجه شدم سال ۶۵ چه سال عجیبی بوده است. سال ششم که کشور غرق در جنگ شده بود. به طوری که تاثیرات جنگ بسیار محسوس بود. در همین سال نیز عملیاتهای مهمی مانند عملیات کربلای ۴و ۵ انجام شد وفیلم پرویز خان نیز دقیقا در همان مقطع شش ماهه قرار بود روایت شود. مهمترین بخش ماجرا بعد از جمعآوری اطلاعات و گفتوگوها این بود که چطور بتوانم آنها را دراماتیزه کنم. نیاز داشتم بتوانم درروایت پرویزخان فشاربسیار مهلکی به کاراکترهایی همچون پرویزدهداری وارد کنم. سؤالی که برای من مطرح بود این بود که چه فشاری؟ وی افزود: دائم در واقعیات میگشتم تا به گزینه موردنظرم دست پیدا کنم. برای همین هم در تحقیقاتم به جنبههای گوناگون پرداختم. یک جنبه آن خود پرویز دهداری و شخصیتش بود. بخش دیگری از تحقیقاتم این بود که چه اتفاقاتی بیفتد و پرویز دهداری چگونه با آن برخورد کند. مدام در زندگی پرویزدهداری کندوکاو میکردم تا بتوانم به سؤالاتم پاسخ دهم.یادم هست وقایع رابارها درمیان حرف آدمها ونقل قولهایی که جمعآوری کرده بودم مرورمیکردم تاعلت اتفاقات را از رفتارهای دهداری پیدا کنم. به دلیل آنکه غرق اطلاعات شده بودم، توانستم به نتایج مهمی نیزدست یابم.به عنوان مثال به داستان کلیه پرویز دهداری رسیدم.اینکه ایشان دو کلیهاش راازدست داده بود وسالها با کلیه برادرش که به او اهدا شده بودزندگی میکرد.
۲ سال از عمرم را با پرویز دهداری زندگی کردم
ثقفی با اشاره به اینکه در زندگی شخصی پرویز دهداری سالها زندگی با یک کلیه پیوندی اتفاق مهمی بوده، تاکید کرد: از خودم این سؤال را میکردم؛ اگر این اتفاق برایش نمیافتاد باز هم چنین آدمی بود؟ میدیدم پرویز دهداری آدمی است که دلش نمیخواست دینی به گردنش باشد و نشانههایش را در تمام رفتارهایش میدیدم. دائم به خودم گوشزد میکردم تا زمانی که خودت پرویز دهداری را به درستی نشناسی و به او نزدیک نشوی، نمیتوانی تماشاگر را نیز به پرویز دهداری و فیلمی که درباره ایشان میسازی نزدیک کنی. برای همین دو سال از عمرم را با پرویز دهداری زندگی کردم. مثل پرویز دهداری راه میرفتم مثل او فکر میکردم. حتی زمانی که فیلمنامه را مینوشتم خواب ایشان را هم میدیدم. احساس میکردم باید تلاش کنم خودم را به او نزدیک کنم. این کارگردان گفت: با وجود آنکه قرار بود فیلم سینمایی پرویزخان به جشنواره فیلم فجر قبلی برسد اما آنقدر اطلاعات زیاد بود که تصمیم بر آن شد تا کمی تامل کنیم و بگذاریم اکران در چهلودومین جشنواره فیلم فجر رقم بخورد.
فیلمنامهای که ۱۹ بار بازنویسی شد
کارگردان مستند «مقدمهای برمقدمه» درمورد چندین باربازنویسی فیلمنامه ورسیدن به متن نهایی توضیح داد: زمان نوشتن فیلمنامه، آن را ۱۹باربازنویسی کردم تا به ایدهآلی که درنظرداشتم، برسم. حتی در پیشتولید نیز آنچه به ذهنم میرسید را نیز اعمال میکردم. بهطوری که عطا پناهی به من میگفت دیگر کافی است اما تجربه به من نشان داده فیلمنامه پایان ندارد. هرقدر زمان باشد میتوان فیلمنامه را پختهتر کرد. من همیشه از ایدههای تازه استقبال میکنم و ابایی از اینکه فیلمنامه را به هم بریزم و دوباره از نو بنویسم ندارم. بارها این کار را کردهام.
