یک پژوهشگر هنر در قالب یادداشتی به بررسی نمایش «سراب» به کارگردانی سیدجواد طاهری پرداخت که این روزها در تالار وحدت اجرا میشود.
نمایش «سراب» به کارگردانی سیدجواد طاهری این روزها در تالار وحدت در حال اجرا است. این نمایش به ماجرای پیشنهاد اماننامه توسط شمر به حضرت عباس (ع) میپردازد و در عین حال به موضوعات سیاسی معاصر نیز اشاره دارد.
امین سلیمانی فارسانی پژوهشگر هنر در قالب یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده، به بررسی این اثر نمایشی پرداخته است.
در این یادداشت چنین آمده است:
«اوایل دهه هفتاد بود که جمعی از هنرمندان و علاقهمندان به هنرهای نمایشی در قم دور هم جمع شدند و برای خلق آثار دراماتیک با مضامین دینی، مذهبی و انقلابی گروه نمایشی «آیین» را دایر کردند. این گروه در آن سالها آنقدر کار خود را خوب انجام داد که حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی وقت تصمیم میگیرد تا دفتر مرکزی تئاتر بچههای مسجد را به جای تهران در قم راهاندازی کند یا انتقال دهد. هنرمندانی مثل سید حسین فداییحسین، حسین پارسایی، علی فرحناک، سید جواد طاهری و کوروش زارعی که با تولید آثار خود جامعه تئاتری کشور را به سوی این گونهها از تئاتر سوق دادند.
گروه تئاتر «آیین» را میتوان آفریده مکتب تئاتر بچههای مسجد دانست، همان مکتبی که فرجالله سلحشور آغازگر آن بود تا در ادامه به تولید آثار تلویزیونی نمره الف ختم شود. چرا که میعادگاه اعضای این گروه ابتدا مسجد بود و باب آشنایی آنها نیز در همان مکان مقدس.
آیینیها همانهایی هستند که ذیل دفتر مرکزی تئاتر بچههای مسجد با یک خودروی پیکان اداری و هزینهکرد به جیب شخصی خود سرتاسر ایران را سیر و سفر میکردند و استعدادهای تئاتری کشور را در مساجد جستجو تا قدمی بردارند برای آینده هنرهای نمایشی ایران. آیینیها در آن سالها کاری را انجام میدادند که این روزها عنوان «کیوریتوری» به آن اطلاق میشود و به معنا و مفهوم سادهتر هنرگردانان هنرهای نمایشی در گونههای مذهبی، اجتماعی و انقلابی بودند. هنرگردانی آیینیها تنها یک دلیل داشت و آن هم دغدغهمندی برابر آینده جامعه ایرانی بود. آینده مردمی در جامعه به پویایی مداوم نیاز دارد و هر آن به امید برای ادامه راه، و این دقیقا همان دغدغهای بود که آیینیها دنبال میکردند چرا که برای مردمی از هنر حرف میزدند که تازه از هشت سال دفاع از خاک و مقدسات میهن رهایی یافته بودند و چه نوجوانهایی که در نخستین سالهای دهه هفتاد از این راه با تئاتر آشنا شدند و چه جوانهایی که با آن انس گرفتند و امید را با آن به دست آوردند تا جایی که امروز از هنرمندان موفق تئاتر و تلویزیون محسوب میشوند.
آیینیها این روزها در تالار وحدت همان رسالت و راه ۳۰ ساله خود را ادامه میدهند و با نمایشی عاشورایی با نام «سراب» میزبان عموم مردم هستند. نمایش «سراب» نوشته سیدحسین فداییحسین به کارگردانی سیدجواد طاهری به ساعاتی پیش از شهادت حضرت عباس (ع) میپردازد و از دریچه تازهای علمدار سپاه سیدالشهدا (ع) در کربلا را معرفی میکند. این نمایش که پیش از این اوایل دهه ۸۰ با عنوان «فرات تشنه است» ۲ دوره موفق در تماشاخانه مهر حوزه هنری و مجموعه تئاتر شهر را پشت سر گذاشته بود حالا اجرا در تالار مجهز وحدت را تجربه میکند. «سراب» را میتوان یکی از پختهترین آثار فداییحسین دانست چرا که دیالوگنویسیهایش آنچنان موجز و دقیق به گوش و جان آدمی نفوذ میکند که تا ساعتها و شاید روزها بعد از تماشای اجرای آن اندیشهات را به خود اشغال میکند.
