از زندگی مشترکمان حدود ۱۰ سال میگذرد. از زندگیام راضی ام فقط مسئلهای که هست اینکه شوهرم بسیار پنهانکار است. در این چند سال، خیلی چیزها را از من قایم کرده که بعدها خودم فهمیدم یا دیگران به من گفتند. نشده که تصمیمی بگیرد و من حمایت و تشویقاش نکنم ولی نمیدانم چرا همه چیز را از من قایم میکند. حتی برنامههای سفر خانوادگی مان را من باید از زبان خانواده شوهرم بشنوم!
عدهای پنهان کار بودن خود را به حفظ حریم خصوصی خود مرتبط میکنند، در حالی که این دو با یکدیگر تفاوت دارند. هر انسانی نیاز به یک حریم شخصی و خصوصی دارد که حتی نمیخواهد نزدیکترین افراد زندگیاش را وارد آن کند مثل دفتر خاطرات، مثل یک سری دل مشغولیهای فردی، مثل سلیقه شخصی و … البته کوچک یا بزرگ بودن این حریم در افراد میتواند متفاوت باشد اما قرار نیست که هر کاری که خواستیم انجام بدهیم، به روح و روان دیگران ضربه بزنیم، آزادی کامل داشته باشیم و اسمش را حریم خصوصی بگذاریم!
دلایل احتمالی پنهان کار بودن شوهرتان
وقتی دو نفر ازدواج میکنند، انتظار میرود که در بسیاری از موارد با یکدیگر گفتوگو کنند و با یکدیگر شفاف باشند. البته این که انتظار داشته باشیم ۱۰۰ در صد مسائل را بازگو کنند، هم اشتباه است. گاهی ممکن است پنهان کاری ناشی از یک مشکل روحی باشد. مثلا او از آشکار شدن یک مسئله احساس شرم یا خجالت میکند یا شاید از این راه احساس استقلال یا وابستگی نداشتن اش را به نمایش میگذارد. ممکن است پنهان کاری به دلیل یک مسئله تربیتی باشد. اگر او در خانوادهای پرورش یافته باشد که افراد با یکدیگر صمیمی نبوده و همه کار خود را از یکدیگر مخفی میکردهاند، پنهانکاری برای او یک موضوع کاملا عادی و طبیعی است. گاهی پنهانکاری اتفاق میافتد چون میترسد اگر موضوعی برملا شود، ممکن است شما را از دست بدهد. شاید نگران واکنش تند شما در برابر رازهایش است. همچنین ممکن است او از این موضوع ترس داشته باشد که شما با دانستن رازش از آن در آینده برای تحقیر و ضربه زدن استفاده کنید.
چه باید کرد؟
همانطور که خودتان هم بیان کرده بودید، این مسئله باعث ایجاد حس بد و ناراحتی در شما شده و کاملا قابل درک است. همه دلشان میخواهد که همسرشان ۱۰۰درصد منطبق با خواستهها و نظر خودشان باشد. واقعبین باشیم این موضوع فقط در دنیای آرمانی ما اتفاق میافتد. در واقعیت باید پذیرفت که هر کسی ممکن است برخی رفتارها و عاداتی داشته باشد که ما نمیپسندیم در کنار خوبیهای دیگری که دارد. البته به این معنا نیست که دست روی دست بگذاریم و برای بهبودی اقدام نکنیم. با ایجاد فضای امن روانی و خود افشایی معقول خودتان میتوانید به طور نامحسوس فضا را برای صحبت کردنهای او باز کنید. البته خیلی باید مراقب باشید که مدام در حال شکوه و شکایت از پنهانکاریاش نباشید. مضاف بر این که با تذکر دایم این حس در طرف مقابل به وجود میآید که شما مثل یک کودک میخواهید او را تربیت کنید و به همان نسبت مقاومتاش بیشتر میشود.