«پرویزخان» فیلم موفقی است
وی اضافه کرد: در روزهای تعطیل نیز در دفتر میماندم و کار بازنویسی را ادامه میدادم. چون ایدههایی که به ذهنم میرسید برایم بسیار جذاب بودند و میخواستم حتما آنها را در فیلمنامه بیاورم. یک اعتقاد دیگری که دارم این است که سر صحنه حتما باید آماده رفت. برای همین تمام صحنههای فیلم در پلاتوها با بازیگرها تمرین شده بود. صحنه بازیگرها در زمین فوتبال نیز تمرین شده بود. نهفقط دکوپاژ شده بود، بلکه میزانسنها هم تمرین شده بود اما با وجود تمام این آمادگیها، دلیل نمیشد سر صحنه به ایدههایم اضافه نکنم. در این زمینه نیز تمام عوامل فیلم با من همراهی کردند. از فیلمبردار گرفته تا طراح صحنه، لباس، گریم، تدوین و… با من همراه بودند و حتی پیشنهادهای خوبی نیز در حیطه کاری خودشان میدادند. میتوانم بگویم اگر این فیلم، فیلم موفقی است بهدلیل داشتن یک گروه خوب و با انگیزه بوده است.
چالشهای پر پیچ و خم انتخاب بازیگر
این کارگردان در مورد پربازیگر بودن فیلم پرویزخان و لزوم توانمندی بازیگرانی که هم باید فوتبال بازی میکردند و هم بازیگرهای توانمندی میبودند بیان کرد: انتخاب بازیگر در این فیلم دشوار بود، چون علاوه بر بازیگری، فوتبال هم باید بلد میبودند. برخی از آنها چهره نزدیک به فوتبالیستهای واقعی داشتند و برخی نیز نیاز بود تا لهجه داشته باشند. همین فاکتورها کار را سخت کرده بود. در زمینه پروسه انتخاب بازیگر گروه دستیار کارگردان بسیار همراهی کرد. مدام بازیگرها به ما معرفی میشدند و زمان زیادی را صرف تست آنها میکردیم. از آموزشگاههای فوتبال زیادی بازیکن معرفی میشد، بنابراین سراغ مدارس فوتبال هم رفتیم. برای انتخاب بازیکنهای کویت، پیدا کردن چهرههایی که شبیه به چهره کویتی باشد کار دشواری پیشرویمان بود. کسانی که هم چهره کویتی داشته باشند و هم عربی بلد باشند و هم بازیگری و فوتبال بدانند اصلا آسان نبود. وی افزود: کل تهران را زیر و رو کردیم و کسی پیدا نشد. حتی سراغ محلههای عربنشین رفتیم اما باز هم موفق نشدیم. یک بازی ۹۰ دقیقهای ایران و کویت را بهسختی و به دردسر بسیار پیدا کردم. آن فیلم برای تمام بخشها تبدیل به یک الگو شده بود، چون به عوامل فیلم گفتم، میخواهیم چیزی شبیه به این بازی فوتبال را بازسازی کنیم. بالاخره بازیکنهای کویتی که شبیه به بازیکنهای آن دوران باشد را در آبادان پیدا کردیم.وی ادامه داد: بازسازی عربهایی که در ورزشگاه حضور داشتند. طراحی و بازسازی لباسهای آنها همه و همه بسیار کار برد. با وجود آنکه این فیلم ۵۲ لوکیشن داشت اما بخش فوتبال آن از همه دشوارتر بود. در مجموع ۲۰۰ بازیگر در این فیلم مقابل دوربین قرار گرفتند که برای بیشترشان باید لباس طراحی و گریم میشدند.
برای تمام سکانسها بسیار سختگیر بودم
ثقفی گفت: یک سکانس در مجلس است که پنج بازیگر اصلی دارد و هر پنج بازیگر دارای گریمهای سنگین هستند. برای من که در تمام سکانسها بسیار سختگیر بودم، عبور از کوچکترین جزئیات نیز ساده نبود و همه موارد باید بهدرستی و با دقت و وسواسی که داشتم، پیش میرفت. در سه ماه پیش تولید یک اتاق داشتیم هر بازیگری که به تیم اضافه میشد، تصویرش را روی آن دیوار میزدیم. عکس نخست سعید پورصمیمی بود و بعد از ایشان ۱۹۹ عکس دیگر به آن دیوار اضافه شد.