آنچه «سراب» فداییحسین را از دیگر آثار نمایشی در گونه مذهبی جدا میکند تاریخ مصرف بیانتهای آن است، وی در این اثر زوایایی از یک جنگ یا چالشهایی روزمره در امور گوناگون سیاسی، اجتماعی و نظامی را به تصویر میکشد که در هر تاریخی اتفاق افتاده یا خواهد افتاد. نمایش «سراب»؛ ابوالفضل العباس(ع) را به گونهای متفاوت معرفی میکند چرا که او را در سرای سپاه دشمن برای آگاهی از دسیسه و نیرنگی با عنوان خوش رنگ و لعاب اماننامه قرار میدهد تا مخاطب از بخش ناگفته کربلای حسینی مطلع شود.
عباس (ع) در این نمایش بسیار کم حرف است اما هرگاه لب به سخن میگشاید واژههایی را پشت هم میچیند که مخاطب را به فکر وادار میکند مثل وقتی میگوید: «باید راهی به فرات بیابم بیآنکه خونی ریخته شود». یا حتی وقتی شمر سعی بر تحریک اذهان وی دارد و تلاش میکند تا واکنشی هرچند منفی از عباس دریافت کند باز هم آرام و با وقار است.
نمایش «سراب» خوب قصه میگوید؛ گویی قصه همه جنگهای عالم را تصویر میکند و روایت همیشگی و تقابل همواره ظالم و مظلوم را یادآوری میکند. لحظه به لحظه نمایش مخاطب را به یاد وقایع چهار دهه پر فراز و نشیب ایران عزیزمان میاندازد چرا که حضرت عباس (ع) را در شرایطی مییابیم که مورد هجمه خواستههای اقشار گوناگونی قرار گرفته تا برای پذیرش یا عدم پذیرش یک توافق تصمیم بگیرد. سیدجواد طاهری در کارگردانی این نمایش حتی برای القای بیشتر این حس به مخاطب؛ لحظهای کوتاه سربازانی با لباس خاکی و بسیجی در هشت سال دفاع مقدس خودمان را رژهکنان روی صحنه میآورد تا بگوید امام زمانهات را بیاب و دریاب.
عباس (ع) در نمایش «سراب» نماد تمامِ شیعه و اسلام ناب محمدی است که هیچگاه تن به ذلت نخواهد داد و همین است که اسلام شیعی را تا کنون تر و تازه حفظ کرده و هر روز این قرنهای گذشته به عزت آن افزوده است. و «سراب» با اشارات غیرمستقیمی که دارد بار دیگر به یاد مخاطب خود خواهد آورد که کربلای امروز غزهای است که علمداران و شش ماهههای بسیاری در آن تشنه لب ماندهاند یا به شهادت رسیدهاند.
درست است که سراب واژهای است منفی و همواره در آثار ادبی و سینمایی این پدیده توهمی طاقتفرسا و کشنده معرفی شده است، اما صحرانوردان ماهر با تجربه و ذکاوت مثل عباس(ع) بارها از دام سراب نجات یافته و به سلامت مسیر را طی کرده تا به مقصد غایی خود برسند. اهل خرد و اندیشه معتقدند که این رویداد نه تنها در صحرای بیآب و علف، بلکه در دنیای روزمره هم به صُوَر گوناگونی خودنمایی میکند. مثل بسیاری از سرمایهگذاریهایی که عموم مردم روی آنچه وجود ندارد، میکنند و در آخر متضرر میشوند؛ مثل امید واهی به یاری دشمن.
عباس (ع) در نهمین روز از اتراق کاروان حسینی (ع) محرم سال ۶۱ هجری قمری در کربلا با دعوتی از سوی دشمن مواجه میشود، دعوتی که نوید آزادی و رهایی او از محاصره لشکریان یزید میداد و براساس آن در دیواره امن و امان عمربنسعد و ابنزیاد قرار میگرفت. برای اثبات پایبندی به این تعهد اماننامهای هم با مهر و امضای ابن زیاد برای ایشان فرستادند، اما آگاهی حضرت از اینکه این اماننامه سرابی مهلک بیش نیست منجر به عدم پذیرش آن شد. چنین اماننامهای شباهت بسیاری به توافقنامهای موسوم به برجام دارد، توافقی که سرابی بیش نبود و امیدی واهی به یاری رسانی دشمن بود.»
نمایش «سراب» از هفتم تا ۲۷ مرداد ماه در تالار وحدت روی صحنه است و هنرمندانی چون کوروش زارعی، رحیم نوروزی، سیروس کهورینژاد، علیرضا ناصحی، مجید امیری، داریوش نصیری و همچنین نزدیک به ۳۰ نفر از هنرمندان گروه حرکت در آن به ایفای نقش میپردازند.