البته با ورود شبکههای خانگی کمی سلیقهها فرق کرده است. پس تلویزیون ملی ما که جزو رسانههای جمعی و مردمی محسوب میشود و باید برای تمام مخاطبان نقش سرگرمی و آگاهیدهنده را داشته باشد کمی حالا دیگر تبدیل شده به یک مدیوم سیاسی، یعنی از آن نقش ذاتی و اصلی خود به طور نسبی فاصله گرفته است. نتیجه آن چیست؟! مردم برای تأمین نیاز خود که همان سرگرمی و اوقات خوش است به سراغ شبکههای دیگر میروند و رفته رفته این اعتماد مردم به شبکههای خودشان و ملی تبدیل به بیاعتمادی میشود و مخاطب حداکثری نیز از دست میرود.
نیک نژاد در بخشی از صحبتهایش به ممیزیهای آثار نمایشی پرداخت و اذعان کرد که تحلیلم از سانسور چیز دیگری است و در کل با آن موافق نیستم، ولی قبل از آن باید متوجه مفهوم لغات باشیم و بعد از آن استفاده کنیم. در این جهان متمدن قوانینی در ارتباط با صاحبان سرمایه و هنرمندان و یا برای هنر و هنرمند نهادینه شده و همه نیز از آن پیروی میکنند. مثل اینکه در قوانین شهری قواعدی وجود دارد که باید از آن پیروی کرد تا نظم در جامعه برقرار باشد.
عبور از چراغ قرمز جرم محسوب میشود و هیچ تبصره یا بخشنامهای وجود ندارد که بتوان از آن تعبیر دیگری بیان کنند. پس چرا در امور فرهنگی چنین قوانین مدونی وجود ندارد که دچار مفاهیم اشتباه نشویم؟ در فرهنگ و هنر هم باید اوضاع به همین منوال باشد. اگر اثری در دوره مدیریت یک مدیر دچار ممیزی شود از اساس اشتباه است چون دچار اختلاف بین هنرمندان و دولتمردان میشود. در واقع هنرمندان و مدیران فرهنگی باید مانیفست مشترکی داشته باشند تا از این آشفتگی و بیبرنامه بودن یکدیگر را نجات داده و کمک کنند تا جامعهای پیشرو در زمینههای هنری باشیم و هنرمند و دولتمند، یاران هم باشند نه در مقابل هم.
این کارگردان در ادامه درباره صدور تعداد بالای مجوزهای راهاندازی پلتفرمها در شبکه نمایش خانگی نیز گفت: در حال حاضر امید دارم پلتفرمهای خصوصی در یک رقابت جدی با یکدیگر قرار داشته باشند. البته برایم جالب است این تعداد و گویا همچنان ادامهدار نیز خواهد بود. مشتاق هستم بدانم فلان پلتفرم تازه تأسیس و یا قدیمی دارای چه استراتژی است و مانیفست فعالیت ۲۴ ساعتشان چیست؟! اصول استاندارد برنامهسازی در کل دنیا به این شکل است که هر شبکه یا کمپانی برای خودش مانیفست یا قوانینی دارد که همیشه از آن پیروی میکند. و جالب است بدانید برای هنرمندان هم عالی است که بدانند فلان رسانه چه تیپ برنامه میسازد و به دنبال آن باشند. وای از روزی که همه از روی دست هم کپی کنند، و آش شله قلمکار بدی از آشپزخانههای آنها بیرون میآید که البته خدا کند که اینچنین نباشد.