سعید پورصمیمی انتخاب اول برای ایفای نقش دهداری
ثقفی درمورد انتخاب سعید پورصمیمی به عنوان یکی از بهترین انتخابهایی که برای فیلم سینمایی پرویز خان وجود داشت، عنوان کرد: با وجود آنکه ابتدا برای انتخاب بازیگری که در نقش پرویز دهداری بازی کند، دنبال کسی بودیم که به ایشان از نظر ظاهری شباهت داشته باشد اما موفق به این کار نشدیم. برای همین از زمانی که به این نتیجه رسیدیم بازیگری شبیه دهداری وجود ندارد، انتخاب اول من سعید پورصمیمی بود. چون با توجه به شخصیتپردازی که درباره پرویز دهداری کرده بودم، میدانستم بازیگری که قرار است در نقش ایشان ظاهر شود، کار سادهای پیشرو نخواهد داشت. وقتی فیلمنامه را برای سعید پورصمیمی فرستادم، خیلی نگران بودم که ایشان قبول نکند، چون میدانستم برای او فیلمنامه بسیار حائز اهمیت است. در کمتر از دو روز جواب داد و گفت میپذیرد در این فیلم حضور داشته باشد و آن روز بسیار خوشحال شدم.
پورصمیمی به معنای واقعی بازیگر است
ثقفی ادامه داد: روزی که سعید پورصمیمی برای تست گریم آمد، همه ما جا خوردیم. ایشان بعد از اتمام گریم و پوشیدن لباس واقعا شبیه پرویز دهداری شده بود. خود من هم جا خوردم و فکر نمیکردم بتوان ایشان را تا این حد به چهره پرویز دهداری نزدیک کرد. تصورم این بود با توجه به فیلم «برادران لیلا» ایشان قوز دارد و به آزاده قوام، طراح صحنه گفته بودم باید فکری برای آنکه آقای پورصمیمی شق و رق بایستد، بکنیم. اما وقتی ایشان آمد، آنقدر صاف ایستاد که بسیار تعجب کردم. وی به معنای واقعی بازیگر است و تمام اجزای چهره و بدنش را تحت کنترل دارد. به یاد دارم وقتی ایشان از اتاق گریم بیرون آمد همه برایش ایستادند و دست زدند و آنجا بود که متوجه شدم انتخاب درستی کردهام.
پرویز خان در جشنواره فجر نادیده گرفته شد
ثقفی در پاسخ به این که با وجود تمام انتظارهایی که میرفت، اما سعید پورصمیمی نتوانست سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را با خود به خانه ببرد، بیان کرد: با دیدن لیست نامزدها بسیار جا خوردم، چون احساس کردم فیلم سینمایی پرویزخان در بسیاری از بخشها نادیده گرفته شد. توانایی بازیگری سعید پورصمیمی در مقایسه با دیگران در این جشنواره کاملا فاحش بود. حتی در نظرسنجیهای صورت گرفته شده از سوی رسانهها هم نشان میداد اکثرا درباره بازیگری قوی سعید پورصمیمی اتفاق نظر دارند. این اتفاق نظر آنقدر فاحش بود که نشان میداد تمام سلایق و نگاههای مختلف را هم با خود دارد. به هر حال جشنواره است و امکان دارد به دلیل سلایق داورها اجحافهایی به برخی فیلمها بشود.
در جستوجوی سیروس قایقران
روزبه رئوفی، دیگر بازیگر پرویزخان برای رسیدن به نقش سیروس قایقران تلاش بسیاری کرده؛ از سفر به انزلی تا مطالعه کتابها و اطلاعاتی که در خصوص این چهره ورزشی وجود داشته است. رئوفی در مورد چالشهایی که پشت سر گذاشته به جام جم گفت: من ابتدا حتی با سفر به انزلی و نزدیکی به دوستان و آشنایان سیروس قایقران هم نمیتوانستم در حدی که مطلوبم بود به اطلاعاتی برای ایفای نقش یک چهره ورزشی ارزشمند دست پیدا کنم، ولی به مرور زمان در گفت و گوهایی که با اطرافیان قایقران داشتم، کمکم به موارد جذابی در خصوص این فرد دست پیدا کردم که در بازی در فیلم سینمایی پرویزخان کمک زیادی به من کرد. وی با تاکید به اینکه برای ایفای نقش یک شخصیت ورزشی آن هم ورزش پرطرفدار فوتبال، ابتدا باید این ورزش را شناخت، ادامه داد: برای این بخش از کار، مربی ورزشی داشتیم که مصطفی ایمانوند در این زمینه به ما کمک میکرد. من حتی برای ایفای نقش سیروس قایقران در خصوص جزئیترین شکل بدن و حرکتهایی که باید اجرا میکردم، از ایمانوند مشورت میگرفتم تا خطایی در ایفای نقش وجود نداشته باشد. به همین منظور علاوه بر تمرینهای گروهی، به صورت خصوصی نیز گاهی با این مربی ورزشی تعاملاتی داشتم. نوع دویدن یک ورزشکار واقعی، چرخش سر و دنبال کردن توپ توسط فوتبالیست و… همه ازجمله مواردی است که به نظرم باید به طبیعیترین شکل ممکن اجرا میشد و من هم تمام تلاشم را برای رسیدن به این مرحله از ایفای نقش به کار گرفتم.
سیروس قایقران دنبال خودنمایی نبود
رئوفی از کاهش۱۷کیلووزن برای رسیدن به بدنی ورزیدهتر گفت وادامه داد:همه تلاشهایی که انجام شد یک طرف، اما من در انزلی بود که سیروس قایقران واقعی را پیدا کردم. ابتدا درمصاحبت با افراد، توضیح نمیدادم که قرار است نقش این ورزشکار را ایفا کنم و فکر میکردند میخواهم مقالهای بنویسم، اما کمکم وقتی بیشتر با هم صمیمی شدیم، ماجرای فیلم را گفتم و همین موجب شد که واقعا به من کمک کنند. این بازیگر جوان در پاسخ به این سؤال که پس از کندوکاو در زندگی سیروس قایقران، کدام ویژگی این ورزشکار برای خودش جالبتر از همه بوده، اظهار کرد: سیروس قایقران به جز یک سال که برای قطر بازی کرده، در تیم ملوان حضور داشته یعنی کاپیتان تیم ملی بوده، ولی همچنان در تیم ملوان باقی مانده و این تصمیمی که گرفته به نظر من نکات جذاب شخصیت وی را نشان میدهد؛ اینکه سیروس قایقران دنبال خودنمایی نبوده و هرگز نخواسته بعد از کاپیتان تیم ملی شدن،هویت واقعی خودش رافراموش کندوهمچنان ملوان وتیم محبوب انزلیچیها برایش جایگاه والایی داشته است.رئوفی تاکید کرد: این خصلتی است که شاید امروز کمتر در ما دیده شود وبه محض اینکه موردتشویق قرارمیگیریم، خودمان را گم میکنیم. قایقران وسعت روحی زیادی داشته و با توجه به جایگاه ویژهای که در انزلی به دست آورده بود، اما همچنان رفیق معمولی همه رفقایش باقی مانده بود و تغییری در میزان صمیمیت وی با دوستان، خانواده و مردمش دیده نمیشود.
آشتی با ورزش بعد از بازی در نقش یک ورزشکار
بازیگر نقش سیروس قایقران اضافه کرد: شاید بتوان اسم این ویژگی سیروس قایقران را تواضع گذاشت، اما در عینحال میتوان او را قهرمانی معمولی دانست که برای انزلیچیها همچنان شخصیتی گرم و صمیمی است و برچسبهایی که حرفه و اجتماع به او زده، موجب از بین رفتن هویت و ریشههایش نشده است. این مرد اصیل بوده و شاید این اصالت در میان مردمان امروزی ویژگی کمیابی باشد. این بازیگر در مورد آشتی با جهان ورزش بعد از بازی در نقش یک ورزشکار توضیح داد: اتفاقا بازی در این نقش برای من خیلی مثبت بود چرا که نه ورزشکار بودم نه اهل فوتبال اما پس از بازی در نقش یک ورزشکار هم ورزش را ادامه دادم، هم اضافهوزنم را از دست دادم، هم ورزش برای من ادامهدار شد و خیلی جدی فوتبال بازی میکنم و ورزش برایم لذتبخش شده است. وی در مورد لزوم شناخت سبک زندگی دهه ۶۰ برای بازی در پرویزخان عنوان کرد: من در آثار سینمایی و سریالهایی با محوریت دهه ۶۰ بازی کرده بودم و به همین منظور کمی نسبت به آن دوران از قبل شناخت داشتم که به من کمک زیادی کرد.
قدرشناسی انزلیچیها از ستاره ورزشی
رئوفی در آخر در مورد خاطره خود از اکران مردمی پرویزخان درانزلی بیان کرد: مردم انزلی در این اکران، ارادت ویژه خود به سیروس قایقران وحتی من را که بازیگر نقش این ورزشکار بودم نشان دادند که این تجربه و بازخوردها برایم خیلی ارزش داشت.
تلاش کردیم خدشهای به شخصیت عابدزاده وارد نشود
سیدابوالفضل موسوی، بازیگر نقش دوران جوانی احمدرضا عابدزاده در فیلم سینمایی پرویزخان است که هرچند برای بازی در این نقش، امکان ملاقات با این اسطوره برایش فراهم نشده است اما تا رسیدن بهوجود شخصیتی «عقاب آسیا» تلاش بسیاری کرده؛ از کاهش وزن تا یادگیری دروازهبانی! موسوی در رابطه با تجربه بازی در نقش یک چهره ورزشی مطرح به جامجم گفت: از آنجا که آقای عابدزاده در رسانهها و خبرگزاریها چهرهای شناخته شده و جهانی است، آنقدر از ایشان گفته شده بود که میتوان از طریق فضاهای گوناگون نسبت به ویژگیهای وی اطلاعات خوبی کسب کرد. برای من هم این امکان فراهم بود تا با بررسی و تحقیق در دادهها و اطلاعاتی که درخصوص این ورزشکار وجود داشت، به خلقوخو و حتی برخی شاخصهای رفتاری این دروازهبان نامدار پی ببرم. موسوی در ادامه تصریح کرد: درواقع فیلمها و گفتههایی که درخصوص ایشان وجود داشت، به من کمک زیادی کرد و شاید با اینهمه اطلاعات از یک شخصیت برجسته چندان نیاز نبود که بهصورت حضوری با وی ملاقات کنم، هرچند چنین ملاقاتی میتوانست ارزشمند و کمککننده باشد. این بازیگر جوان ادامه داد: گروه تهیه و کارگردانی فیلم تلاش کردند در روند تولید اثر ملاقاتی با عابدزاده شکل بگیرد، ولی تا جایی که مطلع هستم ایشان در کشور حضور نداشتند. تمام تلاش ما این بود که خدشهای به شخصیت ورزشی این چهره ارزشمند وارد نشود. من بهعنوان بازیگر برای ایفای این نقش زمان کمی داشتم و هر کاری که از دستم برمیآمد انجام دادم؛ از کاهش وزن تا یادگیری دروازهبانی.
بازخوردهای مثبت سینماگران به ایفای نقش عابدزاده
موسوی در ادامه درخصوص حواشی پیشآمده برای فیلم پرویزخان بیان کرد: هنرمندان و برخی کارگردانها بازخوردهای مثبتی به من دادند که باعث خوشحالی است. همچنین اهالی سرشناس فوتبالی مانند جواد زرینچه، ناصر محمدخانی و حتی فرزند پرویز دهداری از بازی من راضی بودند و نظرات خوبی نسبت به کلیت کار داشتند. فکر میکنم آقای عابدزاده فیلم پرویزخان را ندیده باشند و با افتخار دعوت میکنم که به تماشای این فیلم بنشینند. بازیگر نقش احمدرضا عابدزاده در پرویزخان تاکید کرد: به نظرم بیش از حواشی، روزهای فیلمبرداری و بازه زمانی که من باید تلاشم را میکردم اهمیت دارد. مطمئنم هر کاری که از دستم برمیآمد تا اثر آبرومندی تولید شود را انجام دادهام. در مسیر تولید فیلم نیز نکته مهم این بود که ما باید عابدزاده فیلمنامه را پیدا میکردیم و طبیعتا بازیگر هم کاری را انجام میدهد که تیم سازنده ازاومیخواهد.موسوی درموردآشنایی با نوع زندگی ورزشکاران پس از بازی در نقش عابدزاده نیز عنوان کرد: پرویزخان نقطهعطف مسیر بازیگری من در سال ۱۴۰۲ بوده است. پیش از بازیگری، دستیاری کارگردانی و برنامهریزی را تجربه کردهام. حس میکنم بعد از بازی در این فیلم باید بازیگری را جدیتر دنبال کنم و با گذراندن دورههای حرفهای و مشورت با افراد صاحبنظر سعی در ارتقای خودم دارم. وی در ادامه با تاکید بر اینکه پیش از بازی در نقش یک چهره شناختهشده فوتبالی چندان درگیر جهان فوتبال نبوده، اضافه کرد: قبلا من تا حدودی طرفدار تیم استقلال بودم و بعد دست بر قضا، نقش یکی از اسطورههای پرسپولیسی به من پیشنهاد داده شد! طبیعی است که بازی در چنین نقشی از هر جهت برایم چالشبرانگیز و درعینحال پر از جذابیت باشد. گرچه سلیقه من در بازیگری بیشتر بازی در درام است و شاید ازجمله بازیگرانی که علاقهمند به بازی در نقشهای طنز هستند نباشم، ولی برای بازیگر هر تجربهای چالشهای خاص خود را دارد.
سوژه متفاوت؛ انگیزه بازی در «پرویزخان» شد
حمیدرضا پگاه در این فیلم سینمایی، نقش رئیس فدراسیون فوتبال کشور در دهه ۶۰ را برعهده دارد؛ شخصیتی که از شاگردان زندهیاد پرویز دهداری بوده و در بحران پیشآمده در تیم ملی، از او حمایت میکند.پگاه با اشاره به اینکه دو انگیزه قوی پذیرفتن ایفای نقش در فیلم سینمایی پرویزخان داشته، به جامجم گفت: حضور سعید پورصمیمی و سوژه متفاوت فیلمنامه، کاری کرد تا نتوانم حضور در این فیلم سینمایی را نپذیرم. حداقل من به یاد ندارم فیلمی با این سبک در کشور ساخته شده باشد و برایم بسیار جذابیت داشت. بازیگر فیلم سینمایی «دیدن این فیلم جرم است!» ادامه داد: زمان مطالعه فیلمنامه کاملا مشخص بود که برای فیلمنامه زمان زیادی گذاشته شده است.
انگیزه کارگردانهای کار اولی
وی با بیان اینکه بازی در فیلم کارگردان اولی محاسنی را نیز به همراه دارد، یادآوری کرد: یکی از مهمترین محاسن بازی در فیلم اول یک کارگردان این است که آنها انگیزه بالایی دارند و این موضوع بسیار لذتبخش و در واقع موتور محرکی است که میتوان امیدوار بود نتیجه کار خوب از آب درخواهد آمد. برای بازیگر هم این موضوع انگیزه دوباره ایجاد میکند تا بتواند تلاش مضاعفی داشته باشد، بازی خوبی از خود به نمایش درآورد. این بازیگر سینما و تلویزیون در پاسخ به این سؤال که آیا پیش از پرویزخان با مرحوم پرویز دهداری، آشنایی داشته است؟ اظهار کرد: به دلیل علاقهام به فوتبال، پرویز دهداری را میشناختم و در همان دوران نیز تا حدوی پیگیر اتفاقات بودم. لبته باید به این نکته هم اشاره کنم در بعضی موارد مخاطبها انتظار دارند مو به مو، وقایع به نمایش درآید. در صورتی که اصولا در یک فیلم سینمایی این اجبار وجود ندارد و به دلیل آنکه فیلم سینمایی روند درماتیک نیاز دارد تا بر جذابیتش افزوده شود.
حال و هوا و فضاسازی «پرویزخان» قوی بود
بازیگر فیلم سینمایی «برخورد خیلی نزدیک» در زمینه تلاش خود برای باورپذیر شدن نقش رئیس فدراسیون فوتبال اظهار کرد: بازیگر کارش همین است که نقش خود را باورپذیر بازی کند. برای این موضوع ابتدا نیاز است تا بازیگر خودش و سپس نقشی که قرار است بازی کند را باور کند. از طرفی هم فیلمنامه قوی به همراه هدایتهای درست کارگردان در اجرای درست نقش، تاثیرات خود را دارد. من هم برای بازی در فیلم سینمایی پرویزخان تلاش کردم تا از تمامی این امکانات استفاده کنم تا نقشی که در مقابل دوربین بازی میکنم را مخاطب نیز بپذیرد و باور کند. امیدوارم این اتفاق رخ داده باشد. پگاه همچنین فضاسازی را یکی از امتیازات مثبت فیلم سینمایی پرویزخان دانست و افزود: به نظر من بزرگترین امتیاز این فیلم، حال و هوا و فضاسازی خوب آن است. فیلمبرداری، طراحی صحنه، طراحی لباس، چهرهپردازی و… مجموع تمامی این عوامل باعث شده تا فضا و آن حس و حالی که در آن فضا وجود دارد، کاملا به بیننده منتقل شود و اجرا بهدرستی صورت گیرد.
مخاطب با دیدن «پرویزخان» وقتش را تلف نکرده
بازیگر فیلم سینمایی «این زن حرف نمیزند» درباره اینکه چرا باید مخاطب پرویزخان را در سینما تماشا کند، بیان کرد: فیلم سینمایی پرویزخان، اثری است که میتوان بدون هیچ تعارفی، دیگران را دعوت به تماشای آن کرد. هر کس فیلم را دیده، با آن همراه شده و احساس نکرده وقتش بعد از دیدن آن تلف شده است.